روزهای سیاه و سپید ورزش در دولتهای نهم و دهم
یا بالای بالا، یا پایین پایین؛ یا سفید سفید، یا سیاه سیاه؛ این شاید سادهترین و عامیترین تعریف از کارنامه دولتهای نهم و دهم در ورزش باشد. از روزی که دولت نهم، ورزش را با صعود تیم ملی به جام جهانی ۲۰۰۶ چند ماه پیش از حضورش در پاستور در دست گرفت، تا پس از […]
یا بالای بالا، یا پایین پایین؛ یا سفید سفید، یا سیاه سیاه؛ این شاید سادهترین و عامیترین تعریف از کارنامه دولتهای نهم و دهم در ورزش باشد. از روزی که دولت نهم، ورزش را با صعود تیم ملی به جام جهانی ۲۰۰۶ چند ماه پیش از حضورش در پاستور در دست گرفت، تا پس از آنکه ورزش در المپیک لندن بهترین نتیجه تاریخش را گرفت، هفت سال گذشته؛ مدت زمانی که میتواند عیار دولتمردان ایران را در فاصله یک سال تا پایان دو دوره چهارسالهشان مشخص کند.
روزهای سیاه ورزش
۱-فوتبال

روزی که اصولگرایان آن زمان در سال ۸۴، دولت را از اصلاحطلبان گرفتند، میتوانستند خوشحال باشند که قرار است تیم ملی ایران را برای حضور در بزرگترین آوردگاه ورزش جهان آماده کنند اما اتفاقاتی که از چند ماه مانده به جام جهانی ۲۰۰۶ آغاز و تا هفت ماه بعد از آن ادامه داشت، نشان داد که آنها در آن زمان ارزش ورزش را برای در چشم بودن به خوبی درک نکرده بودند. محمد علی آبادی که تصاویرش در روز انتخابات یعنی سوم تیر ۸۴ شانه به شانه محمود احمدینژاد در مسجد جامع نارمک ثابت میکرد، قرابت زیادی با رییس جمهور منتخب دارد خیلی زود اختلافاتش با محمد دادکان را علنی کرد.
برکناری رییس فدراسیون فوتبال دقایقی پس از آخرین بازی تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ از سوی فیفا “دخالت دولت در فوتبال” خوانده شد و همین تصمیم کافی بود که فوتبال ایران سیر قهقراییاش را آغاز کند. تعلیق، انتخاب کمیته موقت به ریاست محسن صفایی فراهانی توسط فیفا (یکی از اصلیترین منتقدهای دولت نهم) و سپس انتخابات پر حرف و حدیث فدراسیون فوتبال سیری بود که معاون رییس جمهور مسبب آن بود و این شد که حتی احمدینژاد هم در خلال گفتوگویی تلویزیونی به اشتباه معاونش اعتراف کرد و دوست سابقش را از انتقادش بینصیب نگذاشت. البته توصیه رییسجمهور به علیآبادی هم وضعیت را بهتر نکرد. احمدینژاد در همان مصاحبه تلویزیونی گفت که به علی آبادی گفته “برو و فوتبال را درست کن” و این توصیه باعث شد دوباره فیفا وارد عمل شود و از حضور معاون رییس جمهور در انتخابات فدراسیون فوتبال جلوگیری کند و اینگونه سکان مهمترین فدراسیون ورزشی ایران به دست علی کفاشیانی سپرده شد که بسیاری نسبت به تواناییهایش برای مدیریت این فدراسیون شک و تردید داشتند و اکنون پس از پنج سال از ریاست کفاشیان در فدراسیون فوتبال میشود بهتر به این سوال جواب داد که دولتهای نهم و دهم در فوتبال به عنوان محبوبترین رشته ورزشی دنیا چه کارنامهای از خود به جای گذاشتهاند. ناکامی تیم ملی در مسابقات جام ملتهای آسیا در سالهای ۲۰۰۷، ۲۰۱۱، ناکامی در صعود به جام جهانی ۲۰۱۰، ناکامی تیمهای امید ایران در رسیدن به المپیکهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲، شکست تیمهای پایه در مسابقات جهانی و آسیایی کفه ترازو را به نفع شکستها در مقابل قهرمانی تیم نوجوانان در آسیا، انتخاب به عنوان فدراسیون برتر سال آسیا و قهرمانی تیم ملی فوتسال در آسیا سنگین میکند.
ناکامی تیم ملی در مسابقات جام ملتهای آسیا در سالهای ۲۰۰۷، ۲۰۱۱، ناکامی در صعود به جام جهانی ۲۰۱۰، ناکامی تیمهای امید ایران در رسیدن به المپیکهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲، شکست تیمهای پایه در مسابقات جهانی و آسیایی کفه ترازو را به نفع شکستها در مقابل قهرمانی تیم نوجوانان در آسیا، انتخاب به عنوان فدراسیون برتر سال آسیا و قهرمانی تیم ملی فوتسال در آسیا سنگین میکند.
۲- بازیهای آسیایی دوحه- ۲۰۰۶
هر چند در پایان بازیهای آسیایی دوحه، کاروان ایران با ۱۱ مدال طلا، ۱۵ نقره و ۲۲ برنز بیشترین مدالهای ورزش ایران را پس از انقلاب اسلامی کسب کرد و در مکان ششم ایستاد اما این مقام بهترین رتبه ایران به حساب نمیآمد، ضمن اینکه در مقایسه با دورههای پیش با توجه به افزایش حضور ورزشکاران در این بازیها رتبه چندان جالب توجهی هم به حساب نمیآمد. در سال ۱۹۸۶ و در بحبوحه جنگ کاروان ایران توانسته بود به مقام چهارمی برسد و قرار گرفتن در رتبه ششمی ۲۰ سال بعد و پس از پشت سرگذاشتن دوران سازندگی و اصلاحات نمیتوانست نتیجه خیلی جالب توجهی باشد. با این حال با توجه به اینکه بازیهای آسیایی دوحه ۴ ماه پس از استقرار دولت نهم برگزار شد، نمیتوان تمام ناکامیهای ورزش ایران را در این بازیها به پای این دولت نوشت.
۳- بازیهای المپیک پکن- ۲۰۰۸
اگر المپیک را میدانی مهم برای ارزیابی وضعیت کشورها در پیشرفت یا پسرفتشان بدانیم، در المپیک پکن یکی از سیاهترین دورانهای ورزش ایران رقم خورد؛ دورانی که به واسطه تنها کسب دو مدال، ایران با قرار گرفتن بر رتبه ۵۱ بدترین نتیجه تاریخش را رقم زد. شاید اگر مدال طلای هادی ساعی در آخرین روز بازیهای پکن به دست نمیآید، فاجعهای بزرگ دامنگیر دولت نهم میشد اما ساعی که آن روزها تازه در لیست گروهی اصلاحطلب پا به شورای شهر گذاشته بود، توانست از یک فاجعه جلوگیری کند. دیگر مدال ایران را در آن بازیها مراد محمدی در کشتی گرفت و با برنزش برای ورزش ایران آبروداری کرد.
روزهای سفید ورزش

۱- آغاز ساختوسازها
هر چند انتخاب محمد علی آبادی به عنوان رییس سازمان تربیت بدنی واکنشهای منفی بسیاری را برانگیخت اما از یک حیث برای ورزش بسیار خوب بود و آن هم به رشته تخصصی معاون ورزشی رییس جمهور مربوط میشد. علی آبادی که یکی از مهندسان نام آشنای کشور است به خاطر تخصصاش به ساخت و ساز در ورزش پرداخت و با شعار افزایش سرانه ورزشی ایران پا به ساختمان خیابان سئول گذاشت. با وجود تمام انتقادهایی که به معماری یکسان ورزشگاههای ساخته شده در دولت نهم مطرح است اما میتوان به جرات گفت که مهمترین اقدام دولت نهم که تاثیر بسیار فراوانی در عملکرد ورزشکاران در سالهای بعد داشت، همین ساخت و سازهای ورزشی بود. سازمان تربیت بدنی در دولت نهم تمام تلاشش را معطوف به تجهیز شهرهای کوچک و بزرگ کشور کرد به طوری که بنا به گزارش رییس جمهور از ابتدای انقلاب تا سال ۸۴ در مجموع ۴ هزار و ۲۳ مجتمع ورزشی ساخته شده بود اما در هفت سال دولتهای نهم و دهم ۴ هزار و ۵۹۵ مجتمع ورزشی احداث شده است. همین ساخت و سازها بدون شک مهمترین کارکرد دولت در این سالها در عرصه ورزش بوده است.
ورزش ایران در لندن به نتایجی رسید که حتی تندروترین منتقدان سیاستهای ورزشی دولت هم سکوت پیشه کردند. کسب ۴ مدال طلا، ۵ نقره و ۳ برنز، صعود ۳۴ پلهای ایران در ردهبندی تقسیم مدالها و قرار گرفتن در رتبه هفدهم نتیجهای بود که پیش از المپیک لندن کمتر کارشناسی آن را پیشبینی میکرد اما این نتیجه رقم خورد تا درخشانترین نتیجه ورزش ایران در تاریخ المپیک ثبت شود.
۲- بازیهای آسیایی گوانگجو- سال ۲۰۱۰
هر چقدر بازیهای آسیایی در سال ۲۰۰۶ برای دولت بدیمن بود، پکن برای ورزش ایران آمد داشت. کسب ۲۰ مدال طلا، ۱۵ نقره و ۲۴ برنز ایران را صاحب جایگاه کمنظیر چهارم کرد و از آن مهمتر نخستین مدال طلای یک بانوی ایرانی در این بازیها رقم خورد. هر چند مقام چهارمی بهترین مکان برای ورزش ایران در سطح آسیا نیست اما کسب ۲۰ مدال طلا درخشانترین عملکرد ورزش ایران پس از گذشت حدود سی سال از انقلاب اسلامی بود؛ عملکردی که به واسطه آن بهترین روزهای ورزش ایران تا آن سال رقم خورد. با این حال محمود احمدینژاد یک ماه پس از پایان بازیهای آسیایی گوانگجو پیشبینی کرد که ایران در بازیهای آسیایی “اینچئون” کرهجنوبی که در سال ۲۰۱۴ برگزار میشود به رتبه دوم میرسد که البته با توجه به پیشتازی چین، کرهجنوبی، ژاپن و قزاقستان رسیدن به مقام دومی بسیار دور از ذهن به نظر میرسد.

۳- بازیهای المپیک لندن- سال ۲۰۱۲
تا حد بسیار زیادی میتوان پیشبینی کرد که دولت دهم و رییساش برای سالهای سال میتوانند به کارنامهای که ورزش ایران در المپیک لندن از خود به جا گذاشتند، افتخار کنند. ورزش ایران در لندن به نتایجی رسید که حتی تندروترین منتقدان سیاستهای ورزشی دولت هم سکوت پیشه کردند. کسب ۴ مدال طلا، ۵ نقره و ۳ برنز، صعود ۳۴ پلهای ایران در ردهبندی تقسیم مدالها و قرار گرفتن در رتبه هفدهم نتیجهای بود که پیش از المپیک لندن کمتر کارشناسی آن را پیشبینی میکرد اما این نتیجه رقم خورد تا درخشانترین نتیجه ورزش ایران در تاریخ المپیک ثبت شود. کسب نخستین مدال در دوومیدانی شاید مهمترین نتیجهای بود که در این بازیها به ثبت رسید و با توجه به همین مدالها، حامیان دولت از منتقدان انتظار دارند که روزهای سیاه گذشته را از یاد ببرند و به تلاشهای به بار رسیده دولت ایمان بیاورند. شاید بازیهای آسیایی کرهجنوبی و المپیک برزیل بتواند بهتر ثابت کند که چرخ ورزش ایران در دولتهای نهم و دهم بر روی ریل افتاده یا تنها بخت و اقبال و تک ستارهها باعث موفقیت مقطعی ورزش ایران در المپیک و بازیهای آسیایی شدهاند.
دیدگاه