احمدی‌نژاد از انتخابات ۹۲ چه می‌خواهد؟

با نزدیک تر شدن به زمان برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه ۱۳۹۲، نگاه ها به سمت کاندیداهای احتمالی و برنامه ها و استراتژی های انتخاباتی احزاب و گروه های سیاسی معطوف شده است. در این بین، یکی از طیف هایی که نگاه های زیادی را منتظر نظر قطعی خود کرده، طیف […]

با نزدیک تر شدن به زمان برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه ۱۳۹۲، نگاه ها به سمت کاندیداهای احتمالی و برنامه ها و استراتژی های انتخاباتی احزاب و گروه های سیاسی معطوف شده است.


در این بین، یکی از طیف هایی که نگاه های زیادی را منتظر نظر قطعی خود کرده، طیف دولتی ها یا در واقع احمدی نژادی هاست. این انتظار نه لزوما از سر طرفداری و حمایت، بلکه بیشتر بخاطر کنجکاوی است؛ کنجکاوی درباره نظرات انتخاباتی رییس جمهور جنجالی این روزها و گزینه مورد حمایت او.

احمدی نژاد

این مساله زمانی پررنگ تر شد که احمدی نژاد در یک گفت و گوی زنده تلویزیونی در پاسخ به پرسش مجری برنامه گفت: «از کجا می دانید سال آخر دولت است؟!». جمله احمدی نژاد شاید شوخی به نظر می رسید اما خیلی ها آن را جدی گرفتند چراکه چنین اظهار نظرهایی از سوی احمدی نژاد مسبوق به سابقه بوده است. این مساله حساسیت مضاعفی شد بر حساسیت همیشگی مردم درباره گزینه های احتمالی دولت های وقت.

احمدی نژاد که اظهارات جنجالی اش در مورد مسایل سیاست خارجی بویژه در مورد اسرائیل در سالهای اول ریاست جمهوری اش سر و صدای زیادی به پا کرده بود، حالا چند ماهی است که اظهار نظرها و عملکردش در حوزه داخلی جنجال آفرین شده است؛ بطوریکه صحبتها و رفتار او درقبال مجلس، رییس مجلس و برادرش، قوه قضائیه و به زعم او روابط خانوادگی حاکم بر آن، سعید مرتضوی، پافشاری بر اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها، برکناری وزیران ارتباطات و بهداشت، بحث مذاکره با آمریکا و برخی موارد دیگر، موضوعات داغ این روزهای دسانه های کشور و خارج از کشور شده است.

اما شاید ارتباط این رفتارها با انتخابات سال آینده از اینجا ناشی شود که برخی معتقدند این رفتارها برای تحریک اقشاری از جامعه است که با بخشهای مورد انتقاد و هجمه احمدی نژاد به دلایل مختلف مشکل دارند و مثل احمدی نژاد نسبت به این بخشها منتقدند.

جمله احمدی نژاد شاید شوخی به نظر می رسید اما خیلی ها آن را جدی گرفتند چراکه چنین اظهار نظرهایی از سوی احمدی نژاد مسبوق به سابقه بوده است. این مساله حساسیت مضاعفی شد بر حساسیت همیشگی مردم درباره گزینه های احتمالی دولت های وقت

عده ای بر این باورند که بروز چنین رفتارها و سخنانی از سوی وی، برای بازشناساندن یک احمدی نژاد انتخاباتی است که حرفهای بی پرده ای را به زبان می آورد؛ البته فراموش نکنیم که چنین جنجال هایی همواره می تواند ذهن بخشی از جامعه را از متمرکز شدن بر مساله اصلی تر یعنی گرانی، تورم و مشکلات اقتصادی به سمت و سوی دیگری معطوف کند و برای دولتی که بسیاری آن را به ناتوانی در حل این مشکلات یا حتی مسبب آن می دانند، چه چیزی بهتر از این حواس پرتی عمومی؟!

آنچه این تحلیل ها را تقویت می کند، برخی رفتارهای خاص احمدی نژاد است. شاید بارزترین نمونه این رفتارها، سخنرانی وی در مراسم روز ۲۲ بهمن امسال در میدان آزادی تهران باشد که فارغ از نوع و جهت گیری کلی سخنرانی، پایان بندی آن، سه بار تکرار جمله «زنده باد بهار» از سوی احمدی نژاد بود.

پس از این سخنرانی داد خیلی ها درآمد که رییس جمهور با گفتن این جمله که به یک شعار انتخاباتی شبیه است، از امکانات عمومی به نفع اهداف تبلیغاتی و انتخاباتی استفاده کرده است و تریبون رسمی کشور آن هم در یک مراسم ملی، جای این کارها نیست.

،22بهمن،احمدی نژاد

هرچند احمدی نژاد، مشایی و برخی دیگر از نزدیکان دولت، انتخاباتی بودن این شعار را تکذیب و آن را مرتبط با امام زمان عنوان کردند، اما بعید است کسی این توضیحات را باور کرده باشد، چراکه چند وقتی هم هست پیامک هایی بطور گسترده ارسال می شود که ترجیع بند همه آنها همین شعار «زنده باد بهار» است.

اما از این رفتارها که بگذریم، احمدی نژاد و احمدی نژادی ها در سمت و سوی دیگری یعنی کمی دورتر از انظار عمومی نیز بیکار نیستند و رایزنی ها و دیدارها و جلسات انتخاباتی بازار خود را در این بین پیدا کرده است.

پیشتر در مقاله ای در همین سایت عنوان شد که بازگشت غلامحسین الهام به دولت و ابوالمشاغل شدن دوباره او در دولت، رنگ و بوی انتخاباتی دارد و شنیده ها حاکی از آن است که پالس هایی متقابل از سوی دولت و جبهه پایداری انقلاب اسلامی برای یکدیگر فرستاده می شود.

مدتی بعد اعلام شد که الهام به دلیل مشاغل دولتی اش از جبهه پایداری کنار گذاشته شده است و البته معلوم نشد که این تصمیمی توافقی بوده یا پایداری ها و دولتی ها به توافق مناسبی نرسیده اند و نتوانسته اند نظر یکدیگر را جلب کنند و به همین دلیل هم الهام را که دوباره یار غار دولت شده است، کنار گذاشته اند.

از سوی دیگر اخباری مبنی بر تمایل جبهه پایداری برای حمایت از حداد عادل شنیده می شود که هرچند فرزند وی – فرید حداد عادل – آن را تائید یا رد نکرد اما گفت: «فکر نمی‌کنم پدرم از اینکه یکی از کاندیداهای جبهه پایداری باشد، ناراحت باشند». به هر حال درست بودن این خبر می تواند به معنی منتفی شدن حمایت جبهه پایداری از گزینه احمدی نژاد در انتخابات باشد.

اما شاید ارتباط این رفتارها با انتخابات سال آینده از اینجا ناشی شود که برخی معتقدند این رفتارها برای تحریک اقشاری از جامعه است که با بخشهای مورد انتقاد و هجمه احمدی نژاد به دلایل مختلف مشکل دارند و مثل احمدی نژاد نسبت به این بخشها منتقدند

محمود احمدی نژاد با بروز رفتارها و سخنان انتقادآمیز و بعضا تند درباره بخشهای مختلف کشور که هر کدام به نوعی متمایل به گروه یا گروههایی از اصولگرایان است، می تواند دو سیاست را به موازات یکدیگر به جلو ببرد؛ اول، نوعی فرافکنی مشکلات بر سر گروههای حاکمیتی کشور به جز دولت و نشان دادن این مساله به بخش هایی از جامعه که «من هم مثل شما از این وضع ناراضی‌ام» و در نتیجه اتخاذ یک ژست سیاسی انتخاباتی مبتنی بر انتقاد و دوم، تنگ کردن عرصه بر گروههای اصولگرا اما منتقد دولت، تا جاییکه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به انجام توافقاتی با طیف احمدی نژاد راضی شوند.

اسفندیار رحیم مشایی، حمید بقایی، سیدحسن موسوی، محمدرضا رحیمی و حتی نیکزاد و الهام می توانند گزینه های مورد وثوق احمدی نژاد باشند که شاید هرکدام از آنها به دلایلی برای گرفتن تائید صلاحیتشان از شورای نگهبان باید با اما و اگرهایی سر کنند و همین امر هم از جمله مسایلی است که به زعم عده‌ای، از جمله دغدغه‌های احمدی‌نژاد است.

برخی می گویند اگر گزینه مورد وثوق احمدی‌نژاد برای انتخابات تائید صلاحیت نشود یا رای نیاورد، او به تیم فوتبالی می‌ماند که چیزی برای از دست دادن ندارد. اگر این تحلیل را بپذیریم، آیا باید منتظر جنجال‌های بیشتری در سخنان و رفتارهای احمدی‌نژاد باشیم؟/حسین آشنا/بخش سیاست تبیان

Share