تحلیل شریعتمداری از نتیجه مذاکرات آلماتی

“سبقت از سایه!”

به گزارش  دیارمیرزا، حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان “سبقت از سایه!” در کیهان نوشت: «لاپلاس» می گفت؛ «اگر کسی در کویر، پشت به خورشید بدود، همواره سایه خود را پیش روی خویش خواهد داشت و نباید تصور کند که با افزودن به سرعت خود می تواند از سایه خویش جلو زده و پیشی بگیرد. چرا […]

به گزارش  دیارمیرزا، حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان “سبقت از سایه!” در کیهان نوشت:

«لاپلاس» می گفت؛ «اگر کسی در کویر، پشت به خورشید بدود، همواره سایه خود را پیش روی خویش خواهد داشت و نباید تصور کند که با افزودن به سرعت خود می تواند از سایه خویش جلو زده و پیشی بگیرد. چرا که طبیعت پشت به خورشید دویدن، پیش روی داشتن سایه خویش است و این حالت تنها با تغییر مسیر حرکت، تغییر می یابد و نه با افزودن یا کاستن از سرعت».
49889_124دیروز، دور اول و دوم مذاکرات تیم هسته ای کشورمان با گروه ۱+۵ در آلماتی پایتخت قزاقستان خاتمه یافت و اگرچه دور پایانی مذاکرات به امروز موکول شده است ولی همان گونه که قابل پیش بینی بود و امروزه شواهد و قرائن موجود نیز حکایت از آن دارند، از هم اکنون با جرأت می توان گفت که مذاکرات قزاقستان نیز مانند سایر مذاکرات و نشست های ده سال گذشته، بدون کمترین پیشرفت و نتیجه ای خاتمه می یابد. نه این که، چنته تیم هسته ای کشورمان از اسناد فنی و حقوقی برای اثبات صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای ایران خالی باشد و یا اینکه در هوشمندی آنها بتوان کمترین تردیدی داشت، بلکه به این علت که ما و حریف در چالش پیش روی دو هدف جداگانه را دنبال می کنیم.

ما در پی اثبات صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود هستیم و برای آن دلیل می آوریم و سند ارائه می کنیم. اما طرف مقابل از سلامت فعالیت هسته ای کشورمان اطمینان دارد و چالش هسته ای را با اهداف دیگری دنبال می کند. از این روی تلاش بی وقفه تیم هسته ای کشورمان اگرچه درخور تقدیر است ولی مادام که در بستر و چارچوب کنونی دنبال می شود، دقیقاً شبیه تلاش شخص مورد اشاره در تمثیل لاپلاس است که برای سبقت گرفتن از سایه خویش بر سرعت خود می افزود! و حال آن که باید مسیر حرکت را تغییر می داد.

روز شنبه همین هفته- ۵/۱۲/۹۱- طی یادداشتی با عنوان «نقطه پایان کجاست؟!» اسناد و شواهدی ارائه کردیم که نشان می داد آمریکا و متحدانش نه فقط در پی پایان دادن به چالش هسته ای با ایران اسلامی نیستند، بلکه اصرار دارند این پرونده همچنان باز و خاتمه نیافته باقی بماند. چرا که حریف از صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای ایران اطمینان کامل دارد و از مناقشه هسته ای به عنوان بهانه ای برای تحریم ها و از تحریم ها به عنوان یک اهرم برای دو هدف پلکانی و رسما اعلام شده «تغییر رفتار» و «تغییر ساختار» جمهوری اسلامی ایران استفاده می کند، بنابراین چنانچه چالش هسته ای به نقطه پایان برسد و آمریکا و متحدانش واقعیت صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای کشورمان را بپذیرند اولاً؛ به قول «دیوید فروم»، بهانه ای برای ادامه تحریم ها نخواهند داشت، ثانیاً؛ به گفته «جرج فریدمن»، الگوی دیگری از پیروزی برخاسته از مقاومت و ایستادگی ایران اسلامی به دنیای برانگیخته کنونی و مخصوصاً جهان اسلام، پمپاژ خواهد شد.

الگویی که برای غرب به یک کابوس وحشتناک شبیه است و بار دیگر به قول حکیمانه حضرت آقا؛ به ملت های مسلمان منطقه و فرامنطقه نشان می دهد میوه مقاومت در مقابل باج خواهی مستکبران، پیروزی است. نکته ای که برژینسکی در شورای راهبردی آتلانتیک- دسامبر ۲۰۱۱ در واشنگتن- از آن با عنوان اصلی ترین اهرم در دست ایران یاد می کند.

اگر بپذیریم که آمریکا و متحدانش به دلایل پیش گفته- و آنچه در یادداشت روز شنبه کیهان آمده است- در پی پایان دادن به چالش هسته ای نیستند، ادامه مذاکرات غیر از اتلاف وقت نتیجه دیگری به دنبال نخواهد داشت و چنانچه مذاکرات را با این هدف تعریف شده ادامه می دهیم که اولا؛ به افکار عمومی جهانیان درباره صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای کشورمان اطمینان بدهیم و ثانیا؛ با توقف مذاکرات، زمینه توهم پراکنی حریف را فراهم نیاوریم، باید فاکتورهای جدیدی را به عرصه مذاکرات وارد کنیم. فاکتورهایی که ورود آن به میدان مذاکرات، شلیک به پاشنه آشیل حریف خواهد بود و می تواند بستر و چارچوب مذاکرات را به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر دهد.

از جمله این فاکتورها، پیشنهاد علنی شدن مذاکرات با حضور رسانه ها و انتشار همزمان متن مذاکرات است که همراه با دو پیشنهاد دیگر- دعوت از نمایندگان چند کشور بی طرف و یا شخصیت های بین المللی و تدوین چارچوب مذاکره (MODALITY)- در یادداشت روز شنبه کیهان آمده بود.

این پیشنهادات بلافاصله با واکنش رسانه ها و مقامات رسمی حریف روبرو شد و نگرانی آشکار آنان را در پی داشت. «آلن ایر» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا که به زبان فارسی نیز تسلط دارد، در مصاحبه ای که شتاب زده به نظر می رسید گفت «نمی توان با حضور رسانه ها مذاکره کرد.» و خبرگزاری فرانسه به نقل از جو بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا نوشت که وی در دیدار با فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه در پاریس ضمن تاکید بر ضرورت غیرعلنی بودن مذاکرات ۱+۵ به وی اطمینان داده است که آمریکا هیچگونه مذاکره محرمانه ای با ایران ندارد. شبکه بی بی سی، پیشنهاد علنی بودن مذاکرات را ناممکن! توصیف کرد و…

اکنون به نمونه ای از تازه ترین مباحث مطرح شده میان تیم مذاکره کننده کشورمان با نمایندگان ۱+۵ آنهم فقط درباره غنی سازی ۲۰ درصدی که بخشی از مذاکرات است نگاه کنید؛

۱+۵ می گوید، ما نسبت به غنی سازی ۲۰ درصدی ایران نگران هستیم و باید تضمین های محکم و اطمینان آوری داشته باشیم که این اقدام مقدمه غنی سازی ۹۰ درصدی و نهایتا تولید سلاح هسته ای نیست! این ادعا در حالی مطرح می شود که؛

۱- ایران، پیش از این نیاز خود را به اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده برای رآکتور تهران و تولید رادیوایزوتوپ های مورد نیاز بیماران خاص اعلام کرده و خواستار دریافت آن شده بود ولی طرف مقابل به عنوان تنبیه- توجه کنید که به عنوان تنبیه- و با اطمینان از این که جمهوری اسلامی توان غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصدی را ندارد، این درخواست را رد کرده بود.

۲- وقتی متخصصان هسته ای کشورمان برای تامین سوخت رآکتور تهران و تولید رادیو ایزوتوپ های مورد نیاز بیماران خاص- نزدیک به یک میلیون نفر- اقدام به تولید اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده کردند، آمریکا و متحدانش خواستار توقف این فرایند شدند و پیشنهاد کردند که ایران تمامی اورانیوم ۲۰ درصدی خود را در یک کشور ثالث به ۱+۵ تحویل بدهد. سخن ما این بود که آیا در قبال توقف تولید اورانیوم ۲۰ درصدی، سوخت مورد نیاز رآکتور تهران را در اختیارمان می گذارید؟ پاسخ از آن هنگام تاکنون منفی بوده است.

۳- روز ۱۶ مهرماه سال جاری- ۸ اکتبر ۲۰۱۲- خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس به نقل از کارشناسان هسته ای سازمان ملل گزارش داد که ایران بیش از یک سوم اورانیوم غنی شده خود با غلظت ۲۰ درصد را برای استفاده در رآکتور تهران به پودر تبدیل کرده است و از آنجا که پودر اکسید اورانیوم- U308- قابلیت بازگشت به اورانیوم ۲۰ درصدی را ندارد، این اقدام ایران نشان می دهد که اورانیوم ۲۰ درصدی را برای استفاده در رآکتور تهران و به منظور تولید رادیوایزوتوپ ها نیاز داشته است. آژانس و گروه ۱+۵ به این نشانه نیز توجهی نکرده و کماکان بر تردید خود مبنی بر این که غنی سازی ۲۰ درصدی، مقدمه غنی سازی ۹۰ درصدی و نهایتا تولید بمب هسته ای است اصرار ورزیدند!

۴- در همین حال یکی از حقوقدانان آمریکایی ادعای ۱+۵ را زیر سؤال کشیده و استدلال کرد که مفاد NPT و اساسنامه این پیمان، درصد مشخصی برای غنی سازی اورانیوم تعیین نکرده بلکه انحراف از مسیر بهره گیری صلح آمیز- DIVERSION- را ممنوع کرده است و برای اطمینان از صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای نیز ساز و کار بازرسی های آژانس پیش بینی شده است. این حقوقدان به مثال درخور توجهی اشاره کرده و گفته بود؛ روی صفحه سرعت سنج تمامی خودروها، قابلیت سرعت ۲۲۰کیلومتر و یا بیشتر ثبت شده ولی در بسیاری از بزرگراه های آمریکا و اروپا سرعت بیش از ۱۱۰ کیلومتر ممنوع است و پرسیده بود، آیا با استناد به این که صفحه سرعت سنج اتومبیل، قابلیت حرکت با سرعت ۲۲۰ کیلومتر را نشان می دهد، می توان دارندگان و رانندگان این خودروها را جریمه کرد و یا تنها بعد از آن که از سرعت مجاز ۱۱۰ کیلومتر تجاوز کردند، مستحق توقف و جریمه هستند؟!

۵- دیروز خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس به نقل از یک دیپلمات عضو هیئت نمایندگی ۱+۵ آورده بود؛ احتمال دارد در آلماتی پیشنهاد «بانک سوخت هسته ای» ارائه شود که در این صورت ایران با تعطیل کردن تاسیسات فردو، توقف غنی سازی ۲۰ درصدی و تحویل اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده می تواند سوخت مورد نیاز رآکتور تهران را از این بانک و تحت نظارت آژانس تامین کند!

این دیپلمات توضیح نداده بود که وقتی آمریکا و متحدانش در کینه توزی با ایران اسلامی تا آنجا پیش می روند که فروش داروهای مورد نیاز بیماران خاص را نیز تحریم می کنند و یا علی رغم سهام ۱۰ درصدی ایران در تاسیسات «یورودیف» اجازه بهره برداری از تولیدات هسته ای آن را به جمهوری اسلامی ایران نمی دهند. ساخت نیروگاه اتمی بوشهر را که دولت آلمان طی قراردادی ملزم به اجرای آن بود متوقف می کنند و… ایران چگونه می تواند به تامین سوخت مورد نیاز خود از بانک مورد اشاره اطمینان داشته باشد!

اکنون جای این سؤال است که اگر مذاکرات ۱+۵ علنی باشد و نمونه های یاد شده که فقط مشتی از خروارهاست منتشر شود آیا آمریکا و متحدانش فرصت و زمینه ای برای ادعاهای پوچ و بی اساس خود خواهند داشت؟!

و بالاخره، اگرچه در این باره گفتنی بسیار است ولی جان کلام آن که در عرصه بین الملل، هرکس به اندازه میزان اقتداری که دارد سهم می برد و نه متناسب با آنچه سر میز مذاکرات مطرح می کند. از این روی ادامه مذاکرات در بستر کنونی راه به جایی نخواهد برد. باید جهت حرکت را تغییر بدهیم تا مانند دونده مورد اشاره لاپلاس، سایه را پشت سر بگذاریم. ضمن آن که امروزه فعالیت هسته ای خود را با شتاب دنبال می کنیم و مذاکره نیاز ۱+۵ است، نه ما.

Share