دیارمیرزا: در حالی که توجه ویژه رسانه ها به جریان انحرافی معطوف شده است بهتر است جریان های مختلف پیرامون احمدی نژاد را در دولت های نهم و دهم بشناسیم تا بتوان به وزن کشی و معیارسنجی جهت گیری این جریانات بپردازیم.
دیارمیرزا: دولت دهم و گفتمان سوم تیر به سال آخر عمر خود نزدیک می شود و آخرین صفحه های دولت دهم هم ورق خورده و نگاشته می شود. اگر چه در جریان شناسی سیاسی روز تحلیل گران سیاسی دولت احمدی نژاد را در زمره ی دولت های اصول گرا به شمار می آورند اما این ثمره اصول گرایی چندان مایل نیست خود را ذیل اردوگاه اصول گرایی تعریف کند.
جریان فکری ـ سیاسی برخواسته از دولت تلاش دارد تا گفتمان خود را منتسب به سوم تیر دانسته و این نکته را بیان کند که هر چند مشترکاتی با جریان اصول گرایی دارد اما تفاوت های عمیق نیز با این جریان داشته و خود را ذیل این گروه تعریف ننموده و خود را یک جریان مستقل با بایدها و نبایدهای مشخص محسوب می کند. اگر به این تلقی دولت از خود؛ حلقه ها و تیم هایی که متشکل از اشخاص و افراد مختلف، از طیف ها و جریان های متعدد سیاسی هستند را اضافه کنیم؛ این نتیجه بیشتر برای ما روشن می شود.
توجه در اطراف و حلقه های اطراف رئیس جمهور در دو دولت نهم و دهم، نکته ای را مشخص می کند و آن اینکه در اطراف رئیس جمهور افرادی وجود دارند که می توان با داشتن مشخصه ها و ویژگی هایی آنها را از یکدیگر تفکیک نموده و در دسته های مشخصی طبقه بندی نمود. مشخصه هایی نظیر دسته های فکری، اجرایی، و همچنین دسته های با عناوینی مانند دانشگاهی و رسانه ای و … . نکته ی مهم دیگر در تحلیل حلقه های اطراف رئیس جمهور آن است که برخی از این تیم ها تلاش داشته اند تا دولت را در اختیار خود گرفته و زمینه را برای حضور خود در صحنه ی سیاسی کشور در دوره های بعدی تدوام بخشند. هر چند مدیریت تمامی این تیم ها و حلقه ها به خاطر هوشمندی و قدرت شخص رئیس جمهور از سوی خود او رقم می خورد اما تبعات رقایت این تیم ها باعث التهاب فضای کشور در بسیاری از موارد شده است. تیم هایی که می توان در دولت احمدی نژاد آنان را برشمرد؛ موارد ذیل می باشند.
باید یادآوری نمود که در این بین برخی از خواص یاران احمدی نژاد، از دولت قطع رابطه نموده و برخی نیز هنوز در دولت حضور داشته و فعال هستند. برخی دیگر نیز هر چند در داخل دولت تعریف نمی شوند اما رابطه گفتمانی خود را با دولت را حفظ نموده و معتقد به حمایت از دولت هستند. افرادی نظیر مهرداد بذرپاش، از دولت گسسته و به جمع منتقدین دولت پیوسته اند. تیم مشایی، رحیمی، نیکزاد، جوانفکر، هاشمی ثمره، کفایتی، سعید لو در دولت حضور داشته و با شدت و ضعف در تصیم سازی و تصمیم گیری دولت نقش دارند. همچنین افرادی نظیر باقری لنکرانی، محصولی، الهام، فتاح، سقای بی ریا و … هر چند از دولت بیرون هستند اما معتقد به حمایت و دفاع از جنبه های مثبت دولت می باشند. در این مطلب با اشاره به هریک از خواص اطراف رئیس جمهور به بررسی نقش، ویژگی ها، فرد شاخص و تأثیرگذار هریک از تیم ها می پردازیم.
۱.تیم نیروهای سابق اطلاعات
منظور از این تیم در دولت احمدی نژاد، افرادی می باشند که سابقه کاری در وزارت اطلاعات داشته و از بدنه ی وزارت اطلاعات بوده اند که بعدها به دلایلی از این وزارت اطلاعات کناره گیری نموده و به سمت فعالیت های فرهنگی و اجتماعی روی آوردند. افرادی نظیر اسفندیار رحیم مشایی، بقایی، امیدی، میر حسن موسوی، احمد موسوی از جمله ی این تیم می باشند. سابقه ی آشنایی و مراودت احمدی نژاد و مشایی به شهرداری و اعطای مسئولیت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به مشایی از سوی احمدی نژاد باز می گردد. مهمترین ویژگی این گروه آن است که با داشتن سابقه ی کار اطلاعاتی وارد دولت شده اند و به غیر از مشایی و بقایی، سایر افراد این تیم تبدیل به چهره ای رسانه ای و پرحاشیه ای نشده اند. مهمترین مشخصه و ویژگی این گروه مواضع فکری آنان در بسیاری از امور فرهنگی و هنری می باشد که برخاسته از مبانی فکری آنان بوده و به جریان تسامح و تساهل نزدیکترند. البته فارغ از تمامی اخبار رسانه ها این تیم بیشترین اثرگذاری را در عزل و نصب ها در درون دولت های نهم و دهم را داشته و تاکنون به عنوان حلقه ی شماره ی یک یاران احمدی نژاد محسوب می شود. این نکته علاوه بر مطالبی که در رسانه ها منتشر شده، در سخنان رئیس جمهور نیز مشهود است. همچنین جهت گیری و سمت سوی فرهنگی دولت نیز تاکنون در دست این تیم بوده و تا جایی که ریاست کمیسیون فرهنگی دولت نیز بر عهده مشایی بود؛ هرچند که چندی پیش وزیر ارشاد جایگزین او در این سمت شد. از جمله فعالیت های این تیم تلاش برای به دست گرفتن قدرت و منصب ریاست جمهوری در دوره ی بعد از احمدی نژاد بوده که در این راه با موانع جدی برخورد کردند.
۲.تیم همکاران سابق در شهرداری
تیم بعدی گروه شهرداری تهران می باشد که بعد از رسیدن احمدی نژاد به شهرداری تهران با وی همراه شده و این همکاری در دولت های نهم و دهم ادامه داشته است. زریبافان، سعیدلو و علی آبادی مهمترین افراد این تیم می باشند. افراد این دسته هیچگاه به منصب وزارت نائل نشدند بلکه بیشتر در جایگاه معاونت های رئیس جمهور و با حکم مستقیم ریاست جمهور، مشغول به فعالیت شدند. کما اینکه احمدی نژاد تلاش داشت تا علی آبادی را بارها برای تصدی مسئولیت وزرات خانه های نیرو و نفت به مجلس معرفی کند که به دلیل عملکرد ضعیف در سازمان تربیت بدنی مجلس به وزارت وی تمایل نشان نداده و او از این منصب بازماند. مهمترین ویژگی این تیم هماهنگی کامل با رئیس جمهور و تبعیت از تمام دستورهای رئیس جمهور می باشد. این تیم مشی فکری نداشته و بیشتر در اموری که از سوی رئیس جمهور به آنها محول می کند فعال می شوند. این تیم چندان اهل چالش با سایر تیم ها نبوده و بیشتر اهل تعامل با سایر حلقات اطراف رئیس جمهور می باشد.
۳. تیم اردبیل
یکی دیگر از حلقه های اطراف احمدی نژاد شامل افرادی می شود که از دوران مسئولیت احمدی نژاد در استانداری اردبیل با او همراه شده و این همکاری در دولت های نهم و دهم همچنان ادامه داشته است. محرابیان و نیکزاد و تا حدودی صادق محصولی از جمله ی این خواص می باشند. بیشتر افراد این جرگه عملیاتی بوده و توان اجرایی بالایی دارند. عملکرد نسبتا قوی نیکزاد در وزارت مسکن نمونه ی مثال زدنی و قابل تقدیر است. هر چند تیم اردبیل به دنبال کسب منصب سیاسی برای بعد از دولت دهم نبوده است اما عملکرد نیکزاد باعث شده تا برخی از رسانه ها از وی به عنوان گزینه ی جایگزین و نماینده ی احمدی نژاد برای ریاست جمهوری دوره ی یازدهم نام می برند. جالب اینکه این گمانه زنی توسط سایر تیم های اطراف احمدی نژاد رد شده است به طوری که در روزنامه ی دولت فعالیت های نیکزاد به حاشیه رفته و بایکوت خبری شده است. یادآوری این نکته نیز مهم است که نیکزاد در سخت کوشی و قاطعیت در تصمیم گیری و اجرا بیشترین شباهت را با مشی احمدی نژاد دارد.
۴.تیم نیروهای سابق سپاه
سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی و نیروهای آن همواره سعی در کمک و پشتیبانی دولت های مختلف داشته اند به نحوی که حتی در دولت های قبل دولت هاشمی رفسنجانی وزارتی به نام وزارت سپاه پاسدارن نیز در ساختار هیئت وزیران وجود داشته که بعدها حذف شد. تعداد شخصیت هایی که در پرونده کاری خود همکاری با سپاه پاسداران را داشته اند در دولت نهم به مراتب بیشتر از دولت دهم بود. اشخاصی نظیر هاشمی ثمره، لنکرانی، فتاح از بدنه ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد بدنه ی دولت شدند و تلا ش داشتند تا با دولت همکاری و به آن کمک کنند.
مهمترین ویژگی این دسته از افراد تخصص، تعهد و سلامت عقیده است. در دولت نهم دو وزارتخانه ی بهداشت و نیرو از سوی این تیم بر عهده گرفته شد. اشخاص تأثیرگذار این تیم بیشتر به گفتمان سوم تیر معتقد بوده و تلاش دارند دولت را متناسب با این گفتمان نقد کنند. از فعالیت های سیاسی این تیم نیز می توان به تحرکات هاشمی ثمره برای اتخابات ۹۲ و فعالیت های باقری لنکرانی در انتخابات مجلس نهم و سخنگویی جبهه ی پایداری اشاره کرد. همچنین گمانه زنی هایی در مورد حضور باقری لنکرانی در انتخابت ریاست جمهوری آتی از سوی جبهه ی پایداری وجود دارد.
۵.تیم رسانه ای
هر دولت برای خود تیم رسانه ای تشکیل می دهد و تلاش دارد تا این تیم به عنوان رابط بین دولت و بدنه ی جامعه عمل نموده و افکار عمومی را نسبت به دولت متمایل نماید. در میان تیم رسانه ای احمدی نژاد نام برخی آشنا و نام برخی دیگر کمتر شنیده شده است. علی اکبر جوانفکر سر تیم و شخص اصلی این جریان می باشد. جوانفکر به عنوان مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور تلاش داشت تا در رسانه ها مواضع فکری احمدی نژاد را تشریح و از آنان دفاع نماید. این تلاش بعد از به ریاست رسیدن جوانفکر در مؤسسه ی ایران شتاب بیشتری گرفت. افرای دیگری نظیر بهداد و پاریاب بیشتر نقش تعاملی و رابط بین دولت و رسانه ها را بازی نموده و تلاش دارند تا با بر طرف کردن مشکلات مالی رسانه ها؛ آنها را به مواضع دولت نزدیک کنند.
هر چند تا حال فعالیتی از سوی این تیم برای تصدی منصب ریاست جمهوری یازدهم انجام نشده است اما ارتباط عمیقی بین این گروه و تیم اول در مواضع فکری و اندیشه ای وجود دارد به طوری که بسیاری از مواضع تیم مشایی در رسانه های دولتی که تیم جوانفکر مسئولیت آن را داراست، اننتشار داده شده و تشریح می شود.
۶.تیم دانشگاهیان
از دیگر جریان های حول دولت و شخص احمدی نژاد جریانی می باشد که از دانشگاه ها و از هر دو حوزه ی علوم فنی و علوم انسانی وارد بدنه ی دولت شده و و در زمینه های مربوط به خود فعال شده اند. برخی از افراد این جریان از دولت گسسته و برخی هنوز رابطه ی خود را با دولت حفظ نموده اند. اشخاصی نظیر خاوه ای، بذرپاش، الهام، بهبهانی، آشتیانی، از جمله ی این افراد می باشند. بذرپاش فردی شاخص در این تیم بوده که بر سر اختلافاتی که با دولت داشته از آن بریده و به جبهه ی منتقدین دولت نزدیک شده است. سایر افراد این تیم نیز با شدت و ضعف ارتباط خود را با دولت حفظ نموده اند.
۷.گروه شاگردان آیت الله مصباح
از جمله تیم های فکری در حلقه ی یاران و خواص احمدی نژاد تیم فکری شاگردان آیت الله مصباح یزدی بوده اند که تلاش داشتند تا مبانی فکری این دولت را بنیان نهند. شخص آیت الله مصباح یزدی به عنوان شاخص ترین فرد در بین جریان های فکری کشور و حوزه ی علمیه در ابتدای دولت نهم و تحت نظر مقام معظم رهبری به حمایت از احمدی نژاد پرداخته و به صورت فزاینده ای سعی در این ارتباط و رهنمود داشتند اما رفته رفته با غلبه ی جریان فکری تیم اول یعنی تیم مشایی، به تدریج شاگردان آیت الله از حلقه ی خواص احمدی نژاد دور شده و جای خود را به دیگر افراد تیم مشایی دادند. شاگردان آیت الله هر چند تلاش داشتند تا پشتوانه ی فکری دولت را تقویت کنند اما این تلاش به جایی نرسید و ترجیح دادند با خروج از دولت و گرفتن مشی منتقدین ناصح رابطه ی خود با دولت را بین خوف و رجاء نگه دارند. در این تیم نام افرادی نظیر ناصر سقا بی ریا مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت، مرتضی آقاطهرانی معلم اخلاق کابینه، قاسم روانبخش تحلیل گر سیاسی و مدافع سیاست های دولت مشاهده می شود. حمید رسایی نیز هر چند سابقه شاگردی آیت الله مصباح در سوابق وی دیده نمی شود اما از نظر فکری به شدت به ایشان گرایش دارد. وی در دولت نهم مسئولیت سازمان ارشاد استان قم را بر عهده داشته است. این جریان در دولت نهم حضور پر رنگ تری داشت اما رفته رفته کمرنگ شد و استعفای سقای بی ریا آخرین جای پای رسمی شاگردان آیت الله در دولت بود که از دست رفت و جالب اینکه تا مدت ها بعد از استعفای سقای بی ریا از منصب خود؛ دولت رابطی با حوزه های علمیه به ویژه مراجع نداشت و همان رابطه ی صوری نیز به طوری کلی قطع شد. بین این تیم و برخی از افراد در تیم های دیگر نظیر باقری لنکرانی، محصولی، الهام و … قرابت فکری و گرایش وجود دارد تا جایی که توانستند در ذیل جبهه ی پایداری با یکدیگر به توافق برسند.
۸.تیم مدیران میانی
بخشی از یاران و خواص نزدیک به احمدی نژاد، شخصیت هایی هستند که سابقه ی حضور در سایر ارگان ها تحت عنوان مدیران میانی نظام را داشته و در دولت نهم و دهم نیز به کار گرفته شده اند. محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور را می توان رأس این تیم نام برد. محمدرضا رحیمی رئیس سابق دیوان محاسبات کشور در مجلس هفتم و سپس معاون پارلمانی دولت نهم بود که در دولت دهم بعد از حکم حکومتی مقام معظم رهبری مبنی بر عزل مشایی از سمت معاون اولی به جای او معاون اول رئیس جمهور با اختیارات محدود شد. همچنین می توان از مرحوم کردان معاون اداری مالی سازمان صدا و سیما در زمان ریاست لاریجانی بر سازمان صداو سیما نام برد که پس از رسیدن به منصب وزارت کشور بلافاصله از طرف مجلس استیضاح و بر کنار شد. از دیگر افراد این تیم می توان از ملک زاده نام برد که از بدنه ی قوه ی قضائیه وارد دولت شد و پس از رسیدن به منصب معاونت اداری و مالی وزارت امورخارجه و عکس العمل شدید مجلس مبنی بر استیضاح وزیر امورخارجه از این منصب برکنار شد.
۹.تیم نیروهای جوان
از جمله جریان های جوان و فعال در حلقه های اطراف رئیس جمهور می توان از تیمی نام برد که اعتقاد راسخ به دولت داشته و تلاش دارند دولت را همچنان معتقد به مبانی و گفتمان سوم تیر نشان دهند. این جریان کارویژه ی رسانه ای داشته و سعی می کنند با ایجاد و راه اندازی سایت ها و وبلاگ های مختلف و همچنین تشکیل شبکه های رسانه ای در استان ها و شهرستان های کوچک زمینه را برای پیروزی فردی که معتقد به گفتمان سوم تیر باشد در دوره های بعدی ریاست جمهوری فراهم سازند. این گروه لیست موسوم به توحید و عدالت را در انتخابات مجلس نهم انتشار داد. افرادی نظیر کلانتر، عطایی، کفایتی، بهمن شریف زاده از جمله ی خواص این جریان می باشند. همچنین می توان از سایت های خبری نظیر سایت صریح نیوز نام برد که به این تیم نزدیک می باشد.
جمع بندی:
در دولت نهم و دهم افراد زیادی با احمدی نژاد همکاری نموده اند. برخی با اختیار خود از دولت جدا شدند و برخی نیز عزل شدند. آنچه مهم است این است که اولا اوضاع کسانی که از دولت جدا شده اند را بررسی کرده و ببینیم آیا مقبولیت این افراد در بین نیروهای انقلابی و حزب اللهی بیشتر شده است یا کمتر؟ به عبارت بهتر آیا این افراد به دامن حزب الله برگشته اند یا از آن جدا شده اند؟ جواب به این سوال می تواند به احمدی نژاد و اطرافیانش کمک کند تا ببینند چه جایگاهی در میان امت حزب الله دارند. آنچه اهمیت دارد این است که دریابیم دسته ها و گروه های بسیاری برای یاری دولتی که شعار اصولگرایی می داد کنار هم جمع شده بودند اما کم کم برخی از این گروه ها و دسته ها به عللی خاص که مجال پرداختن به آن در این مطلب نیست از دیگران پیشی گرفت و حتی دیگران را به حاشیه راند. لازم است نخبگان و تأثیرگذاران اجتماعی و سیاسی با بالابردن آگاهی و شناخت خود از این دسته ها و همچنین عبرت گیری از این تجربه ها بتوانند در ادامه راه این دولت، نقش موثری ایفا کنند.
دیدگاه