گامهای محکم دیپلماتهای هستهای برای ورود به ساختمان پاستور
در میان کاندیداهای ریاست جمهوری اما نام سه دیپلمات هستهای کشور به چشم میخورد؛ حسن فریدونی روحانی دبیرشورای عالی امنیت ملی در دو دولت سازندگی و اصلاحات، علی لاریجانی و سعید جلیلی مذاکره کنندگان ارشد هسته ای در دولت محمود احمدی نژاد!
دیارمیرزا: دو دیپلمات؛ یکی مکلا و دیگری معمم! هر دو اما مردان هستهای هستند. دو مرد که نام یکی سعید جلیلی و نام دیگری حسن روحانی است. شیخِ دیپلمات در گذشتهای نهچندان دور ۱۶ سال دبیر شورای امنیت ملی بود و آن یکی که جوانتر است، رزمندهِ دیپلمات ۶ سال است که بر کرسی لاریجانی نشسته و پرونده هستهای را پیش میبرد. هردو اما این روزها عزم ورود به ساختمان پاستور را دارند!
به گزارش نامه، تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اگرچه با زنگ پایان انتخابات مجلس نهم آغاز شده بود اما بهمن ماه اغازی دیگربار بر فعالیت های انتخاباتی کاندیداها و تشکل های سیاسی شده است. چنانچه در همین اندک روزهای گذشته از این ماه از یک سو خبرها حکایت از جدی تر شدن فعالیت های انتخاباتی کاندیداها و شدت گرفتن فعالیت ستادهای انتخاباتی آنها از یک سو و برخی خبرها نیز قرار است در همین روزهای پیش رو اعلام شود خبرهایی چون معرفی کاندیدای مورد نظر جبهه اصلاح طلبان، اعلام کاندیداتوری احتمالی محسن رضایی و …
شیخی در قامت دیپلمات!
سخنرانی کار قبل و بعد از انقلاب شیخ حسن روحانی بود و عمده شهرت خود را از مسیر همین سخنرانیها به دست آورد آنجا که در دی ماه ۵۶ برای اولین بار لقب «امام» را برای آیت الله روح الله خمینی به کار برد. با پیروزی انقلاب روحانی به نمایندگی از مردم سمنان به مجلس راه یافت و در چند دوره در سمت هایی چون رییس کمیسیون امنیت ملی، نایب رییسی مجلس ایفای مسئولیت کرد. بیرون از مجلس اما با برخی مناصب دفاعی چون عضویت در شورای عالی پشتیبانی جنگ، فرماندهی پدافند هوایی کشور، معاون جانشینی فرماندهی کل قوا و عضویت در شورای عالی دفاع خود را در قامت یک روحانی دیپلمات به سیاست و سیاسیون معرفی کرد.روحانی تحصیل کرده در رشته دکترای دانشگاه گلاسگو انگلیس با تکیه بر تجربیات سیاسی و دفاعی خود و تسلط به زبان عربی و انگلیسی در دو دولت سازندگی و اصلاحات به عنوان مشاور عالی امنیت ملی ریاست تیم مذاکره کننده هسته ای را برعهده گرفت تا سیاست خارجی ایران در عرصه هستهای توسط یک روحانی در عرصه بینالمللی دنبال شود.پرونده هستهای اما چهره ای متفاوت از حسن روحانی در عرصه داخلی و خارجی برجای گذاشت و تعلیق غنی سازی با نام او در کشور رقم خورد. برخی از در تخریب و هجمه علیه شیخ دیپلمات برآمدند و برخی دیگر نیز تصمیم آن زمان را متناسب با مشورت خواهی با فرماندهی کل قوا دانستند و از او دفاع کردند.
پایان دولت اصلاحات اما آغاز دوران عزلت نشینی شیخ هستهای بود تا اینگونه روزگار خود را به روال سالهای دوران جنگ و نمایندگی مجلس در همنشینی با ایتالله هاشمی رفسنجانی و در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بگذارند و به یارِغار و وفادار آیت الله تبدیل شود.
حسن روحانی در اندیشه کوچ از از نیاوران به پاستور!
تحلیلها از سرمایه گذاری آیت الله بر روی حسن روحانی در حالی مطرح میشود که تا چندی پیش از علی اکبر ولایتی وزیر امورخارجه دولت سازندگی به عنوان گزینه اصلی برعهده گرفتن دولت وحدت ملی، دولت مطلوب و مدنظر آیت الله نام برده می شد اما نزدیکی غافلگیرانه او به قالیباف و حدادعادل گویی نظرها را از دیپلمات طبیب برداشته و به سمت شیخ دیپلمات معطوف کرده است.
اما روحانی که به خوبی میداند ابهامات پیرامون فعالیت او در پرونده هستهای هنوز هم در اذهان برخی پابرجاست این روزها از مسیری دیگر و با انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت به رسانهها راه یافته است. حضور چندین باره او در همایش های اقتصادی از جایگاه رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص و اظهارنظرهای اقتصادی و مشخصا انتقادات صریح از عملکرد دولت شاید گویای برنامه شیخ برای انتخابات آتی با تاکید بر شعارهایی اقتصادی و نه صرفا هستهای باشد. شاید پاستور بعد از ۸ سال که فردی از اهالی آرادان سمنان را پذیرا بود اینبار قرار است فردی از دیار سرخه سمنان بر صندلی ریاست جمهوری تکیه زند.
سعید جلیلی؛ از حلقه مشهدیهای دانشگاه امام صادق تا میز مذاکرات هستهای!
در کنار حسن روحانی اما از سعید جلیلی مذاکره کننده هسته ای این روزهای کشور نیز به عنوان دیگر کاندیدای ریاست جمهوری یازدهم نام برده می شود. گویا جلیلی نیز عزم برتن کردن لباس ریاست جمهوری را بعد از رییس خود کرده است. اگر دیپلمات ارشد در همه این چند سال با واژه هایی چون مذاکرات هستهای، گروه ۱+۵، نشست تهران، استانبول، بغداد و مسکو در محافل سیاسی و رسانهای مطرح بود اما در ماههای اخیر برخی گروههای سیاسی در پی آنند که فارغ از وجهه بینالمللی به او وجههای ملی نیز ببخشند و او را نیز در کنار سایر کاندیداها به عنوان گزینهای مطلوب برای ریاست جمهوری آینده وارد کارزار انتخاباتی کنند.
جلیلی اگرچه مانند دیگر کاندیداهای ریاست جمهوری اظهارنظر صریحی درباره انتخابات ریاست جمهوری نکرده است اما به موازات بالا گرفتن گمانه ها از کاندیداتوری احتمالی او از سوی جبهه پایداری فعالیت های طرفداران و حامیان او در فضای مجازی اوج گرفته است. «جنبش وبلاگی حامیان دکتر سعید جلیلی»، «حامیان دکتر جلیلی»، «جوانان حامی سعید جلیلی»، «هواداران کاندیداتوری جلیلی»، «کمپین بانوان حامی دکتر جلیلی»، «کمپین دعوت از سعید جلیلی»، «دوستداران دکتر سعید جلیلی»، «گام یازدهم» تنها نمونه هایی از فعالیت های مجازی به راه افتاده از سوی طیف منسوب به جلیلی است.
دیپلمات این روزهای هستهای همان دانشجوی علوم سیاسی و از حلقه مشهدیهای دانشگاه امام صادق است که در سال ۶۵ و در دوران دانشجویی به جبهه رفت و دیده بانِ لشگر خراسانیها شد. دیده بانِ خراسانی در عملیات کربلای پنج، ترکش خورد و یک پای خود را از دست داد.
وابسته سیاسی وزارت امور خارجه، رئیس اداره بازرسی، دبیری سفارت، معاون اداره آمریکا شمالی و مرکزی، مدیرکلی دفتر مقام معظم رهبری، مشاور رئیس جمهوری، معاون اروپا و آمریکای وزارت امورخارجه مهمترین مسئولیتهای دیپلمات جانباز در سالهای بعد از جنگ بود. اما اوج فعالیتهای دیپلماتیک او از مهر ۸۶ و با استعفای علی لاریجانی از دبیر شورای عالی امنیت ملی آغاز شد. سالهایی که او دور از قیل و قال های سیاسی داخلی مذاکرات هسته ای ایران با گروه ۱+۵ را پیش برد و به نماد مقاومت انقلابی در حوزه سیاست خارجی تبدیل گردید.
او که در طول این چند سال چهرهای معقول در بین اصولگرایان از خود به نمایش گذاشته اکنون که نامش برای کاندیداتوری ریاست جمهوری مطرح است، سیگنال های مثبتی از طیفهای مختلف سیاسی برای ورود به عرصه رقابت دریافت می کند اما شاید بیشترین حمایت از مذاکره کننده ارشد هستهای از سوی پایداریها صورت گرفته باشد چه آنکه این گروه که بر ضرورت بازگشت به اصول گفتمانی سوم تیر تاکید دارد جلیلی را مصداق مناسبی برای احیای اصول کنار گذاشته شده و فراموش شده این گفتمان در دولت احمدی نژاد میدانند.
شاید از همین روست که حامیان جلیلی نیز تلاش دارند او را کاندیدای مطلوب آیت الله مصباح پدرمعنوی جبهه پایداری جلوه دهند و حضور آیت الله مصباح در صفحات تبلیغاتی حامیان جلیلی پررنگ است. این درحالیست که تا پیش از این از حدادعادل به عنوان گزینه احتمالی جبهه پایداری نام برده می شد اما ناکامی حدادعادل در انتخابات ریاست مجلس از یک سو و نزدیکی یکباره حدادعادل به قالیباف و ولایتی از سوی دیگر دلخوری و تردید پایداری ها را نسبت به رییس مکلای مجلس هفتم سبب شده و آنها تلویحا و صراحتا به انتقاد از حداد روی آوردند و از گزینه هایی جدیدی سخن می گویند.
در تازه ترین اظهارنظر یکی از اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری عنوان کرده است« کاندیدای جبهه پایداری از میان نیروهای ارزشی انتخاب میشود و تاکنون نیز بحثهایی درباره کاندیداتوری پرویز فتاح، کامران باقری لنکرانی و سعید جلیلی به میان آمده است.»
مجید متقیفر با گفتن این جمله که «جبهه پایداری گزینههایی را که جاه طلبی داشته باشند، انتخاب نمیکند بلکه به سراغ انتخاب افرادی میرود که از پذیرش مسئولیت اکراه داشته باشند و براساس احساس وظیفه وارد عرصه شوند. کسانی که با هر پول و بوجهای و با دست دوستی دادن با هر کسی در پی رسیدن به قدرت هستند، نمیتوانند پاسدار مناسبی برای آرمانهای انقلاب باشند.» به نوعی حدادعادل را نیز مورد انتقاد قرار داده تا احتمالات درخصوص معرفی رییس مکلای مجلس هفتم از سوی پایداری ها روز به روز کمرنگ تر شود.
در این میان اگرچه جلیلی در سال های حضورش در دبیری شورای عالی امنیت ملی به موفقیت هایی در عرصه هسته ای دست یافته که می تواند به مولفه ای مثبت برای او تبدیل شود اما برخی انتقادات از سوی برخی سیاسیون به عملکرد او در پرونده مذاکرات هسته ای نیز وجود دارد، انتقاداتی که بیشتر ناشی از ابهامات پیش آمده در مذاکرات طویل چندسال اخیر با گروه ۵+۱ است که هنوز به سرانجامی نرسیده است. دیگر منتقدان جلیلی نیز نداشتن سابقه برجسته و تجربه اجرایی در کشور را جزو نکاتی می دانند که ممکن است وی را به حاشیه براند. از سوی دیگر نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که اگر پرونده هسته ای ایران تا انتخابات سال بعد مختومه نگردد حضور وی در انتخابات کمرنگ می شود و کناره گیری او از شورای عالی به بهانه انتخابات نیز غیر محتمل به نظر می رسد گرچه اهمیت سکانداری تحولات داخلی و خارجی ایران در جایگاه ریاست جمهوری می تواند عامل مهمی در تغییر صحنه بازی باشد.
دیدگاه