به خاطر عناصر تندرو، فرصت آزادی کم هزینهتر گروگانها از دست رفت
ابراهیم اصغرزاده میگوید: در پرونده هستهای نیز همه ما یک زمانی متوجه فرصت سوزی تندروها شدیم که اجماع جهانی علیه ما شکل گرفته بود و ایران امنیتیسازی شده بود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از خبر آنلاین، ابراهیم اصغرزاده، چهره سیاسی اصلاح طلب در بخشی از گفتگوی عیدانه با خبرگزاری خبرآنلاین با اشاره به هزینه تراشی تندروها برای نظام گفت: زمانی که امثال من دست به اشغال سفارت آمریکا زدیم ترجیع بند مواضع همه نیروهای سیاسی از مذهبیون و ملیون تا سکولار و مارکسیست این بود که سقوط شاه به تنهایی کافی نیست، بلکه برای تکمیل انقلاب، باید امپریالیستها را هم تصفیه کرد.
اصغرزاده: تندروها در ایران به دنبال راه انداختن بازی مرگ و زندگی هستند
وی گفت: همه شعار میدادند که برای خشکاندن ریشه وابستگی باید جاده صاف کنهای امپریالیسم در کشور را که سرمایه داری وابسته و لیبرالهای غرب گرا هستند را اخراج کرد. خب حالا که انقلاب تثبیت شده و کسی در در استقلال کشوری مثل ایران تردیدی ندارد چه باید کرد؟ از این جا به بعد وظیفه مبرم دیگری دارد مطرح میشود که ببینیم چه کسانی حالا مردم را به خاتمه انقلاب و انقلابیگری و نرمال شدن اوضاع تشویق میکنند. بار عاطفی منفی چنین نگاهی متوجه همان اصلاح طلبانی است که از پایان جنگ سرد و از صلح و توسعه و رفاه سخن میگویند. متاسفانه عروج ترامپیسم در آمریکا دوباره احساسات جنگ سردی را شعلهور ساخت.
بخاطر عناصر تندرو، فرصت آزادی کم هزینهتر گروگانها از دست رفت
این عضو نهاد اجماع ساز تاکید کرد: اصل حسن نیت و همکاری که در روابط بین الملل یکی از اصول مبنایی است توسط ترامپ زیر پا گذاشته شد و ماهیت امپریالیستی و کینه توزانه آمریکا علیه کشورهای مستقل برجسته شد. تندروهای داخلی هم بهانه پیدا کرده سعی کردند ضعفها و ندانم کاریهای خود را پشت این کشمکشها پنهان نموده، تعامل و توافق دیپلماتیک ایران با دیگر کشورهای جهان را در بدترین زمان ممکن زیر سوال ببرند. الگوی تراژیک و همیشگی جریانات تندرو در ایران.
وی گفت: سرنوشت طولانی شدن ماجرای گروگان گیری را ببینید که چگونه در جریان آن واقعه، بخاطر رویکرد عناصر تندرو، کشور فرصتهای پی در پی برای آزادی گروگانها در شرایط کم هزینهتر را از دست داد. ۱۰ مهر سال ۵۹ که مجلس کمیسیونی هفت نفره را مسئول پایان دادن به ماجرای گروگانها نمود و کمیسیون مربوطه چهار شرط اعلام شده از سوی امام برای آزادی گروگانها را تصویب کرد، جمعی از نمایندگان که مایل نبودند با آزادی سریعتر گروگانها پیروزی کارتر تسهیل شود مزاحم کار مجلس شدند.
اصغرزاده با بیان اینکه ۲۷ نماینده مخالف، با انجام اولین ابستراکسیون تاریخ مجلس شورای اسلامی، جلسه را از رسمیت انداختند، گفت: به این ترتیب، کار تصمیم گیری به جلسه یکشنبه ۱۱ آبان موکول شد که تنها دو روز تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ۱۳ آبان (۴ نوامبر) فاصله داشت. رونالد ریگان جیمی کارتر را به شدت شکست داد. ولی بر اساس تقویم انتقال قدرت کاخ سفید که نمونه مشابه اخیرش در کارشکنی ترامپ را همه به چشم دیدند. آن زمان هم دولت کارتر میبایست تا ۳۰ دی، که زمان شروع به کار دولت جدید بود، کار مذاکره با ایرانیها در موضوع گروگانها و در نهایت با میانجیگری دولت الجزایر را ادامه میداد. از اینجا به بعد، ما ایرانیها برای رسیدن به توافق عجله داشتیم چون نگران مواضع بسیار تندتر ریگان علیه جمهوری اسلامی بودیم ولی همکارانِ زخمخورده حزب دموکرات و جیمی کارتر که در آستانه خروج از دولت بودند بدنبال گوش مالی و تحمیل توافق بدتری بودند تا انتقام دخالت ایران در انتخابات امریکا را بگیرند. ناتوانی در فیصله بخشی به بحران و سنت توافق در بدترین زمان ممکن دامن دولت ایران را گرفت و تا حالا هم ول نکرده است. عقب افتادن خاتمه جنگ پر هزینه هشتساله با عراق را ببینید، که دو سال پس از تجاوز صدام، در مقطع پس از آزادسازی خرمشهر امکان پایان آن از موضع قدرت وجود داشت.
نظارت استصوابی چه بلاهایی که بر سر سرمایههای سیاسی کشور نیاورد
این چهره سیاسی اصلاح طلب با گلایه از نظارت استصوابی شورای نگهبان گفت: پروژه نظارت استصوابی برای حذف و محروم کردن کشور از وجود شخصیتهای صاحب صلاحیت و دلسوز در طول سالیان گذشته. پرونده هسته ای، که بیتدبیری دولت احمدی نژاد در آن، کشور را تا لبه پرتگاه امنیتیسازی توسط نظام بین الملل پیش برد و شهروندان امروز، همچنان درگیر هزینههای آن در زندگی و معیشت خود هستند در همه این تعلل و فرصت سوزیها دست پنهان تندروها را میتوان دید. همین پرونده نظارت استصوابی اگر روزی روزگاری حساب کشی شود، خواهید دید چه بلایی بر سر سرمایه سیاسی و اجتماعی کشور آمده است.
آمریکا از ایران هراسی و رادیکالیسم احمدی نژاد استفاده بسیاری کرد
وی گفت: در پرونده هستهای نیز همه ما یک زمانی متوجه فرصت سوزی تندروها شدیم که اجماع جهانی علیه ما شکل گرفته بود و ایران امنیتیسازی شده بود. یعنی امریکا توانسته بود با ایران هراسی و آگراندیسمان کردن خطر بنیادگرایی و رادیکالیسم احمدی نژادی حداکثر استفاده را بنماید و جمهوری اسلامی ایران را ذیل فصل ۷ منشور شورای امنیت سازمان ملل جای دهد و حکومت اسلامی را بعنوان نظامی که موجودیتش ذاتا امنیت جهانی را به خطر افکنده به دیگران بقبولاند. اجماع جهانی علیه ما بسیار پر هزینه شد و تحریمهای کمرشکن و فلج کنندهای که در پی داشت مسیر توسعه طبیعی ما را مختل نمود.
رئیس جمهور شدن روحانی، رفراندوم رد مواضع تندروها بود
اصغرزاده گفت: انتخابات سال ۹۲ و رئیس جمهور شدن آقای حسن روحانی از این منظر رفراندوم رد مواضع تندروها و بازگشت به مسیر طبیعی کشورداری بود.
دیدگاه