عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم تأکید کرد:

عامل گناه فقر است، نه دوچرخه‌سواری | کسانی که حلال خدا را حرام می‌کنند گناه را ترویج می‌کنند

محمدتقی فاضل میبدی نوشت: دوچرخه‌سواری هرگز باعث ترویج گناه در جامعه نخواهد بود. در هیچ بخشی از فقه، شرع و قانون نیز حرمتی برای این امر وجود ندارد. کسانی که حلال خدا را حرام می‌کنند گناه را ترویج می‌کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با انتشار یادداشتی در روزنامه آرمان ملی نوشت:

دوچرخه‌سواری هرگز باعث ترویج گناه در جامعه نخواهد بود. در هیچ بخشی از فقه، شرع و قانون نیز حرمتی برای این امر وجود ندارد. کسانی که حلال خدا را حرام می‌کنند گناه را ترویج می‌کنند.

اگر سوال شود که مهم‌ترین عامل گناه در کشور چیست؟ باید پاسخ داد فقر و تفاوت طبقاتی عامل اصلی این امر است. آقایان در مقابل عوامل مهم گناه یعنی فقر، نداری و تفاوت طبقاتی بی‌تفاوت نشسته‌اند. دوچرخه‌سواری هرگز عامل گناه نمی‌شود اما سخن آقایانی که می‌آیند و این امر را بر سر منابر به عنوان گناه تبلیغ و ترویج می‌کنند، ممکن است واکنش‌های سیاسی در پی داشته باشد و حرکات از حالت طبیعی خود خارج شود.

اگر بگذارند مردم به‌طور طبیعی و همانطور که سوار خودرو می‌شوند، دوچرخه‌سواری نیز انجام دهند، هیچ گناهی صورت نمی‌گیرد. اشتباه بزرگی است که ما به همه چیز نگاه جنسیتی داشته باشیم. فردی دوچرخه دارد و می‌خواهد سر کار برود. استفاده از دوچرخه برای رفتن به محل کار هم برای او ورزش بوده و هم تفریح به شمار می‌آید و هم مشکلات مصرف بنزین و آلودگی هوا وجود نخواهد داشت.

این مساله در عرف دنیا نیز معمول شده است که مردم اعم از زن و مرد در کشورهای مختلف دنیا از دوچرخه برای عبور و مرور استفاده می‌کنند. کجای این مساله موجب ترویج گناه و فساد می‌شود؟ کسی به زن دوچرخه‌سوار نگاه فسادآمیز ندارد.

بنابراین این فهم نامفهومی است که برخی آقایان در منابر و تریبون‌ها مطرح می‌کنند. چیزی را در اسلام حرام قلمداد و اعلام کردن، به دلیل شرعی نیاز دارد. در اسلام اصلی به نام اصل برائت داریم. بر این اساس هیچ عملی حرام نیست الا اینکه دلیلی برای آن وجود داشته باشد.

تا زمانی که دلیلی برای حرمت چیزی نداریم، نمی‌توانیم چنین ادعایی داشته باشیم. هیچگونه عامل گناهی در دوچرخه‌سواری زنان نیست. اگر گناهی نیز در جامعه محقق می‌شود، عامل آن مسائلی مانند فقر طبقات محروم جامعه است که ممکن است سبب شود دست به بعضی گناه‌ها بزنند.

طرح چنین سخنانی تاثیر منفی بر دید مردم و خصوصا قشر جوان به دین خواهد داشت. زمانی که دست و پای جامعه را می‌بندید و مسائلی مانند ورزشگاه، دوچرخه‌سواری و سایر مسائل را دینی کرده و حکم حرمت برای آن استخراج می‌کنید، واکنش جامعه خصوصا نسل جوان مثبت نخواهد بود.

اگر در جامعه برآوردی انجام دهید، اقبال جوانان به دین افزایش نداشته است و عامل آن نیز نه خود دین، بلکه بد معرفی کردن آن توسط برخی افراد است. آقایانی که سخنرانی کرده می‌خوانند، باید روی هر سخنرانی ساعت‌ها مطالعه داشته باشند.

در اسلام حرف‌های خوب، امیدوارکننده و شادکننده داریم، چون آقایان حوصله یا فرصت مطالعه ندارند، می‌خواهند در خطبه‌های خود با پدیده‌ای دعوا کنند. مساله‌ای مانند دعوا با کشورهای دیگر یا دوچرخه‌سواری را در ذهن پرخاشگر و دعواجو می‌پرورانند. ما در این کشور منابع علمی از ادبیات، اخلاق گرفته تا معارف دینی در اختیار داریم، همه را رها کرده‌ایم و به این می‌پردازیم که جوانان، خانم‌ها و کشورهای دیگر چه می‌کنند.

با این همه هزینه‌های تبلیغاتی و سخنرانی‌ها به نام دین اگر به شکل معقول و منطقی انجام می‌شد، آمار ترغیب به انجام امور دینی بالاتر می‌رفت.

Share