گفتگو با جوانی که در رشت سه تار می سازد

از سه تارهای زیرعبایی تا استادی که حق بزرگی بر سازسازی گیلان دارد

انوشیروان شعبانزاده، سازنده سه تار در رشت است که از سال ۱۳۸۶ در راه اعتلای موسیقی ایرانی تلاش می کند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از شبستان، «سازسازی انوشیروان»، حکایت «پیر چنگی» مثنوی مولانا نیست که به قصد دستگیری زخمه بر چنگ بزند. حکایت جوانی است که برای اعتلای هنر موسیقی، ضربه برپیکره چوب می زند تا «سه تار» هایش روح هجران کشیده آدمی را دمی آرام سازد.

حکایت جوانی که در سه تار سازی به تبحر رسیده و همچون مولانا که با ضربه زدن های بازار طلاکوبان، فلز وجودی اش را کشف می کند، سازی می سازد که با تنهایی آدم سرگشته همراز می شود.

«انوشیروان شعبانزاده»، جوان ۳۶ ساله ای است که از سال ۱۳۸۶ سه تار می سازد. یک روز کاری مهمانش بودم در کارگاه نه چندان بزرگ و پاکیزه ای در محله باقرآباد و دکور زیبای کارگاه با خوشه هایی از گندم و پنجره ای چوبی که ورای آن برگ های زرد و قهوه ای کشیده اند؛ نمادهایی از برکت و زندگی دوباره و انوشیروان که گفتگو را اینگونه آغاز می کند: از سال ۱۳۸۶ نزد استاد «مرتضی پورابراهیم» که استاد ساخت سه تار هستند آموزش دیدم. مغازه استاد خیلی بزرگ نبود بنابراین آموزش نزد ایشان بیشتر شفاهی بود، به‌نحوی که می باید کار را می دیدم و بعد خودم می ساختم. البته پدر من چون نجار هست، از نوجوانی به کار چوب علاقمند بودم و همین زمینه ای شد که به سمت صنایع چوبی به‌ویژه سازسازی گرایش پیدا کنم. در سازسازی بیشتر عشق و علاقه شرط است، صرف نجاری نیست. شاید بتوان گفت یک «آن» است. نجاری تنها بخشی از سازسازی است.

بعد از چند ماه سعی و خطا بالاخره اولین سه تار خودم را ساختم و نزد استاد بردم و ایشان نقاط ضعف و قوت آن را متذکر شد. با کسب مهارت بیشتر، در سال ۱۳۸۷، به صورت رسمی وارد کار سازی سازی شدم و توانستم سه تارهای ساخت خودم را به دست علاقمندان رشته سه تار برسانم و از آن زمان تاکنون در حال یادگیری و افزایش تجربه در زمینه ساخت سه تار هستم.

استاد پورابراهیم که هنوز هم با ایشان ارتباط دارم، حق بزرگی بر سازسازی گیلان دارد. اگرچه قبلا در شهرهای دیگر مثل تهران کارگاه داشت، ولی ۱۵سالی می شود که در رشت سه تار می سازد و شاگردان خوبی آموزش داده است. سازسازی در ایران سینه به سینه و شفاهی منتقل شده است و هنوز هم یک کار سنتی محسوب می شود. در طول این سالها که شاگردان و نوازنده های موسیقی بیشتر شده و اساتید بزرگ سازسازی از خودشان الگویی به یادگارگذاشته اند، می توان گفت نوازنده ها هم بر کار سازنده ها به جهت شکل گیری، صداها و فرم های مختلف بر سازسازی تاثیر گذاشته اند.

هدف بنده به عنوان یک سازنده، این است که میراث اساتید گذشته را حفظ کنم و ابداع هایی در کارم داشته باشم.

– در گذشته های بسیار دور سه تاری داشتیم که کاسه آن تخت بود! به آنها می گفتند «سه تار زیر عبایی». توضیح می دهید؟

در دوره قاجار که نگاه منفی به موسیقی و ساز در جامعه بود، سه تار را به نحوی می ساختند که کاسه آن تخت و دسته اش کوتاه تر بود تا بتوان آن را در آستین لباس آن زمان که گشاد بود، قرار دهند تا دیده نشود. البته بعد از مشروطه، نوع نگاه به موسیقی هم تغییر کرد. سه تارهای تخت، در واقع تابع شرایط زمان بود.

-سه تار، ۴سیم زهی دارد، ولی چرا به آن سه تار می گویند؟

سه تار قدیمی و باستانی سه تار بیشتر نداشت آن هم از جنس ابریشم بود. حدود ۱۲۰سال پیش به این سو که ساخت سیم صنعتی شد، سیم های زهی جایگزین ابریشم شد. در همان سالها فردی در اصفهان به نام «مشتاق علی شاه» سیم چهارمی به آن اضافه می کند. البته سیم اضافه شده هم کوک با سیم اول و چهارم است. اضافه شدن این سیم، باعث افزایش طنین ساز و نواختن راحت روی سیم بم شد و به طورکلی صدای ساز سه تار بهتر شد و در واقع اتفاق خوبی برای سه تار افتاد.

– استادان به نام سه تار ایران چه کسانی بودند؟ و چه عواملی باعث بهبود کیفی در ساخت سه تار شد؟

اساتید بنام سازسازی، گاها الگویی را ایجاد کرده اند که بعدها مبنای بقیه شده است. مثلا «حاج طاهر» یکی از اساتید قدیمی سه تار سازی است که الگویی هم به نام وی وجود دارد.

استاد «مهدی نوایی» معروف به استاد عشقی، دیگر استاد سازنده سه تار هست که زندگی پرفراز و نشیبی داشت و البته نزد اساتید آن زمان شناخته شده بود. شرح حال زندگی و آثار وی در کتابی به‌نام سوز و ساز عشقی به‌قلم فرمان مرادی آمده است. اکنون نیز الگویی به نام استاد عشقی در ساخت سه تار داریم.

از الگوهای معروف دیگر می‌توان به الگوی استاد «مهدی کمالیان» و استاد «محمود هاشمی» اشاره کرد. طی ۱۰۰سال اخیر که موسیقی چه به لحاظ نوازندگان و چه سازندگان رشد کرده، تاثیر نوازنده ها بر سازسازی بیشتر شده است. تنوع چوب و دسترسی به آن هم موجب افزایش کیفیت کار شده است. ولی فرایند ساخت کماکان سنتی و استاد شاگردی است.

– باتوجه به گسترش فضای مجازی، آیا آموزش ها مکتوب یا به‌صورت فیلم صورت نمی گیرد؟

البته کتاب هایی از دوران گذشته تالیف شده مانند سه تار سازی استاد «ناصر شیرازی» و یا کتاب استاد «جواد چایچی اصفهانی» ولی تالیف ها فراگیر و متمرکز نیست. فیلم هایی هم در قالب آپارات در فضای مجازی دیده می شود ولی بیشتر جنبه تبلیغی برای پذیرش نوآموزان است نه فرآیند ساخت.

سازسازی بنظر من یک فرآیند طولانی است. از لحاظ زمانی شاید ۵سال باید زمان سپری کرد. سالها تجربه توام با علاقه و البته تعامل با نوازندگان این ساز می خواهد تا به یک تبحری در سازسازی رسید.

– در گیلان نسبت به دیگر شهرها، توجه به آموزش موسیقی و سازسازی بیشتر است. علت آن را چه می بینید؟

البته در کل کشور توجه به موسیقی از چند دهه اخیر به‌ویژه ۱۰سال اخیر با تلاش‌های اساتید معاصر مانند مسعود شعاری و دیگران روبه افزایش است. البته مکاتب جدید متاثر از استادان بزرگ این ساز مانند اساتید احمد عبادی، ذوالفنون، لطفی، علیزاده و …است. شرایط اقلیمی در گیلان طبیعتا بر سازگاری مردم برای فراگیری موسیقی تاثیر گذار است. نوع موسیقی نواحی بسته به هر منطقه ای متفاوت است. در گیلان اشتیاق به نوازندگی سازهای سه تار، سنتور و کمانچه بیشتر است.

در گیلان سازنده تار نداریم. شاید دلیل آن فقدان درخت توت سفید است که چوب آن برای تارسازی استفاده می شود. اساتید سازنده خوبی در ساخت سنتور، کمانچه و سه تار در گیلان داریم و همه این عوامل بر رشد موسیقی تاثیر گذار است.

خوشبختانه در گیلان تنوع چوبی خوبی داریم. در گذشته کاسه سه تار سنتی را بیشتر از درخت توت سفید و دسته آن از چوب گردو و صفحه آن از چوب توت می ساختند اما امروزه کاسه سه تارها از چوب گردو، افرا و یا ممرز و .. دسته از افرا هم ساخته می شود. ولی صفحه سه تار، کماکان چوب درخت توت سفید است. البته جنس چوب کاسه سه تار و تار باهم تفاوت دارد. در تار حتما باید چوب استخوانی و محکم باشد و در سه تار چوبهای نرم تر هم استفاده می شود. بنابراین می باید از چوب های درخت توت مناطق گرم و خشک استفاده کرد که به اصطلاح چوب رگه ریز و بدون گره باشد.

روند شکل گیری، طراحی و فرم سازها در طول زمان تابع شرایط حسی و فرهنگی و جغرافیایی بوده است. «سه تار» بیشتر یک ساز فردی است و بسته به احوالات درونی انسان ساخته شده است. سازی است که بسیاری از موسیقی دانان برای خلوت شخصی خود می نوازند. معمولا کسانی که در حوزه عرفان و شناخت وارد می شوند و یا اشعار مولانا را برای خود واگویه می کند، با این ساز مانوس ترند. ساز تار مشتق از خانواده سه تار و رباب هست و دامنه صوتی بیشتری دارد و به خاطر حجم صوتی بیشتر برای مجالس استفاده می شد. به‌طور کلی فرم اولیه ساز در جهان باستان تنبور بود و سالها با تغییراتی در کاسه و اندازه دسته، سازهای دیگری از آن مشتق شد.

– ساخت یک سه تار چقدر زمان می برد و بر چه اساسی قیمت گذاری می شود؟

زمان ساخت بستگی به استادکار دارد. شاید در چند روز بشود سه تار ساخت ولی همان ذوق و آن که گفتم باید باشد تا دست به کار برد. بجز نوع چوب و مواد اولیه، تجربه سازنده هم در قیمت گذاری تاثیر دارد. در واقع یک سازنده ویترین کار خودش است و بسته به کیفیت صدا و رضایت نوازندگان، کارش سنجیده می شود.

Share