یادداشت/ مسعود مجاوری

رنجنامه‌ای برای قاضی القضات جمهوری اسلامی

وقتی پرداخت آب باریکه (حق بیمه بیکاری) را به هزار تبصره و مصوبه گره می‌زنند آیا نباید انتظار داشت که آدم درمانده نانش را از گلوی قهرمان ملی بقاپد و شهریار فوتبال ایران را روز روشن و جلوی دخترش زمین بزند؟

مسعود مجاوری

هرکه شد خام، به‌صد شعبده خوابش کردند/
هرکه درخواب نشد، خانه خرابش کردند/

بازی اهل سیاست که فریب‌ست و دروغ/
خدمتِ خلقِ ستمدیده، خطابش کردند/
فرخی یزدی

جناب حجت الاسلام؛ نمی دانم این صدا به گوش شما می‌رسد یانه؟ نمی دانم آیا این خبر لای اخبار دیگر دفن می‌شود یانه؟ مرادم از بیان این جفا بیش ازینکه بیان یک دغدغه شخصی باشدرساندن صدای هزاران «کارگر میهنم» است که زبانی برای گفتن و قلمی برای نوشتن ندارند و انگار دراین سرزمین، کسی نمی‌بیندشان! کارگرانی که به جرم کارگری شرمسار سروهمسر هستند و درمانده ازعدم حمایت اجتماعی. کارگرانی که یکبار، «شرایط حساس کنونی» دلیل تنگی معیشت‌شان است و باردیگر بیماری کرونا بهانه‌ای برای گرفتاری شان. انگار هرچه سنگ است مال پای لنگ است.
اینکه میان حداقل سبد معیشتی با حداقل دریافتی کارگران (حقوق پایه) فاصله معنی داری وجود دارد یک جای مساله است مصیبت آنجا جدی‌تر می‌شودکه همین حداقل‌ها هم به دست کارگر نمی‌رسد.

حضرت آیت الله؛ شما که قاضی القضات هستید قضاوت کنید، وقتی من در مقام یک کارگر در قالب یک قرارداد مدون با «سازمان تامین اجتماعی» برای تامین مبادای زندگیم مشغول به کار می‌شوم چرا برای دریافت حقوق حقه‌ام باید «حواله به غیر» شوم؟ چطور موقع دریافت حق بیمه از امثال من، قران به قران حساب و کتاب می‌کنند اما حالا که باید وفق قرارداد به دادم برسند حساب و کتابی درکار نیست؟ می‌گویند سه ماه اول حقوق بیکاریت وفق مصوبه «ستاد ملی کرونا» باید ازفلانجا تامین شود والباقی مدت پرداختش را ما (تامین اجتماعی) پرداخت میکنیم که تابحال (بیش از۹ ماه است) ریالی نپرداخته اند؟ این چه مصوبه و قانونیست که به ضرر ما ضعفا نوشته می‌شود؟ این چه عدالتیست که در ترازوی این سازمان به ضرر کارگر سنگینی می‌کند؟ آیا مدیران سازمان تامین اجتماعی حاضرند حتی یک روز بدون حقوق و مزایای آنچنانی کارکنند؟ یادشان رفته که منبع تامین حقوق و مزایایشان حق بیمه ما کارگران است؟ چطور من کارگر ۹ماه بدون دریافت حقم سر کنم و دم نزنم تا مبادا به حضرات بر بخورد؟

آقای رییسی؛ نمی خواهم با تنزل سطح مفاهیم و مطالبات، یک مساله شخصی را به عرصه عمومی بکشانم. من گلیمم را از آب بیرون میکشم، هزاران کارگر بی‌پناهی که نمیتوانند چه گلی به سر بگیرند؟ بسیاری از کارگران بیمار صعب العلاج درخانه دارند هزینه درمانشان را از کجا بیاورند وقتی تامین اجتماعی پا روی خرخره‌شان گذاشته و تا مرفق دست در سفره‌شان کرده است؟ وقتی پرداخت آب باریکه (حق بیمه بیکاری) را به هزار تبصره و مصوبه گره می‌زنند آیا نباید انتظار داشت که آدم درمانده نانش را از گلوی قهرمان ملی بقاپد و شهریار فوتبال ایران را روز روشن و جلوی دخترش زمین بزند؟ یا شیخ، نا امنی محصول فقروتبعیض است و این آسیاهم به نوبت.
من و شما ندارد.
کار آن‌ها که قهرمان ملی را به زمین کوبیدند تاآویزه گردنش را بدزدندبخشیدنی نیست درشگفتم که چرا مدیرانی که با ناکارآمدیشان فقروتبعیض تولید می‌کنند به تازیانه عدالت سپرده نمی‌شوند اگر سازمان تامین اجتماعی نمی‌تواند پای قراردادی که با ذینفعان (کارگران) می بندد بایستد، اساسا فلسفه وجودیش برای چیست؟ ستاد کرونا یا هرنهاددیگری چه کاره است که کارگران را به مصوبه‌اش حواله می‌دهند؟ مگر ما کارگران با دیگران قرارداد بستیم که مصوبه دولت و ستاد کرونا و وجوه اداره شده و منابع صندوق ذخیره ارزی را بهانه نپرداختن حقمان می‌کنند؟ آیا در قوانین مدنی کشورمان‌ عدم اجرای عهد موجب زیان نمی‌شود؟ تادیه خسارت این زیان به پای کیست؟ در خبرها خواندم که دولت پنج هزار میلیارد تومان از منابع صندوق ذخیره ارزی را برای کمک به کارگران بیکار شده ناشی از کرونا اختصاص داد. دقیقا چند نفر از کارگران وچقدر دریافت کردند؟
مدیری مدیر است که به وقت بحران به درد مردم برسد و گرهی بازکند نه اینکه برای ناکارآمدیش بهانه بتراشد وگرنه در شرایط گل و بلبل که مدیریت هنر نیست. وقتی یک آدم نامربوط مدیر این سازمان می‌شود آیا هیچ محتسبی نیست که حساب کشی کند؟
جناب قاضی القضات؛ اگر کارد به استخوانم نرسیده بود شما را مخاطب نمی‌کردم. یقین دارم که در دستگاه عدلیه شما قضاتی «بی طرف و باشرف» هستند که حکم به عدالت دهند. خواهشمندم هیاتی از میان آن قضات را مسئول رسیدگی به حسابهای این سازمان کنید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
وقتی با تجدید ارزیابی دارائیهای ثابت، تراز سازمان را مثبت می‌کردند وقتی به جای تولید درآمد پایدار فکر استخدامهای فله‌ای بودند وقتی در پی ازدیاد بی‌حساب و کتاب شعب و بالا رفتن مصارف سازمان بودند تا استخدامهای فله‌ای نور چشمی‌ها را توجیه کنند (جای اینکه خدمات الکترونیک را گسترش دهند) وقتی برای اتلاف منابع این سازمان هیچکس مواخذه نشد وقتی برای انتصابهای فراقانونی مورد پرسش قرارنگرفتند وقتی…
باید فکر امروزه روز را میکردند.

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share