اعتراف قاتل یه کشتار 3 نفر؛

بازسازی صحنه جنایت خانوادگی در ویلای لنگرود+ جزئیات جدید از قتل

مرد جنایتکار که به‌خاطر بدهی ۳۰۰ میلیونی به باجناقش در اقدامی هولناک وی، همسر و پسر خردسالش را مسموم کرده و به قتل رسانده بود، با حضور بازپرس دادسرای جنایی و مأموران اداره آگاهی البرز صحنه جنایت را بازسازی کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، مرد جنایتکار که به‌خاطر بدهی ۳۰۰ میلیونی به باجناقش در اقدامی هولناک وی، همسر و پسر خردسالش را مسموم کرده و به قتل رسانده بود، با حضور بازپرس دادسرای جنایی و مأموران اداره آگاهی البرز صحنه جنایت را بازسازی کرد.

«ایران» نوشت: رسیدگی به این پرونده از اواسط مهرماه سال‌جاری آغاز شد و مرد جوانی با مراجعه به اداره پلیس عنوان کرد که برادرم حسن و همسر و فرزندش از ۶ مهر ناپدید شده‌اند. به‌دنبال اظهارات این مرد مأموران کار تجسس را آغاز کردند و مشخص شد که حسن مدت‌هاست که با باجناقش نادر اختلاف مالی داشته، از این‌رو نادر بازداشت شد اما با طرح قصه‌ای ساختگی عنوان کرد: حسن و همسرش بچه‌دار نمی‌شدند و پسری را از پرورشگاه گرفته و او را بزرگ کردند تا اینکه چند روز قبل پدر و مادر واقعی کودک پیدا شدند و می‌خواستند پسرشان را پس بگیرند. به همین خاطر باجناقم و همسرش تصمیم گرفتند به زرند فرار کنند تا بهزیستی بچه را از آنها نگیرد. من آنها را به زرند بردم و دیگر از آنها خبری ندارم.

پس از طرح ادعا تیمی از مأموران به شهرستان زرند رفتند و معلوم شد که چنین ادعایی صحت ندارد. به‌همین خاطر نادر دوباره مورد بازجویی قرار گرفت و در نهایت وقتی متوجه شد که پلیس متوجه ساختگی بودن ادعایش شده، به قتل این خانواده ۳ نفره اعتراف کرد و گفت: حسن ۳۰۰ میلیون تومان از من طلب داشت و من نمی‌توانستم پولش را برگردانم به‌همین خاطر نقشه قتل او را طراحی کردم و در ابتدا به بهانه سفر به شمال آنها را سوار خودروام کردم و بین راه به آنها آبمیوه مسموم دادم و پس‌از آن‌که بیهوش شدند آنها را خفه و اجسادشان را در ویلای دوستم در لنگرود {بخش کومله}دفن کردم.

سرهنگ نادر بیگی به خبرنگار «ایران» گفت: پس از اعترافات متهم مأموران نیمه شب سه‌شنبه با متهم به محل دفن اجساد رفتند و صحنه جنایت بازسازی شد.

محمد عنبری بازپرس شعبه یک دادسرای جنایی البرز در تشریح این خبر به «ایران» گفت: متهم در اظهاراتش مدعی بود که به‌دنبال بدهی‌ای که به باجناقش داشت تحت فشار همسرش قرار داشت تا اینکه این فکر به ذهنش رسیده است.

Share