یادداشت/ سینا هوشمند گورابی

۷ سال فرصت‌سوزی؛ از فروپاشی اقتصادی تا فروپاشی اجتماعی

اگر متولیان امر هرچه سریعتر با اجرای سیاست‌های کاربردی به فکر جبران اشتباهات گذشته نباشند با ادامه روند موجود جامعه ایرانی با تشدید خطرات جدی اجتماعی نظیر افزایش فساد، فحشا و ازدواج سفید مواجه خواهد شد که به هیچ وجه نمی‌تواند همسو با ارزش‌های فرهنگی دینی و ملی کشورمان باشد.

*سینا هوشمند گورابی

این روزها که دلار به ۲۰ هزار تومان و سکه مرز روانی ۸ میلیون عبور کرده، باید تاکید شود که مؤلفه‌های اقتصادی یک کشور هیچگاه بی‌ارتباط با راهبردهای اصلی سیاست خارجی آن نیست. از همین روست که هرگونه تغییر در ارتباط سیاسی با جهان، اعمال تحریم‌ها، تغییر در پرونده هسته‌ای و هر مؤلفه دیگری که بر روند ارتباط ایران با سایر کشورها اثرگذار باشد به خودی خود بر روند اقتصادی نیز اثرگذار خواهند بود. اگرچه کاهش وابستگی به خارج می‌تواند بر روند تحولات تأثیر بگذارد اما طبیعی است که هیچ کشوری در دنیای مدرن کنونی نمی‌تواند و قادر نیست بدون ارتباط با سایر کشورهای جهان و قرارگیری در یک انزوای درونی بر مشکلات خود فائق آید.

روند سریع فروپاشی اقتصادی ایران و کاهش مداوم و سریع ارزش پول ملی طی سال‌های اخیر از یک سو نشان دهنده ناکارآمدی سیاست‌های داخلی است و از سوی دیگر نشان دهنده تأثیر اعمال تحریم‌های بین‌المللی علیه یک کشور!

اگرچه همواره بین سیاسیون در رابطه با تاثیرگذاری تحریم‌ها بر وضعیت اقتصادی ایران اختلاف نظر بوده است و اما همگان بر این نکته تاکید داشته‌اند که برخی مشکلات ناشی از سیاست‌های اشتباه داخلی دولت و مجلس بوده است که اوج اعتراض مردم نسبت به این سیاست‌ها در آبان ماه ۹۸ و در پی گرانی بنزین رخ داد و متاسفانه نتایج تلخی نیز به همراه داشت.

از سوی دیگر شکست راهبردی در سیاست‌های ارزی دولت کاملاً واضح و گویا است. دولت روحانی درحالیکه در انتخابات ریاست جمهوری طرفداران نامزد رقیب را از دلار ۵ هزار تومانی می‌ترساند امروز تن به دلار ۲۰ هزار تومانی داده است. روزگاری خود بر ارز تک نرخی تاکید می‌کرد اما در نهایت عنان کار را آنچنان از دست داد که عملاً امروز شاهد ارز سه نرخی هستیم.

۷ سال فرصت‌سوزی در حوزه مسکن

در حوزه مسکن نیز بیش از آنکه شاهد اقدام اساسی باشیم، اسم‌بازی با مسکن خودنمایی می‌کند. اگرچه از مکان‌یابی غلط، عدم تأمین زیرساخت‌ها و به عنوان نقاط ضعف مسکن مهر نام برده می‌شد و دولت احمدی‌نژاد بارها بابت طرح مسکن مهر متهم به خانه سازی در بیابان‌ها شده بود اما هیچگاه طرح جایگزینی با همان ابعاد طی این سال‌ها برای مسکن مهر مطرح نشد و طرح مسکن اجتماعی در دوران عباس آخوندی تنها بر روی کاغذ باقی ماند و در دوران وزارت محمد اسلامی نیز دولت به طرح اقدام ملی مسکن رسید که آنهم به نوعی تکمیل همان واحدهای باقیمانده مسکن مهر است البته با هزینه اولیه بیشتر و شرایط ثبت نام سخت‌تر!

نتیجه سیاستگذاری اشتباه دولت در حوزه مسکن نه تنها سبب شد که خانه‌دار شدن قشر متوسط و ضعیف به یک رؤیا تبدیل شود بلکه در شرایط اقتصادی اسفناک کنونی رشد اجاره بها به حدی برسد که بسیاری قادر به پرداخت ودیعه و هزینه اجاره بها نباشند تا عملاً شاهد آوارگی بخشی از مردم باشیم و به پدیده‌های عجیبی چون پشت‌بام خوابی و ماشین خوابی برسیم و دولت به جای چرداخت تسهیلات مسکن به تسهیلات ودیعه مسکن برسد! در این بین اقداماتی نظیر اخذ مالیات از خانه‎های خالی اگرچه می‌تواند در کاهش التهابات بازار اثرگذار باشد اما از آنجا که بسیار دیرهنگام است عملاً شاید آن کارایی گذشته را دیگر نداشته باشد.

از فروپاشی اقتصادی تا فروپاشی اجتماعی

سیر تغییرات فرهنگی همواره آرام و مستمر بوده است اما آسیب‌های اجتماعی ناشی از وضعیت اقتصادی و معیشتی می‌تواند بسیار سریع و تلخ باشد. افزایش خشونت، افزایش قتل‌های خشن، سرقت، کاهش صبر، بروز درگیری‌های فیزیکی و لفظی که منجر به تشکیل پرونده‌های متعدد قضایی شده خود گویای تاثیرگذاری وضعیت اقتصادی بر آحاد جامعه است. آنچه که دیروز کاشته‌ایم امروز درو خواهیم کرد و طبیعی است که با تداوم تورم، گرانی و بیکاری؛ جوانان نسبت به آینده خود هیچ امیدی نداشته باشند به تنها چیزی که فکر نکنند ازدواج باشد.

اگر متولیان امر هرچه سریعتر با اجرای سیاست‌های کاربردی به فکر جبران اشتباهات گذشته نباشند با ادامه روند موجود جامعه ایرانی با تشدید خطرات جدی اجتماعی نظیر افزایش فساد، فحشا و ازدواج سفید مواجه خواهد شد که به هیچ وجه نمی‌تواند همسو با ارزش‌های فرهنگی دینی و ملی کشورمان باشد.

*مدیرمسئول و سردبیر دیارمیرزا

Share