یادداشت/ محمد بینا واجارگاهی

جهش تولید، قبل از شوک نفتی سوم ناجی اقتصاد ایران خواهد بود

کشورهای صادرکننده نفت در ده سال اخیر، تحت تاثیر قیمت بالای نفت، و در نتیجه درآمد بالای آن قرار گرفته اند که اقتصادهایشان را با درجات مختلف تحت تاثیر قرار داده است.

محمد بینا واجارگاهی، کارشناس ارشد حمل ونقل دریایی

در ماههای اخیر افزایش عرضه تولید نفت، مسایل سیاسی خاورمیانه، شیوع کرونا و کاهش تقاضا باعث کاهش قیمت نفت شد.
در این میان آغاز جنگ نفتی عربستان در واکنش به مخالفت روسیه برای کاهش تولید، مزید بر علت برای افت قیمت نفت شده است که ادامه وضعیت فعلی، نه به سود عربستان است، نه به سود روسیه و نه به سود هیچ یک از صادرکنندگان نفتی است.

با توجه به کاهش شدید تقاضای نفت که تحت تاثیر شیوع کرونا پیش آمده، به نفع روسیه بود که با کاهشِ شدید تولید موافقت کرده و این بحران قیمت را مدیریت کند ولی متاسفانه بعضی اوقات پشت پرده این مسائل نفتی، مسائل سیاسی نهفته است؛ مانند رویاروییِ روسیه با ترکیه و غیرمستقیم با عربستان سعودی بر سر مسایل مرتبط با سوریه…

اگر صرفا موضوع نفت و انرژی در میان باشد، می‌توان با رایزنی‌هایی، اعضای صادرکننده نفت را به میز مذاکره برگرداند و سقوط آزاد نفت را خاتمه داد ولی اگر غیر از این باشد و پای مناقشات سیاسی و درگیری های منطقه ای وسط باشد این کاهش قیمت فعلا ادامه دار خواهد بود، علارغم اینکه قیمت فروش یک بشکه نفت از نرخ تولید آن برای برخی از مناطق، کمتر شده است و در نتیجه این کشورها شدیدا دچار کسری بودجه شده حال اگر این کسری بودجه از طریق کانال های رایج، مانند چاپ اسکناس بی پشتوانه جبران شود باعث بی ارزش شدن پول کشور و افزایش بیشتر نرخ تورم می گردد.

البته در کنار زیان کشورهای صادرکننده ومتکی به درآمدهای نفتی، سایر کشورها به خصوص کشورهای مصرف کننده نیز از این واقعه مصون نخواهند ماند. زیرا کاهش بهای نفت، خود به عاملی در جهت کاهش میل به سرمایه گذاری در صنایع وابسته به نفت می انجامد که در بلند مدت باعث بروز مشکلات عدیده ای در این صنعت به ویژه در بخش تولید و عرضه می گردد چراکه سرمایه گذاری ها در صنایع انرژی بسیار پرهزینه و زمان بر هستند و این مسئله باعث بروز مشکل در بخش عرضه شده و کشورهای متقاضی را با بحران مواجه می سازد.

از نگاه کارشناسان اقتصادی مواردی باعث می شوند تا قیمت نفت، دچار کاهش شود. پس از شوک اول نفتی ۱۹۷۰، در سال ۲۰۱۱ شاهد شوک دوم بودیم.
از آنجایی که نفت از سال ۲۰۱۱ تاکنون در رنج قیمتی بالا در حال نوسان است و ازسوی دیگر در این بازه زمانی، اکثر کشورهای جهان در حال گذر از برهه ی سخت اقتصادی بودند و بالطبع تولید ناخالصشان در وضعیت مطلوبی نبود و لذا افزایش نرخ نفت در چند سال گذشته متناسب با تولید اکثر کشورهای جهان نبود در نتیجه این کاهش قیمت قابل پیش بینی بود.

از سوی دیگر افزایش قیمت در سال‌های گذشته باعث شد تا سرمایه‌گذاران در جهت افزایش تولید نفت ترغیب شوند و این موارد منجر به افزایش استخراج نفت خام، چه در اعضای اوپک و چه در سایر استخراج کنندگان شد، به طوری که عربستان و روسیه صدرنشین این فهرست هستند.

با توجه به اینکه قیمت نفت در یک دوره طولانی چندساله در حد بالا در حال نوسان بود لذا سرمایه‌گذاری در انرژی‌های جایگزین نیز افزایش پیدا کرد و این سرمایه‌گذاریها به ویژه در مورد گاز و انرژی های پاک با جدین دنبال شد و این عامل بر کاهش قیمت نفت بی تاثیر نبود.

از سوی دیگر، قیمت بالای نفت در سال‌های گذشته، باعث صرفه‌جویی در مصرف شد و کاهش تقاضا را به همراه داشت به طوری که قبل از شیوع کرونا کشش تقاضای نفت صرفا در چین و هند روند صعودی داشت. بنابراین می‌توان نتیجه‌گیری کرد که در سالهای اخیر قیمت بالای نفت بر صرفه‌جویی و کاهش تقاضا دامن زده است.

عوامل فوق نشان‌دهنده آن است که موضوع کاهش قیمت نفت باید به عنوان یک پارامتر تاثیرگذار بر اقتصاد کشورهای وابسته به آن مورد توجه قرار گیرد.
کشورهای صادرکننده نفت در ده سال اخیر، تحت تاثیر قیمت بالای نفت، و در نتیجه درآمد بالای آن قرار گرفته اند که اقتصادهایشان را با درجات مختلف تحت تاثیر قرار داده است.
با بررسی رفتار این کشورها و هزینه‌کرد درآمدهای نفتی آنها متوجه می شویم که برخی از این کشورها از شوک اول و دوم نفتی درس گرفتند، به طوری که قبلا ایران، نیز حساب ذخیره ارزی را برای ضربه‌گیری نوسانات قیمت نفت و جلوگیری از ورود یکباره این درآمدها به اقتصاد تشکیل داد.
ولی متاسفانه آنچه باید در مورد رفتار اقتصاد ایران در سالهای اخیر بالاخص از سال ۱۳۸۰ تاکنون مرور کنیم این است که دولتها در شوک نفتی درآمدهای بالای نفت را وارد اقتصاد کردند.
بنابراین اگر قیمت نفت تا این حد کاهش پیدا کند، اقتصاد ایران در مهم‌ترین متغیرهایش یعنی بودجه و تراز پرداخت ها با مشکل مواجه می شود، چون هزینه‌های دولت چسبندگی زیادی به قیمت نفت دارد و لذا در متناسب کردن مخارج خود، با کاهش قیمت‌ نفت، دچار مشکل خواهد شد.
در این شرایط واردات کالاهای خارجی باید به صفر نزدیک شود و می بایست تولید ملی با در نظر گرفتن مولفه های جهش تولید به جد دنبال شود…

با توجه به اینکه نفت و دلار در مسیر مخالف خود در حال حرکت هستند و کاهش قیمت یکی با افزایش دیگری در ارتباط است لذا ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است با وجود سیر نزولی کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی، فشار واردات و تقاضا برای انواع ارزها قیمت دلار را تحت تاثیر قرار داده است که باید به جد مورد نظارت قرار گیرد.

جدا از مساله جنگ نفتی بین روسیه و عربستان، شیوع ویروس کرونا در کشورهای دنیا، باعث کاهش تقاضای جهانی برای نفت شده است و توانسته قیمت نفت را تا این حد پایین بیاورد.
علارغم اینکه به‌دلیل تحریم‌های ظالمانه آمریکا، وابستگی ایران به نفت کاهش پیدا کرده و لذا به اجبار سعی شده بودجه کشور وابستگی کمتری به نفت داشته باشد ولی اگر این توفیق اجباری به دقت مورد بررسی و ارزیابی قرار نگیرد و در مسیر درست هدایت نشود و دستخوش تصمیمات جناحی و بازیهای سیاسی گردد امکان دارد تا این فرصت ایجاد شده در نطفه خفه شود.

کارشناسان تجارت جهانی معتقدند روند کاهشی قیمت نفت در تابستان ۹۹ تغییر خواهد کرد و به ثبات می رسد.

Share