تحلیل «محسن رضایی» از «جهان بعد از کرونا»؛

«آمریکا و اروپا» ضعیف می‌شوند؛ «چین و آسیا» قَوی | نظم جدیدی در جهان شکل می‌گیرد

رضایی در یادداشتی نوشت: در آینده از یکسو غرب یعنی اروپا و امریکا، ضعیف می شود و از سوی دیگر آسیا و چین قوی تر از گذشته در صحنه خواهند بود. و در نتیجه، بخش اعظمی از قدرت و برتری اقتصادی از غرب به شرق منتقل می شود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در یادداشتی در تابناک به پیامدهای کرونا و بررسی وضعیت جهان پس از ویروس کرونا پرداخت و نوشت: کرونا سرانجام خواهد رفت ولی زخم ناشی از کرونا و پیامدهای آن بر پیکر جهان باقی خواهد ماند. چرا؟ چون ساختار قدرت بین الملل کنونی، توان کافی برای درمان این زخم و جبران پیامدهای وسیع آن را ندارد، طبعاً این ساختار تغییر خواهد کرد و نظمی جدید پدیدار خواهد شد.

دکتر «محسن رضایی» در یادداشتی پیرامون جهان بعد از «کرونا» پیش بینی کرده که «در آینده از یکسو غرب یعنی اروپا و امریکا، ضعیف می شود و از سوی دیگر آسیا و چین قوی تر از گذشته در صحنه خواهند بود. و در نتیجه، بخش اعظمی از قدرت و برتری اقتصادی از غرب به شرق منتقل می شود. ولی آیا آسیا و چین قادرند اولا انسجامی همچون غرب در نیمه دوم قرن بیستم داشته باشند؟ و شکاف هند وچین فعال نخواهد شد؟ ثانیا آیا می توانند پشتوانه فلسفی و معرفتی متفاوت از اومانیسم و لیبرالیسم به وجود آورند؟»

وی در این یادداشت فرصتها و تهدیدات پیشاروی ملت ایران، نظام و انقلاب اسلامی را مورد سئوال قرار داده و نوشته است که «ملت و نظام ما چه نقشی را می توانند برعهده بگیرند؟ اینها پرسشهای مهمی است که یک گفتمان ملی را می طلبد. در عین حال، در این خصوص نکات مهمی وجود دارد که می توان در این پویش ملی به آن پرداخت: در آینده از یکسو غرب یعنی اروپا و امریکا، ضعیف می شود و از سوی دیگر آسیا و چین قوی تر از گذشته در صحنه خواهند بود. و در نتیجه، بخش اعظمی از قدرت و برتری اقتصادی از غرب به شرق منتقل می شود. ولی آیا آسیا و چین قادرند اولا انسجامی همچون غرب در نیمه دوم قرن بیستم داشته باشند؟»

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با برشمردن ۸ مولفه برآمده از موضوع «کرونا» با ذکر این مساله که« خطرناکتر از کرونا» چیست؟ عنوان می کند: »این بیماری باطنی و اعتقادی خطرناکتر از کرونا، در دو سه قرن اخیر کمابیش در اکثر جوامع بشری نفوذ کرد. متاسفانه در کشورهای اسلامی بدتری شکل انرا رسوخ دادند. ولی زرق و برق فناوری و تبلیغات اجازه اشکار سازی به آن بیماری بدتر از کرونا را  نمی داد. این بیماری ابعاد زیادی دارد؛ از بحران بدهی و بدهکار کردن نسل های آینده گرفته تا جنایات جنگی، ترور و خشونت بی سابقه (که طی همین روزهای سخت نیز خشونت ورزی در جهان ادامه دارد)، تا فروپاشی اخلاق و معنویت الهی در جوامع غربی وغرب زده.»

«انسان بدون خدا و بدون پیوند معنوی با دیگران و با دارا بودن سیاستمدارانی خودخواه و متکبر، به یک جسم فاقد حقیقت و هویت تبدیل شده است که از صبح تا شب به دنبال نان می دود. اکنون کرونا، با رونمایی از بیماری باطنی غرب و با فعال کردن آن بیماری، شکل‌گیری رویدادهای عمیق تری در جهان غرب را آغاز نموده که ممکن است ابعاد آن در آینده گسترده‌تر شود.:

وی در تشریح  «فاجعه انسانی» رخ داده در دنیا به دلیل شیوع کرونا یاداور می شود: «مردم از خود سوال می کنند که چرا دولتهایشان آنها را رها کردند و به زودی می فهمند آنها را در مقابل ارزشها و باورهای لیبرالیسم قربانی کردند. آزادی برای بشر است و یا بشر برای آزادی؟ اقتصاد برای مردم است و یا مردم برای اقتصاد؟ مردم جهان بیش از پیش تنهایی  خود را احساس خواهند کرد و ممکن است به این نتیجه برسند که خودشان باید به فکر خود باشند و این می تواند آغاز اعتراضات اجتماعی در کشورهای صنعتی و اقتصادهای پیشرفته باشد.  بالاخره کرونا کنترل می شود ولی پیامدهای فعال شده بیماری باطنی، از کنترل غرب خارج خواهد شد. پاره‌ای از پیامدها، قابل کنترل هستند، لیکن بعضی از آنها از جمله آثار فاجعه انسانی، بدتر از تبعات جنگ جهانی، بر چهره حکومت های غربی باقی خواهد ماند.»

رضایی در بررسی فرآیند «عکس العمل دولت ها» در مقابله با کرونا ادامه می دهد: «رئیس جمهور فعلی آمریکا با شعار این که امریکا را دوباره اول خواهیم‌ کرد، روی کار آمد اما امروز با بزرگترین بحران تاریخ آمریکا مواجه شده، به طوری که دهها هزار مردم مبتلا به کرونا را رها کرده و قصد حمله به عراق را دارد تا افکار عمومی را منحرف کند. کرونا نه فقط قدرت آمریکا و اروپا بلکه اندیشه لیبرالیسم و فرهنگ سرمایه داری و ارزش های آمریکایی، آزادی و دموکراسی آمریکایی را با چالش بزرگی روبه رو کرده و اقتصاد، امنیت و روابط بین الملل آنان را تضعیف خواهد کرد.»

وی به « جریانات سیاسی و راهکارها» یی که در پساکرونا تجویز خواهد شد نیز اشاره کرده و تاکید می کند: – گروه نخست سعی دارند با تجویز چند داروی مسکن و آرامبخش بر این بیماری خطرناک‌تر از کرونا سرپوشی بگذارند. – گروه دوم که انگشت اتهام دستکاری بیولوژیک و پندمی کرونا به سوی آنهاست و بیشتر با اردوگاه صهیونیزم مرتبطند، تلاش می‌کنند با نفوذ در کشورهای پیروز علیه کرونا و ایجاد نظمی جدید که پس از فروپاشی نظم فعلی به وجود می‌آید به حیات خود ادامه دهند تا بتوانند از وقوع یک تحول واقعی در زندگی بشر و یک نظم انسانی و عادلانه در روابط بین الملل جلوگیری کنند. – گروه سوم کسانی هستند که از ایجاد مذاهب فریبنده شبیه تمسک به گوساله سامری گرفته تا تقویت واپسگرایی ناسیونالیستی و هویتهای کاذب، در تلاش برای خروج انسان از تنهایی اند.

استاد دانشگاه جامع امام حسین (ع) به تحلیل این مساله که بعد از پایان کرونا شاهد «جهان جدید انسانی و یا انزواگرایی» خواهیم بود نیز پرداخته و اشاره می کند: «واقعیت این است که پیامدهای اقتصادی، انسانی و سیاسی کرونا و بیماری فعال شده و جرقه خورده باطنی و فکری جهان غربی از کنترل امریکا و اروپا خارج خواهد شد و بازی بین المللی به شرق و آسیا منتقل خواهد شد. جهان جدید را آسیایی ها رقم خواهند زد. جهان جدید یا تکرار تاریخ به شکل دیگری خواهد بود و ظلم و فساد ادامه خواهد یافت و یا آزادیخواهان و عدالتخواهان وارد صحنه می شوند و با جنبش ها و نهضتهای انسانی یک دنیای جدید انسانی را می سازند. آسیا ظرفیت تمدنی بسیار بزرگ تری از غرب دارد؛ تمدن های بزرگ اسلامی، چینی، هندی، ایرانی در آسیا قرن ها جریان داشته است. ولی این به تنهایی سبب نمی شود که یک تمدن با برتری جهانی ساخته شود و تمدن غرب اگر ردای برتری خود  از تن به در اورد ولی برای توازن با شرق به مبارزه ادامه می دهد. بی شک فضای رقابتی جدید شکل می گیرد و بنابراین فرصتها و تهدیدات جدیدی در جهان آشکار می شود.»

 وی در عین حال می افزاید: «البته اذعان می کنیم که غربزده ها  در اقتصاد و فرهنگ ما مقاومت می کنند و ما هنوز نتوانسته ایم یک اقتصاد قوی اسلامی ایرانی در جامعه مان بنا کنیم. ولی پشتوانه آن اخلالگران اقتصادی به زودی فرو می ریزد و البته نیروهای انقلاب باید با پشتوانه علمی تر و اندیشه قوی تر به مبارزه خود علیه آنها ادامه دهند. ملت ما به برکت انقلاب اسلامی و رهبری انقلابی و حکیم آن، با دست گذاشتن روی منشأ اصلی بیماری باطنی جوامع غربی و غرب زده، قریب چهل سال است که به مبارزه خود در داخل و منطقه و حتی سطح جهانی ادامه داده است. بنابراین ملت و نظام ما نمی توانند در شرایط کنونی، و پس از کرونا به صحنه نیایند و دست روی دردهای واقعی بشر نگذارند.»

«نقش آفرینی بین المللی در انسانی ساختن جهان جدید» موضوع دیگری است که «محسن رضایی» در یادداشات خود به بررسی آن پرداخته و می گوید: «یک موضوع مهم این است که اگر در ایجاد نظم و جهان آینده، فعالانه مشارکت نداشته باشیم، به همان سرنوشتی دچار خواهیم شد که پس از رویدادهای بزرگ مانند جنگ‌ های جهانی اول و دوم به ایران تحمیل شد؛ اولاً تمامی دستاوردهای انقلاب اسلامی را از دست خواهیم داد و ثانیاً هرگونه تغییر در ساختار قدرتهای بین الملل (برابر تجربه های تاریخی) تاثیرات زیادی بر کشور ما خواهد گذاشت. کما اینکه بعد از جنگ جهانی اول جای پای انگلیس و بعد از جنگ جهانی دوم دست امریکا در غارت کشورمان باز شد و در هر دو ضرر کردیم. از سوی دیگر عدم نقش آفرینی، ما را از فرصت های کم نظیر دو دهه آینده منطقه و جهان بازمی دارد.»

هفتمین مولفه ای که در این یادداشت مورد اشاره قرار گرفته « انتظار واقعی؛ دکترین آینده» است. در این خصوص اینگونه نوشته شده است: «انتظار واقعی یعنی «آمادگی یافتن» برای یک تحول بزرگ جهانی؛ آمادگی برای همراهی کردن و یاری رساندن برای موفقیت و پیروزی منجی بشریت. این آمادگی بدون فراهم ساختنِ قدرت و قوی شدن در همه زمینه های مادی و معنوی که بشر امروز به آنها نیازمند است، امکانپذیر نیست. انتظار یعنی قوی شدن در همه زمینه هایی که ایجاد یک انقلاب جهانی به آن نیاز دارد.  شکست های سنگین امریکا و اسراییل در منطقه و حضور مستشاری سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران در کرانه های دریای مدیترانه از دیگر دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است.»

وی «قوی شدن؛ راه آینده ایران» را هشتمین موضوع در یادداشت خود درباره «جهان پس از کرونا» برشمرده است و خاطر نشان می کند: «خوشبختانه صدور به هنگام «بیانیه گام دوم انقلاب»، دورنما و نقشه راه قوی شدن ما را ارائه کرده است. لازمه تحقق خواسته های این بیانیه، آغاز یک نهضت علمی اجتماعی بین المللی است. این نهضت، تمامی آزادی‌خواهان و مسلمین به ویژه جبهه مقاومت را به یک تحرک جدی تر همراه با راهکارهای روشن برای پایان دادن به دردهای واقعی بشر، دعوت می کند. شناخت فلسفه وجودی انقلاب اسلامی و پیام ها و ارزش‌ها و نمادهای پیشتازانه آن همچون شهید مطهری، شهید بهشتی و دیگر علمای راستین و نیز سردارانی همچون شهیدان باکری، همت، کاظمی و قاسم سلیمانی ها و رهنمودهای امامین انقلاب، سرمایه ای گرانبها برای جستجو و دستیابی به اندیشه و راهکارهای جدید است.»

Share