محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا:

مجلس یازدهم توان کارهای بزرگ را ندارد | قانون اساسی در دهه پنجم انقلاب بازنگری اساسی شود 

مهاجری گفت: اکثر نمایندگان درصد رای شان به زحمت به ۳۰درصد می رسد. فکر می کنم تعداد کل شرکت کنندگان در انتخابات مجلس که به ۷هزار نامزد رای داده اند به تعداد آرای آقای روحانی در سال ۹۶ نرسد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از برنا، طبق پیش بینی ها انتخابات مجلس یازدهم به سود یک جناح تمام بهارستان میزبان جریان اصولگرا در یازدهمین دوره انتخابات با کمترین میزان مشارکت مردم شد. جریانی که با لیست های متعدد در انتخابات حضور یافت و با حاشیه ها و چالش های فراوان در نهایت توانست، لیست واحد ارایه دهد و همین چند دستگی گمانه زنی هایی را در خصوص آرایش سیاسی مجلس یازدهم ایجاد کرده است. در پیش بینی ها آمده  رقابت میان اصولگرایان در مجلس به اوج خود می رسد و مجلس یازدهم شاهد تشکیل فراکسیون یکپارچه از اصولگرایان نخواهد بود و اختلافات جریان پیروز انتخابات، منجر به چند فراکسیونی شدن مجلس یازدهم می شود. تحولات اخیر ما را بر آن داشت مصاحبه ای با «محمد مهاجری»، فعال سیاسی اصولگرا، داشته باشیم. این فعال سیاسی اصولگرا، از یار گیری محمدباقر قالیباف برای ترکیب هیات رییسه مجلس یازدهم می دهد. او مجلس یازدهم را مجلسی حداقل با ۴ فراکسیون توصیف کرد و کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات را فرمول سیاسی اصولگرایان دانست. او همینطور میزان رای رییس جمهور دولت دوازدهم را از مجموع آرا، ۲۹۰ نماینده بیشتر دانست.

اصولگرایان موفق شدند میزان مشارکت مردم در انتخابات را کاهش دهند

آیا اصولگرایان با این میزان مشارکت همچنان خود را باید پیروز انتخابات بدانند؟

“اصولگرایان زمانی پیروز هستند که مشارکت مردم در انتخابات کمتر باشد” این یک فرمول سیاسی دست کم در ۲دهه اخیراست  و تقریبا همیشه جواب هم داده است.  هرگاه جمعیت شرکت‌کننده در انتخابات کاهش پیدا کند امکان پیروزی جریان اصولگرا بیشتر می‌شود. نِماد کامل این فرمول را در انتخابات مجلس یازدهم شاهد بودیم که با میزان حضور ۴۲ درصدی در کل کشور و حدود ۲۴ درصدی در تهران، انتخابات به نفع اصولگرایان تمام شد. اصولگرایان چون توانستند، چنین مشارکت پایینی را رقم بزنند، طبعا پیروز این انتخابات جناح اصولگرا است، قانون و اصول دموکراسی هم می‌گوید که این نتیجه را بپذیریم.

جریان قالیباف و جبهه پایداری به طور جداگانه فراکسیون تشکیل می دهد/ در مجلس یازدهم حداقل چهار فراکسیون تشکیل می شود

فکر می کنید جریانی که که با ۱۷ لیست وارد انتخابات شد، می تواند در مجلس یازدهم فراکسیون منسجم داشته باشد؟

مقداری باید زمان بگذرد تا تقسیم‌بندی‌ها در مجلس یازدهم روشن‌تر شود. اما با شناختی که از جریانان های سیاسی که وارد مجلس یازدهم شدند، دارم می توان گفت جریان قالیباف و جبهه پایداری به طور جداگانه فراکسیون تشکیل می دهند. البته در کنار این دو فراکسیون، جریان اصولگرایان سنتی و اصولگرایانی که فقط اسم اصولگرایی دارند و گرایشی به هیچ کدام از جریان های اصولگرا ندارند در مجلس حضور دارند. از جریان مستقلین نیز نباید غافل شد هرچند جریان مستقل‌، خیلی زود رنگ خواهد باخت. در کنار این ۴ فراکسیونی که گفتم یک فراکسیون دیگر را نیز جریان اصلاح طلبان تشکیل می‌دهند. در این فراکسیون، چهره های شاخص اصلاح طلبی دیده نمی شود. فکر می‌کنم اصلی ترین نماینده جناح اصلاح طلب در مجلس آقای پزشکیان نماینده تبریز باشد و بقیه اصلاح طلبانی که انتخاب شده اند، افراد شناخته‌ شده‌ای نیستند.

جریان اصولگرا با شعار اصلاح نظام اقتصادی کاری از پیش نخواهد برد/ نمایندگان تهران در مجلس یازدهم از نظر اقتصاد کاملا تعطیل هستند

به این ترتیب در مجلس یازدهم حداقل چهار فراکسیون تشکیل می شود.  از سوی دیگر از هم الان می شود پیش بینی کرد که مجلس یازدهم، مجلس بسیار ضعیفی است و جریان اصولگرا که با شعار اصلاح نظام اقتصادی برای ورود به این مجلس تلاش می کرد عملا خلاف شعارش عمل کرد و تیم اقتصادی باتجربه و باسوادی را در لیست خود جا نداد.

مجلس یازدهم توان کارهای بزرگ را ندارد/ یکی از کارهای مجلس یازدهم لگد زنی به دولت است

در بین نمایندگان تهران که برای مجلس یازدهم رای آورده اند فقط ۴ نفر هستند که تحصیلات اقتصاد دارند. البته آنها هم فقط تئوری خوانده اند و یکی از انها که در مجالس هفتم تا نهم هم بوده عملا هیچ ایده مفیدی برای کشور نداشته.. در مجلس یازدهم افرادی نداریم که فعالیت اقتصادی در بخش خصوصی و دولتی داشته باشند. بنابراین می توان گفت نمایندگان تهران در مجلس یازدهم از نظر اقتصاد کاملا تعطیل هستند. در سایر تخصص ها هم همینطور است. بعضی تخصص ها هم هست که ارتباط مستقیم با مجلس ندارد. این نکته را هم باید به قضاوت درباره مجلس یازدهم اضافه کرد که مجلس بعدی ضعف شدید مقبولیت دارد و نمایندگان با میزان مشارکت بسیار پایین، صاحب کرسی شده اند. در قریب باتفاق حوزه های انتخابیه نمایندگان با رای زیر ۵۰درصد شرکت کنندگان روانه مجلس شده اند ضمن اینکه اکثر نمایندگان درصد رای شان به زحمت به ۳۰درصد می رسد. فکر می کنم تعداد کل شرکت کنندگان در انتخابات مجلس که به ۷هزار نامزد رای داده اند به تعداد آرای آقای روحانی در سال ۹۶ نرسد. بنابراین مجلس، بسیار ضعیفی است. مجلس ضعیف بسیار باید تلاش کند تا بتواند ضعف‌هایش را جبران کند. البته بخشی از این ضعف ها قابل جبران نیست. مصداق این مجلس مثل این می ماند که از افرادی که قد متناسب ندارند انتظار بسکتبالیست خوب شدن را داشته باشید. اصلا امکان ندارد اما این امکان وجود دارد که وقتی بسکتبالیست خوبی نمی‌شوی روی  تیم مقابل خطا کنی و مثلا به حریف لگدبزنی. یکی از کارهای مجلس یازدهم لگد زنی و ایذاء به تیم مقابل که همان دولت است، خواهد بود. برخی از نماینده های مجلس یازدهم با اینکه کوتاه قد هستند اما صدایشان بلند است و اکو دارند، بلندگوها و رسانه‌های حامی و قوی دارند و سعی می‌کنند، خود را گنده معرفی کنند.

جریان اصولگرا در مجلس یازدهم مراقب غضنفرهای خود باشد

مشکلات پیش رو جریان اصولگرا در مجلس چیست؟

به نظر من جریان اصولگرا در مجلس یازدهم به علت نبود لیدر مقبول همه، چالش سختی را پشت سر خواهد گذاشت. مجلس یازدهم مقدمه انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰ است. جناح سیاسی منتخبین یازدهمین دوره انتخابات مجلس قول داده اند که دولت بعدی را در دست بگیرند، مجلسی که در خوشبینانه‌ترین حالت نماینده ۱۰ الی ۱۲ درصد مردم است اصلا نخواهد توانست، نماد وحدت ملی برای یک کشور باشد چه رسد که بخواهد در انتخابات ریاست جمهوری تأثیرگذار هم باشد. جریان اصولگرا در اولین قدم باید مراقب غضنفرهای خود باشد تا در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نبازد.

بعضی پش بینی می کنند، جریان اصولگرا تلاش خواهد کرد مجددا میزان مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰ را کاهش دهد تا با خیال راحت‌تری  قوه مجریه را هم در دست بگیرد و همه چیز یکدست شود. جریان اصولگرا برایش مشارکت مردم و شکاف بین مردم و مجلس، مهم نیست. جریان اصولگرا هرگز یک جریان اکثریت گرا نیست.

قالیباف بی تردید ریاست مجلس یازدهم را بر عهده خواهد داشت. درست است که طیف جبهه پایداری در مجلس حضور دارد اما چون رقابت با اصلاح طلبان وجود ندارد عملا رقابت بین اصولگرایان خواهد بود. از طرفی آقای قالیباف حریفی در جریان مقابل خود یعنی جریان احمدی نژاد و پایداری نمی بیند که بخواهند مقابل او عرض اندام کنند.

قالیباف بی تردید ریاست مجلس یازدهم را بر عهده خواهند داشت

نقش قالیباف را در مجلس چطور می بینید؟

آنقدر رئیس شدن آقای قالیباف برایم مسجل است که حتی به خودم زحمت نمی دهم در روز انتخابات هیات رئیسه، رادیو مجلس را روشن کنم و گوش دهم. تقریبا اعضای هیئت رئیسه مجلس را هم می‌توانم حدس بزنم اما فعلا چیزی راجع به آن نمی‌گویم. فکر می‌کنم ۸۰ درصد با گمانه زنی می توان اعضای هیئت رئیسه مجلس آینده را حدس زد. در هیات رییسه تقسیم قدرت می شود و الان هم جریان اصولگرا طبق خبرهایی که دارم  در حال یارگیری هستند. قالیباف در حال یارگیری است و سعی می‌کند ترکیب هیئت رئیسه مجلس به نفع خودش باشد.

وضعیت اصلاح‌طلبان را در مجلس چطور می بینید؟

اصلاح طلبان ۱۰ الی ۱۲ نفر هستند چکار می‌‌خواهند، انجام دهند؟ تفریح می کنند دیگر! در این مجلس کار خاصی از آنها برنمی آید.

لایحه رییس جمهور در تاریخ ماندگار می شود/ اختیارات دولت متناسب با توقعات نیست

دولت پیش نویس لایحه‌ای را به کمیسیون لوایح ارجاع داده که مربوط به تغییر در حدود اختیارات رئیس جمهور است و به نوعی به دنبال افزایش اختیارات مجلس است. فکر می‌کنید چرا رئیس جمهور به یک باره چنین تصمیمی گرفت و آیا این لایحه در مجلس رای می آورد؟

این کار رییس جمهور یک مانور سیاسی است وگرنه حتی اگر به فرض محال در مجلس تصویب شود در شورای نگهبان قطعا رد می شود.

اصل ۱۱۳ قانون اساسی می‌گوید، رئیس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی است. شورای نگهبان در گذشته  این اصل را چنین تفسیر کرده که رئیس جمهور فقط مسئول اجرای قانون اساسی در حوزه قوه مجریه است. این تفسیر خنده‌دارترین تفسیر ممکن است. معلوم است که طبق قانون اساسی قوه مجریه، مقننه و قضاییه (همه قوا) موظف‌اند وظایفشان را طبق قانون اساسی انجام دهند. وقتی یک اصل جداگانه‌ای می‌گوید رئیس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی است، در واقع تاکید بر یک اختیار خاص برای رئیس جمهور است.

با این حال فکر می‌کنم  رئیس جمهور کاملا می داند که شورای نگهبان در برابر این لایحه می ایستد اما این کار رییس جمهور در تاریخ خواهد ماند و شاید روزی به مطالبه عمومی، تبدیل شود.

در مجمع تشخیص مصلحت مجموعه ای باز کردند به اسم سیاست‌های کلی نظام/ قانون اساسی در دهه پنجم انقلاب اسلامی بازنگری اساسی شود 

در کشور ما اختیارات دولت متناسب با توقعات نیست. رئیس جمهور می‌آید شعارهایی می‌دهد و با آن شعارها از مردم رأی می‌گیرد اما در مجمع تشخیص مصلت، یک مجموعه کوچکی به اسم ناظر بر سیاست‌های کلی تشکیل داده اند که هنرمندانه! با بعضی قوانین مخالفت می کند مثل FATF و CFT، هرچه رئیس جمهور پیشنهاد دهد، آن را رد می‌کنند.

به نظرم دیگر زمان آن رسیده که قانون اساسی در دهه پنجم انقلاب اسلامی بازنگری اساسی شود و اختیارات رئیس جمهور کاملا شفاف  شود. صرف نظر از اینکه رئیس جمهور روحانی یا احمدی نژاد یا هرکسی باشد و حتی نامزد اصولگرایان برای ریاست  جمهوری بعدی که احتمالا قرار است آقای رئیسی باشد، این اختیاراتی نیست که برای یک رئیس جمهور مقتدر، در نظر گرفته شده است.

روحانی به دنبال این است که نکته‌ای را در تاریخ به صورت مکتوب باقی بگذارد و  اگر لایحه آن را مجلس ببرد، به نظرم یک گام رو به جلو در جهت تغییر در ساختار سیاسی کشور و اصلاح قانون اساسی است.

Share