عمارتی با ۳ نوع معماری | ارسیهای خانه قدیری شیشههای لاجور میخواهد
خانه قدیری از معدود بناهای بهجامانده از دوره قاجار رشت است که شاهنشین زیبایی داشت ولی ارسیها و گچ بریهای آن آسیب جدی دیده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، مهری شیرمحمدی در شبستان نوشت: سال ۱۳۶۷ بود که بیمبالاتی یکی از مستاجران آتش بجانش انداخت و سوخت اما نه بتمامی. دیگر سقفی نمانده بود و درب و پنجرههای چوبی نیمسوخته شد. گرههای چینی، ارسیها و گچبریهای تالار مرکزی و آیینهکاریهای شاهنشین در طبقه دوم آسیب جدی دید.
تیرماه سال ۱۳۴۴ بود که «محمدحسن و نصراله همدانی» ملک خود را به «دکتر فریدون نصیری» فرختند. همان سال عمارت، مهریه ازدواج همسر دکتر یعنی سید اکرم قدیری شد. اما قدرِ«خانه قدیری» را ندانستند. اگرچه عمارت، چه در زمان حضور خانم قدیری و چه پس از آتشسوزی که به اداره کل میراث فرهنگی گیلان فروخته شد، چندینبار مرمت شد، اما هربار مرمتها ناقص بود و حالا خانه قدیری یک شاهکار هنری و معماری دوره قاجار همچون گذشته نیست.
از وقتی «قاسم خان والی»، باغ سبزهمیدان را در عهد ناصری ساخت، «محله کیاب» محل زندگی اعیان و تجار رشت شد. اگرچه در ویکیپدیا قدمت بنای قدیری رشت را دوران پهلوی نوشتهاند، اما خانه قدیری از معدود بناهای بجامانده در دوره قاجار است. این را از فرم معماری هم میتوان فهمید. البته این اشتباه را در پرونده ثبتی اثر -که در سازمان میراث فرهنگی موجود است- نیز میتوان جستجو کرد. بنایی که با قدمت پهلوی ثبت شده ولی در همان پرونده ذکر کردهاند :« مرمت این بنا به اوایل دوره پهلوی بر میگردد»!
نرسیده به سینمای سبزهمیدان رشت، کوچه باریکی است که بنام «احتساب» نامگذاری شده، تا انتهای کوچه هنوز هستند بناهای میراثی که فرسوده به اغما رفتهاند و در میانه کوچه بنایی که تا مدتها مدرسه بود و سال گذشته شهرداری رشت بنام رفع خطر بخشی از سقف و دیوار رو به کوچه را فروریخت و حالا یک متری با بلوک دیوارچینی کردهاند. لابد برای محافظت از بنا!
میگویند شاخصه خانههای دوره قاجار سه حیاط تو درتو بود با درهای متعدد. اما حالا خانه قدیری تنها یک در ورودی دارد و سردری سفالی و دیوارچینی هایی با آجر قرمز که معلوم است در زمان مرمت سال ۶۷ احداث شده است.
از وقتی اداره کل میراث فرهنگی گیلان خانه قدیری را خرید و مرمت کرد، این عمارت ساختمان اداری میراث شد.
«سید مهدی میرصالحی» درباره این بنا توضیح میدهد: از فرم معماری بر میآید که دو ساختمان مجاور جزو همین ملک بوده و در گذشته تفکیک و فروخته شده است. ورودی بنا سه در داشت که بعد از حریق و مرمت برای بازگشایی کوچه، بخشی از حیاط عقبنشینی کرد.
کارشناس مسئول ثبت بناهای میراثی گیلان با اشاره به ثبت ملی این اثر توضیح میدهد: خردادماه سال ۱۳۷۹ پس از آنکه خانه قدیری توسط میراث فرهنگی مرمت شده بود، به شماره ۲۶۸۶ در فهرست بناهای ملی ثبت شد.
وی میافزاید: خانه قدیری بنایی است که از سه نوع معماری بهره میگیرد؛ معماری بومی کاسپین با سقفهای شیروانی سفال و معماری فلات ایران با اصول تقارن انسان واره – درونگرایی و بعدها در دورههای بعد استفاده از معماری اروپایی با کاربرد شیشههای معروف به جام که همان آبوشگاه میگفتند و ایوان را شیشهبند میزدند تا از رد باران جلوگیری کند- و گچبری و آیینهکاری تالار مرکزی. تالار مرکزی در طبقه فوقانی است. کف طبقه همکف بعد از مرمت دیگر چوبی نیست و پارکت طبقه دوم، لمبهکوبیهای کف را پوشانده است. اگرچه هنوز زیباست ولی ارسیها و گرههای چینی تالار مرکزی و آیینه کاریها و گچبریهای گل و مرغی، نافرم و ناقص مرمت شده است.
میرصالحی درباره فرم معماری تالار مرکزی میگوید: معمولا بیشترین تزیینات در شاهنشین خانه بود و به اینگونه سالنها که از دو طرف، در بازشو داشته و به اتاقهای مجاور راه داشت، اتاق «شکم دریده» هم میگفتند. طبقه فوقانی با سقف بلند، تابستاننشین بنا بود و همکف زمستاننشین که سقف کوتاهی داشت تا گرم بماند. علاوه بر آن، تابستاننشین ایوان بلندی داشت که بعدها به تقلید از معماری اروپایی ایوان را شیشهبند زدند که در اصطلاح به آن آبوشگاه میگفتند. تابستان پنجرههای ارسی را بالا میبردند تا هوا در کل بنا جریان پیدا کرده و فضا خنک شود.
وی ادامه میدهد: این تالار علاوه بر ارسی، تزئینات آیینهکاری و گچبری داشت که همگی کار استادکاران گیلانی بود. ارسیسازی تکنیکی در تزیین بنا بود که معمولا سرتاسر دیوار یک اتاق را میپوشاندند و از سقف تا کف با ارسی پوشیده میشد. ارسیها علاوه بر زیبایی بنا، نور بیشتری به فضا منعکس میکرد و بهنحوی طراحی میشد که مانع از دید نامحرم از بیرون به اندرونی می شد. ولی ساکنان داخل بنا میتوانستند فضای بیرون را ببینند.
میرصالحی ارسیسازی را تزیینی بجامانده از دوره صفویه میداند و میافزاید: در دوره صفویه شیشههای رنگی از اروپا وارد ایران میشد و شیشههایی که در راه شکسته میشد، خرده شیشهها را به این شکل لای گرههای چینی و پنجرههای چوبی کار میکردند. قبل از صفویه این فرم را نداشتیم و بنظر میرسد تقلید از ویترای اروپایی باشد. البته ویترای، از سنگ و سرب است و شیشههای رنگی در کلیساها به شکل اشکال انسانی و مذهبی استفاده می شد. ولی در ایران به دلیل ممانعتهای مذهبی، در ارسیها بیشتر نقوش هندسی و کمتر گل و بوته استفاده میشد.
این کارشناس میراث فرهنگی پیرامون گچبریهای طاقچهها و رفهای اتاق و دورتادور درها و حاشیه سقف و همینطور آینه کاری های بجامانده در تالار توضیح می دهد. اما آنچه معلوم است، جابجای آینهکاریها از بین رفته و در زمان مرمت، تمام آینهکاریها مرمت نشده. شاید بتوان گفت تنها گچبریهایی که بصورت گل و مرغ در طاقچهها و رفها کار شده، سالم مانده است.
میرصالحی یادآور میشود که مرمت چندینباره این بنا هم در زمان سکونت خانواده قدیری و هم در زمان حضور اداره کل میراث فرهنگی صورت گرفته و در هربار مرمت، دخل و تصرفهایی در تزئینات صورت گرفته است و توضیح میدهد: گچبریهای بنا قدمت دارد ولی آینهکاریها جدیدتر است و متمکنین رشت به تقلید از کاخهای شاهان، تالار اصلی عمارت را آینهکاری میکردند. حیاط کوچک و پشتی عمارت، بیش از حیاط اصلی نشانی از قدمت دارد. حیاطی که کمتر نور خورشید میبیند و بههمین دلیل خزههایی بر سنگهای صیقلی کف و کاشیهای حوض حیاط بسته است. آب چاه حیاط نیز در اثر رشد گیاهان بر دیواره دیدکافی ندارد. با این حال، پوسیدگی برخی از درهای چوبی طبقه اول، نم و رطوبت و طبله کردن برخی از دیوارها، بیانگر نیاز به مرمت دوباره خانه قدیری است.
دیدگاه