یلدا ابتهاج: نامگذاری خیابانی در رشت به نام «سایه» مهم نیست
تخریب خانه مادری استاد ابتهاج که میتوانست بنیادی برای اهالی شعر و ادب کشورمان به شمار رود، بیشازپیش بیمهری برخی مسؤولین شهر و استان را نسبت به مفاخر ادبی گیلان نشان داد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از فارس، استاد امیرهوشنگ ابتهاج متخلص به «ه. ا. سایه» در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی در رشت دیده به جهان گشود، وی استاد بیبدیل شعر و ادب پارسی بوده و افتخاری برای جامعه فرهنگی شهر بارانهای نقرهای است.
دختر امیرهوشنگ ابتهاج با اشاره به ارزش تاریخی خانه مادری سایه، خاطرنشان کرد: در این خانه گلچین گیلانی متولدشدهاند که از مفاخر شهر رشت و کشورمان است، سایه در این خانه چشم به جهان گشوده و نخستین اشعارش را در همین خانه سروده است.
مهاجرت سایه در ۱۹ سالگی از شهر باران
یلدا ابتهاج با بیان اینکه سایه تا ۱۹ سالگی در خانه مادریشان در محله استادسرای رشت سکونت داشتهاند، گفت: سایه در سن ۱۹ سالگی رهسپار تهران شده و در خانه یکی از اقوام سکنی گزید، ابتهاج مدتی بهعنوان مدیر امور اداری شرکت سیمان تهران بهکار اشتغال داشت و منزل شخصی ایشان در سال ۱۳۸۷ بانام «خانه ارغوان» به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسید، هر چهار فرزند سایه در تهران به دنیا آمدند.
فرزند ارشد ابتهاج با تأکید بر اینکه سایه به دنبال ثبت خانه مادری خود در شهر رشت نیست، تصریح کرد: ثبت و حفظ این خانه از مطالبات مردم فرهنگ دوست شهر رشت و استان گیلان بوده است، عدهای نیز در اداراتی نظیر شهرداری رشت پیگیر ثبت خانه مادری ابتهاج بودند، من نیز از روی علاقه شخصی خود این قضیه را پیگیری کرده در این پیگیری، نماینده سایه نبودم ولی ایشان را در جریان تمامی کارها قرار دادهام.
یلدا ابتهاج با بیان اینکه هیچ فردی نسبت به خانه دوران کودکی خود بیتفاوت نیست، گفت: بارها گفتهاند که حفظ و یا تخریب این خانه اهمیتی ندارد، منظور سایه این بوده است که حفظ و یا تخریب خانه مادری ایشان باعث جاودانگی نمیشود.
نامگذاری خیابان و ساخت مجسمه سایه، اهمیتی برای ایشان ندارد
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر عدم نامگذاری خیابانی در رشت به نام سایه، اظهار کرد: سایه هرگز به دنبال این موضوع که خیابانی در شهر رشت به نام ایشان ثبت شود و یا مجسمه ایشان در شهر ساخته شود، نبوده و این موضوع برایشان اهمیتی ندارد.
معلم موسیقی با تأکید بر اینکه موضوع تخریب خانه مادری سایه برای وی تمام نشده است، خاطرنشان کرد: عدهای تخریب خانه مادری سایه را تمامشده میدانند ولی بنده به دلیل عِرق و علاقهای که به شهر رشت و خانه مادری سایه دارم، این موضوع را پیگیری میکنم، شهر رشت برایم همواره جایگاه ویژهای دارد، بسیار امیدوارم با حفظ خانه مادری سایه، این خانه به بنیادی برای شعر و ادب ایران تبدیل شود.
یلدا ابتهاج با بیان اینکه سایه از طریق رسانهها متوجه تخریب خانه مادری شدند، تصریح کرد: ایشان به دلیل پیگیریهای من، موضوع خانه مادری را دنبال میکردند، مسئله تخریب خانه مادری ایشان به حدی تلخ و جانکاه بود که این مسئله را شخصاً به پدر اطلاع ندادم و ازآنجاییکه ایشان هرروز اخبار را دنبال میکنند، از طریق رسانهها این مسئله را متوجه شدند.
وی با اشاره به اینکه خانه مادری سایه بسیار بزرگ بوده و سه سند مجزا داشته است، بیان کرد: این خانه از طرف خانواده مادری به مادر سایه رسیده و پس از فوت ایشان، با امضای سه خواهر و سایه، این خانه بهواسطه پدر ِ سایه به فردی به نام آصف فروخته میشود.
نخستین فرزند سایه با بیان اینکه خانه مورد مناقشه برخلاف گفته مسؤولین سازمان میراث و فرهنگی گیلان، خانه مادری سایه است، تصریح کرد: نمای این خانه در دهه ۴۰ تغییر پیداکرده ولی مکان خانه تغییر پیدا نکرده است، محدوده خانه مادری سایه دقیقاً همین مکان بوده و قدمت این خانه به دهه ۴۰ بازنمیگردد، قدمت این ساختمان، بنا بر اسناد مربوط، ۲۰۰ سال است.
وی عدم ثبت خانه مادری سایه از سوی میراث فرهنگی استان گیلان را مهمترین دلیل تخریب خانه دانست و افزود: ثبت خانه سایه از سوی میراث فرهنگی استان گیلان ارتباطی به خریدوفروش خانه ندارد، مضاف بر اینکه شهرداری رشت آمادگی خود را برای خرید خانه مشروط بر تائید انتساب این خانه به سایه از سوی میراث فرهنگی اعلام داشتند.
دلایل واهی مدیرکل میراث فرهنگی گیلان در عدم ثبت خانه مادری سایه
فرزند ارشد سایه با اشاره به دلایل واهی در عدم ثبت خانه مادری استاد ابتهاج، تصریح کرد: دلیل عدم ثبت خانه از سوی میراث فرهنگی بسیار غیرمنطقی است، در رسانهها خواندهایم که امیرانتخابی مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری گیلان جملهای از پدر مبنی بر تعلقخاطر ایشان به یکی از حزبها نقل میکنند که صحت ندارد و به همین دلیل اعلام کردهاند کار ثبت خانه مادری سایه در اداره میراث فرهنگی سخت شده است!
یلدا ابتهاج با بیان اینکه جمله نقلشده از سایه صحت ندارد، افزود: مجله مهرنامه بهاشتباه جملاتی از زبان سایه مبنی بر وابستگی ایشان به حزبی منتشر کردند که خیلی زود بابت این انتشار نادرست عذرخواهی و آن را تصحیح کردند، آنچه حائز اهمیت است سیاست یک بام و دو هوای سازمان میراث فرهنگی است، مگر سازمان میراث فرهنگی گیلان مأمور تفتیش عقاید است و برای ثبت آثار تاریخی به عقاید یک شاعر بزرگ نگاه میکند؟ مگر جز این است که میراث فرهنگی تهران، خانه سایه را مشهور به خانه ارغوان به ثبت رسانده است؟! مگر جز این است که اشعار سایه در کشورمان ایران چاپ میشود؟! مگر جز این است که اشعار سایه در کتابهای درسی دبستانهای کشورمان چاپشده و تدریس میشود؟!
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه سایه از سوی نزدیکان با چه نامی خوانده میشود، اظهار کرد: پدرمان با دختری ارمنی که اهل شهر بندر انزلی بوده ازدواج کرده است، مادرمان استاد را «سایه» صدا میزنند، عمهام ایشان را امیرهوشنگ، بعضی دوستان هوشنگ و ابتهاج، نوهها سایه بابا و بابا سایه و فرزندان بابا صدا میزنند.
خود را به مردم رشت نزدیک میدانم
این معلم موسیقی با اشاره به خاطرات خود از شهر رشت، تصریح کرد: هر بار که به ایران آمدم، به شهر رشت سفری داشتهام، در این شهر هرگز احساس غربت نکرده و عِرق و علاقه خاصی به رشت دارم و خود را به مردم رشت نزدیک میدانم.
یلدا ابتهاج با اشاره به دلایل مهاجرت سایه به آلمان، اظهار کرد: برادرم برای معالجه پزشکی به آلمان فرستاده شد و در این سفر خواهرم همراه ایشان بود، بعد از مدتی من که باردار بودم به دلیل علاقه به تحصیل در رشته موسیقی رهسپار آلمان شدم و مادرم نیز مرا در این سفر به دلیل بارداری، همراهی کرد، پدر و برادر کوچکم نیز پس از چند سال به آلمان آمدند.
وی با بیان اینکه سایه بین آلمان و ایران در سفر بود، تصریح کرد: ایشان همواره مدتی از سال را در آلمان و مدتی از سال را در ایران زندگی میکردند، در دو سال اخیر به دلیل بیماری مادرم، سایه در آلمان سکونت دارد، در آخرین سفری که سال گذشته به همراه پدر به ایران داشتیم اتفاقی تلخ برایمان رخ داد، پدر دچار حمله قلبی شد که خوشبختانه خیلی زود ایشان را به بیمارستان رساندیم و خطر رفع شد.
تعلقخاطر به شعر «غربیانه» سایه
فرزند سایه با بیان اینکه با اشعار پدر مانند سایر مردم ایرانزمین زندگی میکند، خاطرنشان کرد: تعلقخاطر خاصی به شعر «غربیانه» داشته و این شعر را به خود نزدیک میبینم، استاد در این شعر، غربت را به زیبایی وصف کردهاند:
«بگردید، بگردید، درین خانه بگردید
درین خانه غریبید، غریبانه بگردید
یکی مرغ چمن بود که جفت دل من بود
جهان لانهی او نیست پی لانه بگردید
یکی ساقی مست است پس پرده نشستهست
قدح پیش فرستاد که مستانه بگردید
یکی لذت مستیست، نهان زیر لب کیست؟
ازین دست بدان دست چو پیمانه بگردید
یکی مرغ غریب است که باغ دل من خورد
به دامش نتوان یافت، پی دانه بگردید
نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوشبوست
همینجاست، همینجاست، همه خانه بگردید
نوایی نشنیدهست که از خویش رمیده ست
به غوغاش مخوانید، خموشانه بگردید
سرشکی که بر آن خاک فشاندیم بن تاک
در این جوش شراب است، به خمخانه بگردید
چه شیرین و چه خوشبوست، کجا خوابگه اوست؟
پی آن گل پر نوش چو پروانه بگردید
بر آن عقل بخندید که عشقش نپسندید
در این حلقهی زنجیر چو دیوانه بگردید
درین کنج غم آباد نشانش نتوان داد
اگر طالب گنجید به ویرانه بگردید
کلید در امید اگر هست شمایید
درین قفل کهن سنگ چو دندانه بگردید
رخ از سایه نهفته ست، به افسون که خفته ست؟
به خوابش نتوان دید، به افسانه بگردید
تن او به تنم خورد، مرا برد، مرا برد
گرم بازنیاورد، به شکرانه بگردید»
تجلیل شهردار کلن از سایه
یلدا ابتهاج با بیان اینکه سایه، دست از سرودن شعر برنداشته، تصریح کرد: اشعار بسیاری از ایشان هنوز به دست انتشار نرسیده و تعدادی از این اشعار در مجله بخارا چاپشدهاند.
وی با اشاره به اینکه سایه در خانه با فرزندان فارسی صحبت میکنند، افزود: همه فرزندان از کودکی با پدر و مادر با زبان فارسی صحبت کردند، در خانواده سایه زبان گیلکی نشانه صمیمت و زبان فارسی نشانه احترام بوده است، پدر و مادرِ سایه به زبان گیلکی با یکدیگر صحبت میکردند، پدر گیلکی را بهخوبی میدانند و من نیز تا حدودی این زبان را متوجه میشوم.
فرزند سایه با بیان اینکه با شاعران بزرگی نظیر سیاوش کسرایی، فریدون مشیری و نادر نادرپور روابط نزدیک خانوادگی داشتهاند، تصریح کرد: شهردار شهر کلن به مناسبتهای مختلف نظیر سالگرد ازدواج و همچنین تولد سایه، برای ایشان پیام تبریک میفرستند و به وجود ایشان بهعنوان یک شاعر بزرگ ایرانی در شهرشان افتخار میکنند.
دیدگاه