روایتی از ماجرای تصادف و عمر دوباره

اتفاق عجیبی که برای آیت‌الله مؤمن در بیمارستان رخ داد

حجت‌الاسلام سیدمجید پورطباطبایی ضمن بیان خاطراتی از مرحوم آیت‌الله به روایت ماجرای تصادف ایشان و عمر دوباره‌ای که از خدا گرفتند، پرداخت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا آیت‌الله محمد مؤمن عضو مجلس خبرگان رهبری شب گذشته پس تحمل یک دوره بیماری دار فانی را وداع گفت.

حجت‌الاسلام سیدمجید پورطباطبایی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی که چند سال از جلسات درس آیت‌الله مؤمن استفاده کرده است  به روایت گوشه‌هایی از زندگی و بیان خاطراتی از آن مرحوم پرداخت که در ادامه تقدیم می‌شود.
منزل حاج آقا مؤمن با تیرآهن و آجری بود ولی کاملاً ساده و عاری از هرگونه نما و پیرایه! ایشان این قدر ساده زیست بود که نیازی به این اغراق‌ها نبود. این عکسی که از اتاق او انداخته است دقیق است، همیشه در همین جا برای درس و بحث و پذیرایی از دوستان و آشنایان و بزرگان می‌نشست. خانه‌اش قبل از انقلاب یک طبقه بوده است، بعد از انقلاب و ورودش به کار های اجرایی طبقه دوم را ساخته بودند و از کنار دیوار یک پله‌های معمولی تنگ و کاری ساخته بودند که فاصله پله‌های آن هم غیر استاندارد بود و بلندتر از حد معمول و همیشه اذیت می‌شدم، به شوخی به ایشان می‌گفتبم حاج آقا یک بار از این پله‌ها رفت و آمد کرده‌اید تا ببینید چقدر غیر استاندارد است. طبقه پایین و به اصطلاح اندرونی خانه را هم دیده بودم.

سال ۷۲ یا ۷۳ بود که تصادف شدیدی کردند، که آن بار هم بیش از یک ماه در بیمارستان در تهران در کما بود، به طرز معجزه آسایی شفا گرفت، دستگاهی که نوار مغزی ایشان را کنترل می‌کرد در حد یک دستگاه ویدیو بزرگ بوده است، از بالا محکم روی سر ایشان می‌خورد و همین شوک حاصله از برخورد دستگاه که بیش از ۴، ۵ کیلو وزن داشت و از فاصله حدود یک متر و نیمی روی سرشان خورده بود، باعث به هوش آمدنشان شد و بیش از بیست‌وپنج سال دیگر عمر کردند.

روزهای جمعه از ساعت ۸ تا ۱۱ هشت، نه نفری بودیم که در همین اتاق خدمت ایشان می‌رسیدیم، البته من نخودی بودم، چون به جهت سه چهار روز تهران بودن فرصت مطالعه نداشتم ولی دوستان دیگر طول هفته مطالعه و مباحثه می‌کردند و روز جمعه یک نفر حاصل مطالعه و مباحثه هفتگی را تقریر می‌کرد. ایشان هم نظراتش را می‌گفتند البته برخی مواقع دوستان قبول می‌کردند و برخی موقع‌ها رد می‌کردند و بحث در میگرفت صداها بلند و کوتاه می‌شد، انگار نه انگار که یکی استاد است و دیگران شاگرد. حاصل آن مباحثات دو جلد کتاب مسائل مستحدثه ایشان شد، یادم می آید از بحث هایی که مطرح شد بررسی چگونگی مشروعیت عقد سفارش ساخت (استصناع) و مباحث مربوط به رحم اجاره‌ای و بحث تلقیح مصنوعی و آن هم از طریق نطفه مرد نامحرم و مواردی از این دست بود. مسائل مبتلا به جامعه که پیش از حکومت‌مدار شدن روحانیت نیازی به بحث درباره آن نبود.

اینکه دوستان ما با ایشان مرتبط شدند به توصیه مرحوم عین صاد بود که از دقت‌های ایشان در اصول فقه و استنباط‌های فقهی تعریف می‌کرد. مرحوم عین صاد (ره) پس از رحلت مرحوم آیت‌الله اراکی (ره) و بیانیه جامعه محترم مدرسین درباره ۷ مرجع، با وجود اینکه جامعه، آیت الله مومن را معرفی نکرده بود، ایشان می‌گفت: «این ۷ نفر به اضافه آیت‌الله مؤمن از حیث علمی در یک سطح هستند ولی دقت‌های خاص سه تن خاص و وضعیت زندگی و ساده زیستی‌شان باعث می‌شود سه تن را ترجیح بدهم آیت‌الله شبیری زنجانی، آیت‌الله مؤمن، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای. اما از آن جایی که آیت‌الله خامنه‌ای علاوه بر مرجعیت در نقش رهبر جامعه هم در حال خدمت هست، و از ابن بابت باید ایشان حمایت شود، آیت‌الله خامنه‌ای بر دوتن دیگر رجحان و برتری دارد. چون ایشان برای اداره امور مسلمانان نیاز به تقویت اقتصادی دارد و اگر وجوهات شرعی در دست ایشان قرار گیرد، با توجه به اشراف بر مسایل کشور، بهتر و مفیدتر برای جامعه اسلامی به کار گرفته خواهد شد.

Share