از 48 ساعت بی‌خوابی تا کار کردن با عشق؛

گفتگو با سرتیپی که مغز زن ۵۰ ساله زلزله زده را در بیمارستان صحرایی عمل کرد

دیروز صبح یک‌دفعه خانمی حدود ۵٠ ساله را به بیمارستان آوردند که به خاطر برخورد آوار با سرش، به‌شدت از ناحیه کاسه جمجمه و مغز آسیب دیده بود و در وضعیت بسیار بدی بود و نیاز به عمل فوری مغز داشت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، روزنامه اعتماد با امیر سرتیپ شهنام بابلی، رییس بهداشت و درمان ارتش درباره بیمارستان صحرایی در کرمانشاه مصاحبه کرده است.

 بخشی از مصاحبه را می خوانید:

 

فکر می‌کنم شما جزو نخستین گروه‌هایی بوده‌اید که در منطقه زلزله حاضر شدید. درست است؟

بله. ما ٣-٢ ساعت بعد از وقوع زلزله، خودمان را به منطقه رساندیم و کارمان را آغاز کردیم. اول با یک گروه ١۵ نفره از متخصصین و پرسنل بخش اداره بهداشت ارتش آمدیم و یک اتاق عمل سرپایی و دو مرکز بخش اورژانسی را در پادگان ابوذر شهرستان سرپل‌ذهاب و قصرشیرین دایر کردیم که البته بعدا تعداد دیگری از همکاران هم به جمع ما پیوستند.

آن لحظه‌ای که وارد شهر سر‌پل‌ذهاب شدید، با چه صحنه‌ای مواجه شدید؟

صحنه عجیبی بود. مثل عکس‌هایی که از صحنه‌های جنگ می‌بینیم. تقریبا چیزی از شهر نمانده بود. فکر کنم بیش از ٧٠ درصد خانه‌ها تخریب شده بود. همه‌جا پر بود از گرد و خاک و گریه و زاری. صدای گریه و مویه و فریاد لحظه‌ای قطع نمی‌شد. صحنه‌هایی که هر انسانی را شوک‌زده می‌کرد. مردمی که هیچ پناهی نداشتند و حیران و سرگردان، نمی‌دانستند که چه باید بکنند. صحنه‌های آن شب از آن دست صحنه‌هایی بود که انسان تا پایان عمر فراموشش نمی‌کند.

شما نخستین گروه درمانی بودید که به منطقه رسیدید؟

دقیقا و از همان دقایق اولیه برپایی بیمارستان صحرایی، پذیرای مصدومین زلزله بودیم.

و تاکنون چند بیمار را ویزیت و درمان کرده‌اید؟

آماری در این زمینه ندارم. چون از همان لحظه ورود تا الان اینقدر درگیر رسیدگی به امور بیمارستان و ویزیت بیماران بوده‌ام که فرصت نکرده‌ام از همکارانم آماری بگیرم. ولی همین قدر بگویم که روزانه چیزی حدود ۴-٣ هزار نفر را ویزیت کرده‌ایم.

در بیمارستان صحرایی‌تان عمل جراحی هم انجام می‌دهید؟

همین‌طور است. ما در بیمارستان صحرایی‌مان، همه نوع عمل جراحی را انجام می‌دهیم. از سزارین گرفته تا مغز و ارتوپدی و…

نخستین جراحی گروه‌تان را به خاطر دارید؟

نخستین عملی که انجام دادیم، عمل زایمانی بود که ٩-٨ ساعت بعد از وقوع زلزله صورت گرفت و در نهایت در این ساعت‌های تلخ، دختر زیبایی متولد شد.

گفتید بعدا هم تیم‌هایی به شما اضافه شدند، الان چند پزشک و پرستار و نیرو در بیمارستان مستقر هستند؟

بیش از ٢١٠ نفر.

فکر می‌کنم برخی از مصدومین را نیز به شهرهای اطراف می‌فرستید؛ درست است؟

تمام تلاش‌مان را می‌کنیم که مراجعین را در همین بیمارستان صحرایی درمان کنیم ولی به هر حال مقدار جراحات مصدومین گاهی به حدی زیاد است که لازم است در بیمارستانی مجهز عمل یا بستری شوند. در مواردی اینچنینی، مجروح و مصدوم را با بالگرد یا هواپیما و… به شهرهای اطراف می‌فرستیم.

با چند هواپیما و بالگرد؟

فکر می‌کنم حدود ١۵٠ بالگرد و هواپیمای ارتش در منطقه مشغول امداد‌رسانی و انتقال مصدومان یا توزیع آذوقه بین زلزله‌زدگان هستند. اینطور که شنیده‌ام گویا از ابتدای عملیات تاکنون این ناوگان هوایی بیش از ۶٠٠ سورتی پرواز انجام داده‌اند.

و چند بیمار را به شهرهای مختلف منتقل کرده‌اید؟

خودم آمار نگرفته‌ام ولی اینطور که امیر کیومرث حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش اعلام کردند گویا تا الان (عصر دیروز) حدود ٩١٠ مصدوم به کرمانشاه و شهرهای دیگر منتقل شده‌اند.

مشکلی در خصوص دارو و تجهیزات ندارید؟

خوشبختانه خیر. ما به اندازه کافی دارو و امکانات داریم.

یعنی می‌توانیم به مردم بگوییم از نظر دارو نگران نباشند؟

دقیقا. ما با تمام توان و تا زمانی که مصدومی به ما مراجعه کند، برای پذیرش مراجعین آمادگی کامل داریم. به دستور فرمانده ارتش، تا هر وقت که لازم باشد به کارمان ادامه خواهیم داد.

 عکسی از شما منتشر شد که در حال عمل جراحی مغز روی سر یک زن میانسال بودید. چه شد که خودتان این عمل را انجام دادید؟

در طول این دو روز بیشتر وقت من صرف رسیدگی به امور بیمارستان می‌شد. دیروز صبح یک‌دفعه خانمی حدود ۵٠ ساله را به بیمارستان آوردند که به خاطر برخورد آوار با سرش، به‌شدت از ناحیه کاسه جمجمه و مغز آسیب دیده بود و در وضعیت بسیار بدی بود و نیاز به عمل فوری مغز داشت. از آنجایی که وضعیت حساسی بود و اگر می‌خواستیم وی را منتقل کنیم ممکن بود دچار عوارض جبران‌ناپذیری شود، خودم دست به کار شدم و عملش کردم که خوشبختانه عمل رضایت‌بخشی بود.

این خانم هنوز آنجا بستری هستند؟

نه؛ برای طی کردن طول درمان به بیمارستان کرمانشاه منتقل شدند.

از اینکه ۴٨ ساعت است نخوابیده‌اید، خسته نیستید؟

اصلا؛ شاید باورتان نشود، ولی واقعا اینجا از حضورخودم احساس رضایت می‌کنم و خوشحالم که توانسته‌ام با آنچه در بضاعتم بوده به مردم مظلوم زلزله‌زده کشورم کمک کنم. احساس می‌کنم زنده‌ام. اینجا همه باعشق کار می‌کنند. هر کس هر آنچه در توان دارد را به کار می‌برد تا به هموطنانش خدمت کند. چون واقعا براین باورم که ارتش فقط نباید درجنگ خدمت کند بلکه باید همواره در نقاط حساس و برهه‌های تاریخی در کنار مردم کشور باشد. این باور من و تمامی فرماندهان ارشد ارتش است‌.

Share