محمدرضا برجی

اولویت‌های مدیریت شهری، آرایشگاه یا بیمارستان؟

انصاف و حق بر این است که برای سلامتی جامعه و شهروندان که با رای آنان انتخاب شده اند اولین اولویت را رفع آلودگیهای زیست محیطی و با تأکید بر آلودگی منابع آبی قرار دهی

نه از چینم حکایت کن نه از روم که من دل با یکی دارم در این بوم
نشاید برد سعدی جان از این کار مسافر تشنه و جلاب مسموم (سعدی)
تحلیل و تفسیر افراد از اشیاء، مناظر و رخدادها و در یک کلام هر موضوعی میتواند متفاوت و مغایر هم باشد. فارغ از اینکه چنین نظراتی تا چه حد به واقعیات نزدیک یا غیر واقعی است به تناسب درک افراد و نیز اطلاعات و دانش آنها بستگی دارد و بقول معروف ” هرکسی از ظن خود شد یار من …”. بنابراین به تعداد افراد میتواند نظر و دیدگاه وجود داشته باشد. بطوریکه نگاه به یک رودخانه از نظر یک کشاورز، مهندس، شهرساز و هنرمند و یاصیاد… میتواند متفاوت باشد.
ما اهالی محیط زیست (همه دوستداران محیط زیست نه تشکیلات سازمانی) به مثابه شعر سعدی علیه الرحمه در این زیست بوم دل به محیط زیست داریم و نمی توانیم رودخانه های شهرمان که به مسافر تشنه و جلاب (گلاب) مسموم تبدیل شده اند بی تفاوت باشیم و نگاهمان را از آنها برداریم.
سوال این است، شخصی که بر اثر مصرف غذا یا آب آلوده مسموم گردیده و در حال مرگ است برای نجات جان آن باید آنرا به آرایشگاه برد یا بیمارستان؟؟ پر واضح و طبیعی است که بی درنگ همگان بیمارستان را پیشنهاد میکنند حتی نوعروسی که تا لحظه ای دیگر باید مراسم جشن عروسی خود را برگزار نماید! چرا که ارزش حیات و زنده ماندن و سلامتی با هیچ موضوع دیگری خصوصأ آرایش و زیبایی و پول و ثروت قابل جایگزینی نیست.
این روزها که شوراهای شهر و روستا مستقر گردیده و در تکمیل فرایند انتخاب شهرداران هستند چه معیار و ملاکی را باید مد نظر قرار دهند و اولویت برنامه های آتی شهرشان را شناسایی و اقدام نمایند؟
شناسایی منابع آلاینده محیط زیست شهری که علاوه بر آلودگی اکوسیستم گیلان، سلامت شهروندان را به مخاطره انداخته و تهدید علیه بهداشت عمومی محسوب میگردد نه نیاز به دانش تخصصی و علمی دارد و نه نمونه برداری و آنالیز آزمایشگاهی. با گشت و گذاری در سطح اغلب شهرهای استان، چشم انسان حتما به دو معضل بزرگ بهداشتی یعنی زباله ها و فاضلاب ها در معابر و کانال ها و رودخانه ها و در نهایت سواحل و دریا خواهد افتاد.
ام المشکلات زیست محیطی استان هم در هر دو مورد پسماند و پساب شهر رشت میباشد. دفن روزانه بیش از ۶۰۰ تن زباله در سراوان و شیرابه های حاصل از آن، عدم تفکیک زباله از مبدأ، عدم اقدام اجرایی برای احیاء رودخانه های زرجوب و گوهر رود، استفاده از آب آلوده زرجوب و گوهررود برای اراضی شالیکاری و صیفی کاری حاشیه رودخانه، از جمله مواردی است که نمی توان اولویتی فراتر از آن قائل شد. بدون شک سهل انگاری و اهمال در بهبود وضعیت محیط زیست استان و با تأکید بر حوزه شهرستان رشت از دو جنبه غیر قابل جبران می باشد.
اول اینکه، آلودگیها و تخریب محیط زیست هزینه های سنگین مالی و اقتصادی را در حال و آینده بر جامعه تحمیل می کند. چرا که بازسازی و احیای اکوسیستم های طبیعی مستلزم هزینه های هنگفت بوده کما اینکه هرگز همانند اول نخواهد شد. در حالیکه با پیشگیری و جلوگیری از آلودگی و تخریب محیط میتوان از خسارات بزرگ جلوگیری کرد. نمونه آن هزینه های نجومی احیای دریاچه ارومیه (از قول رییس سازمان حفاظت محیط زیست برای بازگرداندن دریاچه ارومیه به حالت اولیه خود نیاز به ۲۰ هزار میلیارد تومان اعتبار که به اندازه دو برابر سرمایه بانک کشاورزی است میباشد)، و یا هزینه های که برای مقابله با ریزگردها و آلودگی هوای کلانشهرها برجای گذاشته می شود.
دوم اینکه، بی توجهی به رفع آلودگیهای زیست محیطی مسئولیت انسانی و اخلاقی دارد.
اگر بپذیریم و باید هم بپذیریم که آلودگی رودخانه های زرجوب و گوهررود رشت و اکثر رودخانه هایی که از داخل شهرها میگذرد و آلودگیهای ناشی از جایگاه زباله سراوان منجر به بیماری فقط یک نفر گردیده باشد به حکم اخلاق و قانون و شرع، مسئولیت و مسبب این بیماری باید تاوان دهد. و چقدر زیبا در سوره مائده به اهمیت حیات انسانها توجه شده است:” … هرکس نفسی را بدون حق قصاص و یا بی آنکه فتنه و فسادی در زمین کند به قتل رساند مثل آن باشد که همه مردم را کشته و هرکس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده است …”.
متأسفانه چون آثار و پیامدهای آلودگی و تخریب محیط زیست در درازمدت خود را نشان میدهد، هم فرار از مسئولیت پذیری افراد توجیه میگردد و هم حساسیت جامعه در قبال آن کاهش می یابد. بعنوان مثال اگر یک فرد را با ضربه چاقو در سطح شهر به قتل برسانند، تمام عوامل اجرایی و انتظامی و جامعه بسیج میگردند و خواستار مجازات قاتل در اسرع وقت میگردند ولی همه ما در برابر آثار و تبعات ناشی از آلودگی های زیست محیطی که همه روزه بعنوان یک قاتل سریالی مخفی در حال کشتار و قتل عام هست بی تفاوت نشسته ایم.
بنابرین انصاف و حق بر این است که برای سلامتی جامعه و شهروندان که با رای آنان انتخاب شده اند اولین اولویت را رفع آلودگیهای زیست محیطی و با تأکید بر آلودگی منابع آبی قرار دهیم و به جای رنگ و لعاب زدن به جدول و خیابانها و دهها هزینه غیر ضرور، در جهت احقاق حقوق مسلم شهروندی نسل حاضر و نسل های آتی گام بر داریم.
البته نباید از نظر دور داشت که رفع معضلات زیست محیطی شهر رشت نه تنها از عهده یک نهاد یا سازمان بلکه نیازمند اجماع و باور همه سازمانها و مدیران ارشد استانی، وحدت تصمیم گیری و تجمیع امکانات و منابع مالی و خصوصأ توانایی در جهت جذب اعتبارات ملی می باشد. به امید آن روز
“چشم ظاهربین برآزار است وای ار بنگرد این گلستانها که پنهان زیر خارستان ماست ”

محمدرضا برجی – کارشناس محیط زیست

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share