مدیر سامانکده آناهیتا در مراسم پنجمین سالروز تاسیس این سامانکده مطرح کرد:

ماجرای کمک ۲۵ میلیون تومانی خواهر شهاب حسینی به شفاخانه آناهیتا

محجوب گفت: شبنم حسینی، خواهر کوچک شهاب حسینی یک از دوستان من و مقیم امارات است. او گفت که من ۲۵ میلیلون تومان پول برایتان واریز می کنم برای اینکه بخواهید در قطعه زمین خریداری شده ساخت و ساز کنید.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از رشت رویایی، مراسم پنجمین سالروز تاسیس شفاخانه آناهیتا جمعه گذشته در محل این سامانکده برگزار شد.

در این مراسم که با حضور تعداد زیادی از دوستداران و حامیان حیوانات آسیب دیده و حامیان موسسه غیردولتی آناهیتا برگزار شد، آزاده محجوب، مدیر این شفاخانه حیوانات از مشکلات اداره چنین مکان و رنج هایی که متحمل شده سخن گفت.

محجوب در ابتدا گفت: همه آرزوی من این است که اینجا را خانه خود بدانید. در اینجا کارها خیلی فشرده است و ما نمی توانیم خیلی زیاد در خدمت دوستان باشیم.

او ادامه داد: من مشکلات بسیارزیادی را در روستای لاکان دارم تحمل می کنم و یکی دوهفته است که این استرس را دارم که نکند همسایه ها جلوی ماشین ها شما را بگیرند و شما را پیاده کنند. من با این استرس در اینجا زندگی می کنم. شنا کردن در خلاف جهت جریان آب باعث چنین اتفاقاتی می شود.

خانه خودم را پناهگاه کوچکی برای حیوانات کرده بودم

مدیر شفاخانه آناهیتا در شرح رنج هایی که در مدت اداره این سامانکده متحمل شده، گفت: نمی دانم از کجا شروع کنم. از اول؟ اول خیلی به من سخت می گذشت وقتی حیوانات را می دیدم در کنار جاده تصادف می کردند، بیمار پوستی داشتند، همیشه سنگ می خوردند، ترسانده می شدند برای اینکه یک جوری از بین بروند، حذف شوند دیگر نمی توانستم این وضعیت را تحمل کنم…. آمدم در حد خودم تا آنجا که می شد به آنها کمک می کردم، خانه خودم را پناهگاه کوچکی برای حیوانات کرده بودم، به کمک دوستانم… شوهرم گفت زمینی را در اطراف رشت بخریم و حیوانات را در آنجا جمع کنیم من فکر می کردم این کار خیلی آسان باشد. می گفتم خب یک زمینی می خریم و دورش را حصار می کنیم و حیوانات را در آنجا نگه می داریم. خیلی آن فکر کودکانه بود و اصلا فکر نمی کردم یک روز به اینجا برسد. فقط می خواستم یک جایی درست کنم و حیوانات را در آنجا نگه دارم.
آزاده محجوب با اشاره به اینکه جزو اولین فعالان حمایت از حیوانات آسیب دیده در کشور بوده، تاکید کرد: خیلی از کسانی که الان خود را حامی حیوانات می بینند به من می خندیدند. من اولین کسی در ایران بودم که به سگ جرب شده کمک می کرد‍. الان خیلی ها می گویند ببخشید شما سگ هم دارید؟ شما می توانید سرچ کنید و ببینید که امید، اولین سگ جرب گرفته ایران است که عکس هایش هنوز هم در گوگل می آید. وقتی که من به زخم های جرب که براساس آن همه موهای حیوان می ریزد، به آنها دست می زدم هیچ کس در ایران این کار را نمی کرد. من به عنوان یک شهروند این کار را می کردم و من آن موقع در سال ۸۹ داروی جرب را با هزار گرفتاری از کشور کانادا با هزینه شخصی وارد کردم برای اینکه درستش کنم. بعد از آن جسی را مداوا کردم البته خوشحال بودم که این کار را می کنم نه به خاطر بعد رسانه ای اش؛ اصلا به این چیزها فکر نمی کردم.
مدیر سامانکده آناهیتا در تشریح روند ساخت این سامانکده گفت: در بهار سال ۹۱ موفق شدیم زمینی را بخریم. حتما خیلی در مورد ما شنیده اید که ما خیلی بسته هستیم. ما خیلی مردم را به اینجا راه نمی دهیم که دلایل بسیاز زیادی دارد. به شما قول می دهم که خبثانه نیست و هیچ چیز منفی پشتش نیست. ما مرتب مردم را اینجا جمع نمی کنیم. ما خیلی مشکل داریم. ما خیلی قلب شکسته ای داریم. ما هم مشکل داریم و هم قلب شکسته.

خواهر شهاب حسینی ۲۵ میلیون تومان به شفاخانه آناهیتا کمک کرد

او با اشاره به کمک قابل توجه یک زن به پناهگاه آناهیتا گفت: در بهار سال ۹۱ وقتی یک قطعه از زمین را در اینجا خریدم، خانم شبنم حسینی که شاید خیلی از شما اسمش را نشنیده اید یا در مورد نمی دانید و امروز در باره اش صحبت می کنم. شبنم یک از دوستان من و مقیم امارات است. او گفت که من ۲۵ میلیلون تومان پول برایتان واریز می کنم برای اینکه بخواهید در قطعه زمین خریداری شده ساخت و ساز کنید. زمانی که این مبلغ را به من پیشنهاد کرد تنها دو ماه از دوستی من و او می گذشت و ما هرگز همدیگر را ندیده بودیم.۲۵ میلیون تومان با دلار ۸۰۰ تومانی. من به این خانم چه گفتم؟ من گفتم زمین مجاور ما ۲۲ میلیون است و ما واقعا پول نداریم که آن را بخریم به او پیشنهاد کردم که آن زمین را به نام خودش بخرد تا پس فردا برای من حرف در نیاورند.
آزاده محجوب ادامه داد: ایشان به ایران آمد و آن قطعه زمین را خرید و ما کل زمین را حصار کردیم. شما حتما می گویید خب خانم حسینی خیلی پولدار است، خیر این طور نیست، خانم حسینی خواهر کوچک شهاب حسینی است که همه شما او را به خوبی می شناسید. دلم می خواهد درباره این زن صحبت کنم. یکی از چهره هایی که خیلی از ماها در موردش نمی دانیم. من تعداد زنهایی که شکل من باشند را کم دیده ام. مسلما آنها سروارن من هستند کسانی که در حد جنون به حیوانات علاقه دارند. من اصالت عقل را برای خود زیاد قایل نیستم زیرا کاری که من کردم به جنون شبیه است تا اصالت عقل. باید در حد جنون حیوانات را دوست داشته باشیم تا بتوانیم چنین کاری بکنیم.

ما امروز روی لندکروزر خانم حسینی قدم گذاشتیم

او به داستان پولی که خانم حسینی به پناهگاه آناهیتا کمک کرد اشاره کرد و گفت: من وقتی به عکس های آن موقع این زمین نگاه می کنم چشمهایم را می بندم. کسی بودم که از یک محیط آکادمیک به اینجا آمده بودم. جایی که تنها یک چاه داشت و از ساعت ۱۲ به بعد آب نداشتیم و باید از چاه با سطل آب می کشیدیم. خانم حسینی با آن ۲۵ میلیون می خواست یک لندکروزر بخرد و بچه ۷ ساله اش سم را به مدرسه ببرد. او به من گفت من این ۲۵ میلیون را به تو می دهم و سم با آژانس به مدرسه می رود و سگ های ایران به این ۲۵ میلیون تومان نیاز دارند. چند تا زن را می شناسید که سوار شدن بر لندکروزر را کنار بگذارد و به سگها کمک کند؟ من خیلی نمی شناسم.

قشر متوسط یک جامعه همیشه تاریخ را می سازد

آزاده محجوب با به نقش طبقه متوسط در تحولات اجتماعی گفت: بدانید ما امروز روی لندکروزر خانم حسینی قدم گذاشتیم. پس من به آن پول نمی توانستم خیانت کنم. قشر متوسط یک جامعه همیشه تاریخ را می سازد، با احترام به قشر متمکن. قشر متوسط در یک جایگاهی در آن وسط قرار دارد هم آنقدر دارد که خودش را سیر کند هم آنقدر دارد که آرزوهای جامعه، جامه عمل بپوشاند.
مدیر سامانکده آناهیتا با برشمردن بی مهری هایی که قبل از سال ۹۲ به او و تلاش هایش شد، گفت: بعد از خریدن زمین ۹ ماه تمام من با کمک دوستانی که در این جمع حضور دارند شروع به ساخت و ساز کردیم. ما بخشی از ساختمان را ساختیم و در فروردین ۹۲ با کمک همسایه ها دادگاهی شدیم و می گفتند واقعیت را بگویید چرا این سگ ها را نگه می دارید؟

در دوره احمدی نژاد خیلی به ما بد گذشت

او ادامه داد: در دوره احمدی نژاد خیلی به ما بد گذشت. مدیران آنقدر پیش رفتند که ازدواج من و همسرم را زیر سوال بردند و در پرونده ای که برای ما تشکیل دادند قایل به این شدند که ما زن و شوهر نیستیم. برای چه؟ من تا عمر دارم آنها را نخواهم بخشید. برای اینکه شما با آبروی یک زن مسلمان بازی کردید و هرگز بخشیده نخواهید شد. من در آن زمان با جامعه قهر کردم و اولین کاری که کردم فیس بوک ۸ هزار نفری خودم را بستم و در بدترین تنگناهای مالی فرو رفتم.
خانم محجوب افزود: امروز دکتر راجی اینجا نیستند، یک زمانی به ایشان زنگ زدم و گفتم آقای دکتر ۸۴۰ هزار تومان در حسابم پول هست. یک کارگر داشتم که ۴۵۰ هزار تومان به او حقوق می دادم. تمام مدت استرس می کشیدم. شما می دانید وقتی ۷۰ سگ داشته باشید تنها ۸۰۰ هزار تومان پول داشته باشید یعنی چه؟ چه کسانی این حیوان ها را به اینجا آورده بود؟ شمایی که با ماشین ۲۰۰ ـ ۳۰۰ میلیونی تان به اینجا می آمدید، آورده بودید. یک زنی اینجا بود، تنها یک زن که یک دستش در ساخت و ساز بود. یک دستش در غذا دادن، عقیم کردن حیوانات، مداوا کردن شان و… واقعا حالتان خوب است؟ اگر یک روز این تصاویر را می بینید بدانید که هرگز شما را نمی بخشم. همه زندگی ام را گذاشتم که بتوانم حیوانات را نجات بدهم، نه اینکه شما حیوانات را بیاورید اینجا بگذارید و بروید. خیلی در آن سالها به من سخت گذشت. واقعا فکر نمی کردم اینطور باشد، ولی خوشحالم که بالاخره امروز به اینجا رسید.
مدیر سامانکده آناهیتا به برداشت نادرست برخی از افراد از کار سامانکده کمک به حیوانات آسیب دیده اشاره کرد و گفت: من می خواهم از جهاد حرف بزنم. یک عده ما را به خاطر کمک به سگ که مظاهر نجاست هستند، ملامت می کنند. جهاد در اسلام یک مفهوم بسیار گسترده ای دارد. قتال، همه ما می دانیم به چه معناست؟ همه ما می دانیم یعنی کشتن کفار. جهاد مفهوم بسیار گسترده تری در اسلام دارد بعضی ها گفته اند ۲۵۰ آیه و برخی گفته اند ۴۰۰ آیه از قرآن درباره جهاد است. جهاد به معنی مبارزه در راه خداست. فی سبیل الله است.

15

دیدن رنج حیوانات و تلاش برای حذف این رنج، یک جور جهاد است

او گفت: می خواهم به تمام کسانی که درباره من و همفکران من این طور صحبت می کنند بگویم دیدن رنج حیوانات و تلاش برای حذف این رنج، یک جور جهاد است. قرآن می گوید: ان الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله به اموالهم و انفسهم … خودتان بگویید و آن را باور داشته باشید. مطمئن هستید و ایمان داشته باشد، ایمان به اینکه وقتی یک سگ تصادف می کند، اولا باید مراقب رانندگی تان باشید، و وقتی با یک سگ تصادف می کنید نباید این قدر بماند که بمیرد.
آزاده محجوب تاکید کرد: هجرت یکبار مادی است که در ذهن شماست که یک سری مادیات را رها می کنید، یک زمانی هجرت از گلسار تا لاکان است. پس درجه بعد از ایمان ،هجرت است. اول ایمان می آورید و بعد هجرت می کنید. یعنی همه داشته های خود را حذف می کنید. می خواهید با یک میلیون تومان بروید و یک کفش برند بخرید. وقتی همین امروز پیش پای شما یک گربه تصادف می کند می بینید که باید درمان برایش انجام دهید باور کنید وقتی آن پول را صرف درمانش کنید، یعنی هجرت و حذف مادیاتی که دست و پای شما را بسته اند. ان الذین امنوا و هاجروا و جاهدوا به همین معناست.
مدیر سامانکده آناهیتا در مراسم پنجمین سالروز تاسیس شفاخانه آناهیتا گفت: نمی خواهم به کسی درس بدهم بلکه می خواهم به زبان کسانی صحبت کنم که کار ما را زیر سوال می برند، فکر می کنند که دانش دینی ما بسیار ضعیف است. ولی اشتباه می کنند. ان الذین آمنوا، هاجروا و جاهدوا. اول ایمان می آورید و بعدا جهاد می کنید. جهاد زمانی برای شما اتفاق می افتد که به خاطر بالا بردن تعداد فالوئرهای اینستاگرامتان به حیوانات غذا ندهید. آن زمانی که ما به حیوانات غذا می دادیم طوری نمی ایستادیم که عکس خود را در اینستاگرام بگذاریم. این کارها در حال حاضر هم برای من زشت است. ما پایین ترین میزا خبررسانی را داریم با اینکه اینجا کلی دوربین است، ما دنبال این کارها نیستیم. از اول هم نبودیم. این طور جهاد می کنند. مشخص هم هست که چه کسی دنبال جمع کردن فالوئر است و چه کسی دنبال کمک به حیوانات. فی سبیل الله باموالهم و انفسهم. یعنی هم باید اموالتان را بدهید و هم از خودتان بگذارید.

بالاترین درجه رستگاری این است که مادیات زندگی برای ما ارزشی نداشته باشد

او همچنین گفت: امسال برف آمد ولی شما نمی دانید که من در اینجا با این تعداد سگ و گربه چه کشیدم؟ ما از خانه نمی توانستیم بیرون بیاییم. اصلاً نمی توانید تصور کنید. سگ ها در اتاق ها را می زدند که می خواهیم بیرون بیاییم. قاشق و کارد برداشته بودیم درهای اتاق را باز کرده بودیم نمی توانستیم ببندیم. یک عده که می گویند ما دکان باز کرده ایم، بیایند ببینند. مطمئنم با این حرفهایم بدترین اتفاقات برای همکارانم دارد زنده می شود. هیچ کس نمی تواند بفهمد من امسال در برف چه کشیدم. ولی این تنها الگویی بود که بر اساس این آیه می توانستم زندگی کنم. چه این آیه درمورد زندگی من صدق کند چه در مورد زندگی شما، که از جان و مال و وقتتان می گذرید تا به حیوانات کمک کنید، اما بالاترین درجه رستگاری این است که مادیات زندگی برای ما ارزشی نداشته باشد. برای مال دنیا غصه نخوریم. پناهگاه آناهیتا دردهای بسیار زیادی دارد و مشکلات زیادی با صبوری تحمل می کند. به حیوانات کمک می کند صدایش را در نمی آورد.

خواهش می کنم آناهیتا را فراموش نکنید

آزاده مجوب در پایان سخنان خود گفت: شما خیلی از سگ ها را در اینجا نمی بینید چون بیماری پوستی دارند یا آنفولانزا دارند. پناهگاه آناهیتا با تهدیدات جدی در استان گیلان روبرو است، به داد آناهیتا برسید و آن را فراموش نکنید. هیچ کس از آینده خود خبر ندارد اگر قرار بود این آخرین باری باشد که من شما را می بینم، خواهش می کنم آناهیتا را فراموش نکنید. تا زمانی که برای تک تک اینها جا پیدا شود خواهش من این است که دوستان و خانواده من را تنها نگذارید. این آخرین خواهش من از شماست.

تقدیر از حامیان سامانکده آناهیتا

در این مراسم از همراهان و حامیان سامانکده آناهیتا با اهدای لوح یادبود، تقدیر شد. همچنین در بخشی ویژه خانم آزاده محجوب، از تعدادی از کسانی که نقش ویژه و مستمری در کمک به پناهگاه حیوانات آسیب دیده داشتند، با اهدای تندیس سمآموس تقدیر کرد.

نمایش/ داستان سگ های حادثه دیده

در بخش دیگری از برنامه پنجمین سالگرد تاسیس سامانکده آناهیتا، تعدادی از سگ هایی که در حوادث دچار شکستگی شدید در نواحی مختلف بدن، اعم از دست و پا و کمر شده بودند و یا مورد اذیت و آزار قرار گرفته بودند، به نمایش گذاشته شده و داستان درمان شان روایت شد. اکثر قریب به اتفاق این حیوانات، در حال حاضر به دلیل معلولیت یا نابینایی کامل و عوارض دیگر در پناهگاه شفا تحت مراقبت کامل هستند. در مورد بسیاری از این حیوانات، اگر شهروندان مسوولانه برخورد می کردند سطح جراحت و آسیب شان به مراتب کمتر از وضعیت فعلی بود.

غایبان حاضر و حاضران غائب

– در حالی که از بعضی از مسوولین شهری و استانی برای شرکت در این مراسم دعوت شده بود، هیچیک از آنان حضور نیافتند!
– آزاده محجوب در حاشیه مراسم گفت که مهندس شعبانپور، معاون عمرانی استاندار گیلان به انحای مختلف از سامانکده آناهیتا حمایت کرده و شرایط را تسهیل کرده است.
– حامی مالی مراسم پنجمین سالگرد تاسیس سامانکده آناهیتا، مجتمع فولاد گیلان بود.
– دکتر سیدمحمدعلی ثابت قدم، شهردار سابق رشت نیز مبلغ یک میلیون تومان به شفاخانه آناهیتا کمک کرد.
– دکتر وحید رضاخانی، دامپزشک و مدیر کلینیک دامپزشکی آهو و دکتر امید مرادی، رییس بخش جراحی بیمارستان دامپزشکی تهران، دو نفری بودند که مدیر سامانکده آناهیتا تاکید کرد هرگز نمی تواند محبت ها و کمک هایشان را به موسسه آناهیتا جبران کند.

Share