علیرضا محمدی/ در حاشیه اعلام معیارهای انتخاب شهردار

«بومی بودن» یا «نبودن» مسئله این نیست!

آنچه در روزهای اخیر بیشتر از گذشته قابل لمس است اینکه انتخاب شهردار آینده رشت جزء داغ ترین اخبار و سوژه های فعالان فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی شهر شده و تعداد قابل توجهی از روزنامه‌نگاران، متخصصین و فعالان اجتماعی در رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب به این موضوع می‌پردازند.

با نزدیک‌شدن به روزهای آغاز فعالیت دوره پنجم شورای اسلامی شهرها در اول شهریور ماه سال جاری، بحث انتخاب شهرداران جدید در اکثر شهرهای کشور بشدت داغ شده که البته رشت نیز از این قاعده مستثنی نیست. شهری که در میان کلانشهرهای کشور عدم ثبات کرسی شهردار در آن زبانزد است.

آنچه در روزهای اخیر بیشتر از گذشته قابل لمس است اینکه انتخاب شهردار آینده رشت جزء داغ ترین اخبار و سوژه های فعالان فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی شهر شده و تعداد قابل توجهی از روزنامه‌نگاران، متخصصین و فعالان اجتماعی در رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب به این موضوع می‌پردازند.

از آنجایی که حوزه فعالیت‌های شهرداری‌ها بسیار گسترده‌تر از سایر دستگاه‌های اجرایی و خدمات‌رسانی سطح استات و کشور بوده و سرفصل های کاری و خدماتی فراوانی برای آن تعریف شده، یکی از ضروری ترین الزامات آن سابقه شهرداریچی بودن شهردار و تسلط و تجربه مدیریت شهری داشتن است. البته همه ما می‌دانیم که فعالیت‌های تخصصی در هر سازمان و اداره ای را بدنه کارشناسی و معاونین متخصص آن انجام می‌دهند و شخص مدیر سازمان یا دستگاه تنها نقش هماهنگی و تدوین سیاست‌های کلی و اولویت‌بخشی فعالیت‌های اداری را انجام می‌دهد، در شهرداری ها نیز که دامنه فعالیت بسیار گسترده است شخص شهردار باید به عنوان یک هماهنگ‌کننده قوی عمل کند. چرا که اگر بخواهیم فقط حوزه‌های تخصصی شهرداری را تفسیر کنیم، اکثر تخصص‌های دانشگاهی را برای شهرداری و شخص شهردار نیاز داریم. مثلا موضوع خودگردانی مالی شهرداری نیاز شدیدی به علم اقتصاد دارد، مسایل پروژه‌های فنی نیازمند علم عمران، موضوع های معماری و شهرسازی نیازمند سواد شهرسازی، مسایل زیباسازی شهری نیازمند نگاه هنری، مسایل پسماند نیازمند سواد بهداشتی، مسایل فرهنگی و اجتماعی نیازمند تخصص علوم فرهنگی و اجتماعی، موضوعات حمل و نقل عمومی و ترافیک نیازمند سواد ترافیکی، مسایل آتش‌نشانی نیز نیازمند تخصص امدادی و همچنین بسیاری از حوزه‌های مختلف دیگر… بنابر این آنچه در راس اهمیت قرار میگیرد این است که شخص شهردار باید با داشتن دانش مدیریت و دارا بودن شم مدیریتی قوی، معاونین و سازمان‌های متخصص مدیریت شهری را هماهنگ کرده و با ارتباطات برون‌سازمانی در سطوح عالی بتواند در پیشبرد برنامه‌های مدیریت شهری نقش‌آفرینی نماید. از این روی یقینا رفتن به سمت سیاسی‌کردن سمت شهردار و دسته‌بندی بین احزاب و گروه‌ها و انتخاب شهرداران با نگاه غالب سیاسی آن هم در غیاب احزاب دارای برنامه و پاسخگو، معضل بزرگی است که متاسفانه رنگ و بوی آن در بسیاری از شهرها شنیده می شود که عمدتا کارکنان و بدنه اصلی شهرداری‌ها نیز از این موضوع گله‌مند هستند.

اما در روزهای اخیرو در شهر رشت در کنار موضوع ارجح دانستن سیاست بر تخصص برای انتخاب شهردار، جریان دیگری با تاکید بر بومی بودن و تحریک افکار عمومی تحت عنوان انتخاب شهردار بومی در مقابل شهردار غیربومی می کوشد تا گزینه های مورد نظر خود را با نگاه صرف جغرافیایی، مطرح کند و از سابقه ذهنی مردمان رشت و گیلان در داشتن مدیران غیربومی در سالیان گذشته به نفع خویش بهره برداری نماید. فارغ از تعداد قابل ملاحظه ای از شهروندان و دوست داران شهر که نگاهشان به متخصصان بومی به جهت دلسوزی و حمایت از نیروی انسانی و دانش آموخته رشت است عده ای با سودای نشاندن گزینه مورد نظر خود بر کرسی شهردار، می کوشند به این مسئله مدام دامن بزنند و کار را تا جایی پیش ببرند که اصل انتخاب‌ درست به حاشیه رانده شود که این داستان در روزهای اخیر و با تاکید اغراق گونه تعدادی از منتخبین شورا پررنگ‌تر از همه روزهای گذشته شده است و عده ای می کوشند که افکار عمومی را نسبت به این موضوع هر روز حساس‌تر کنند…

اما در این میان آنچه حلقه مفقوده است و ما بالاخره متوجه نشدیم اینکه زمانی که عده ای از بومی بودن سخن میگویند منظورشان از بوم کجاست؟ واز نظر کارشناسانه این بزرگواران بومی بودن چه فاکتورهایی دارد؟ و اساسا این عزیزان کدام قابلیت و توان را برای شهردار شدن یک فرد متصور هستند؟

آیا از نظر این عده بومی آن شخصی است که دم از بومی بودن بزند و مشاور و پیمانکارش را از جای دیگر بیاورد؟! و جوانان تحصیلکرده و خوش فکر این شهر برایش محلی از اعراب نداشته باشند!؟ یا بومی آن منتخب شورای محترمی است که در روزهای اخیر اصرار زیادی بر بومی بودن شهردار دارد در حالی که در یک تعریف محدود جغرافیایی ممکن است خود هم بومی این شهر محسوب نشود!… واقعا مانده ایم که این بومی چگونه تعریف می شود و چه حوزه جغرافیایی را در بر می گیرد؟ منظور بزرگواران از بومی بودن متولد رشت بودن است یا صومعه سرا و شفت و کیاشهر و… هم بومی رشت محسوب می شوند؟ آیا بومی بودن به لحاظ جغرافیایی محدود به استان است یا استان های همجوار(زنجان، قزوین، اردبیل و …) را هم در بر می گیرد؟ اگر تعریف تان از بومی بودن شهردار آنست که اهل رشت باشد و پدر و مادرش هم اهل وساکن رشت باشند که اگر در میان گزینه ها یافتید ما راهم خبر کنید. کارامدی و توان فنی و مدیریتیش هم پیشکش…

اما یقین بدانید افکار عمومی این شهر به خوبی آگاهند و نمی شود با استفاده صرفا ابزاری از واژه بومی برایشان تعیین تکلیف کرد. آنچه امروز برای رشتوندان از هر زمان دیگری مهم تر است اینکه بومی بودن وسیله ای نشود در دست کسانی که خدای ناکرده چشم طمع در مدیریت کلان شهری رشت دوخته اند و می خواهند بدون بررسی کافی و وافی گزینه های مطرح را قربانی جغرافیا سکونت و یا تولد فرد کنند و واژه بومی فقط دکانی باشد برای کسب منفعت! و چه دکان مشتری جمع کنی شده، این “دکان بومیگری”…

بدانید فارغ از بومی و غیربومی بودن اگر فرد موردنظر فاقد ملاک ها و معیار های کمی و قابل سنجش و مقایسه باشد ره به جایی نخواهید برد و مردمان این شهر آگاه تر از آن هستند که منفعت شهرشان را با چنین نگاه و رفتاری معامله کنند و در نهایت در این گونه دکان دارها تخته خواهد شد چراکه رفتار انتخاباتی مردمان این شهر در طول سالیان این را نشان داده… بدانید امروز اکثر قریب به اتفاق رشت وندان بیش از هر زمان دیگری به توسعه و رفاه می اندیشند و از تک تک عملکرد ها و طمع کاری ها در منابع این شهر آگاهی دارند.

در پایان لازم میدانم یادآوری کنم آنچه که باید مورد تاکید قرار گیرد فارغ از اصرار صرف بر بومی بودن جغرافیایی، کارامدی و توان مدیریت و روابط برون سازمانی قدرتمند در سطوح مختلف ملی و محلی است و اگر بومی بودنی مورد تاکید است آن بومی بودن سازمانی شهردار است به این معنا که شهرداریچی باشد و کسی باشد که حداقل چند سالی از دوران خدمت کارمندی و مدیریتی خودش را در شهرداری طی کرده باشد، حال آنکه در شهرداری رشت باشد یا هر شهر دیگری در اندازه های کلان تر شهری ایران. نه اینکه صرفا ساکن و یا متولد این شهر باشد و بدون شناخت از مدیریت پیچیده شهری، با لابی گری صرف و شانتاژهای سیاسی بر کرسی بنشیند و تا پایان دوره وام دار محافل سیاسی و اقتصادی باشد. امید فراوان داریم که در پارلمان شهری جدید رشت (دوره پنجم) عقلانیت و خرد جمعی بر منفعت طلبی فردی، برتری یابد.

علیرضا محمدی _ فعال اجتماعی

Share