فرهاد علیپور

بررسی چرایی عدم موفقیت گروه‌ها و لیست‌ها در انتخابات شورای شهر رشت

واقعیتی که در رشت وجود دارد گسست بزرگی ست که بین گروه های اجتماعی متعهد فعال درشهر با غالب شهروندان دیده میشود

در شهر هفتصد هزار نفره رشت ما با گروه های ذینفع مختلف و زیادی روبرو هستیم که هرکدام دارای پایگاه رای خاص خود هستند. این گروه ها که از نظر من محورها و هسته های مختلف اجتماعی شهر هستند شامل احزاب، اصناف، گروه های شغلی، هواداران تیم های ورزشی، هیأت های مذهبی، اقوام و مهاجرین،NGO ها، شخصیت های با نفوذ بالای سیاسی اجتماعی و ورزشی و فرهنگی و اقتصادی می باشند. در روند انتخابات گذشته ما شاهد تلاش گسترده همه هسته های نامبرده برای پیروزی و تاثیرگزاری در انتخابات شورا و بدست آوردن حداکثری کرسی های شورای شهر رشت بودیم. اما اتفاقی که افتاد این بود که هیچ کدام از هسته ها و قطب های اجتماعی نتوانستند پیروزی درخورتوجهی در انتخابات بدست بیاورند، بطور مثال در شورای شهر تهران از پنج و نیم میلیون نفر واجد شرایط رأی دادن ، کف رأی لیست اصلاح طلبان و حامیان دولت کمی بیشتر از یک میلیون رأی بود که توانستند همه ۲۱ کرسی شورای شهر تهران را تصاحب نمایند. این تعداد رأی بمعنی ۱/۵ تمام واجدین شرایط رای دادن بود ، حتی کف رأی اصولگرایان منتقد دولت۳۶۰هزار رأی بود و این تعداد رأی بمعنی ۱/۱۵ کل واجدین شرایط رأی دادن در شهر تهران می باشد و از حیث اینکه توانستند پایگاه گسترده و با نفوذی در شهر تهران داشته باشند اتفاقیست قابل ملاحظه. در این مقاله قصد نداریم به چرایی دوقطبی شدن شدید انتخابات شورای شهر تهران و تأثیرپذیری آن از انتخابات مهم ریاست جمهوری بپردازیم. منظور مقایسه هسته های فعال انتخاباتی در تهران و رشت بود.
وقتی میزان رأی دهندگان به لیست اصلاحات و حامیان دولت در انتخابات شورای شهررشت را بررسی می کنیم به آمار جالبی می رسیم. در رشت حدود ۴۵۰ هزار نفر واجد شرایط رأی دادن هستند و از این بین کف رأی لیست حامیان دولت فقط ۷هزار نفر یعنی ۱/۶۴ واجدین شرایط به لیست اصلاحات و ۳ هزارنفربه لیست اصولگرایان و منتقدین دولت یعنی ۱/۱۵۰ واجدین شرایط به این لیست رأی دادند، با مقایسه آماری دو لیست شاخص حزبی بین تهران و رشت در می یابیم که احزاب عمده کشور، حتی با توجه به تأثیر گرفتن انتخابات شورای شهر از انتخابات ریاست جمهوری پایگاه رأی بسیار پایینی بین شهروندان رشتی دارند و الویتهای شهروندان رشت را باید در موارد دیگر جست.
بنظر می رسد هیچ گونه بستر سازی برای مشارکت اجتماعی و بوجود آمدن و گسترش و همه گیر شدن فعالیت های آنها در شهر رشت بوجود نیامده است . همچنین ممانعت های قانونی و بعضاً سلیقه ای باعث بی انگیزه شدن و ضربه خوردن به هسته های مشارکت کننده شده است.
به همین دلیل شاهد عدم حضور یا حضور کمرنگ و مشارکت پایین گروه ها و جمعیت های متعهد به توسعه پایدار در انتخابات شورای شهراخیر شهر رشت بوده ایم، که نتیجتاً این عدم توسعه منابع انسانی منجر به نرسیدن به توسعه مطلوب شهر خواهد شد. ر هیافتهای مشارکتی همه مردم محلی را برای داشتن نقش موثر در سرنوشتشان آماده می کند و آنها را قادر می سازد تا در فرآیندهای توسعه و حفاظت مشارکت نمایند. در انتخابات گذشته شورای شهر علی رغم حضور خوب و کمی مردم در پای صندوق های رأی متاسفانه آرا و انتخاب مردم بیشتر از اینکه در جهت تامین منافع همه شهروندان و کلیت شهر و توسعه پایدارش باشد، در جهت حفظ منافع گروهی وصنفی و شخصی رأی دهندگان وحتی تا حدی احساسی بود. و ازین جهت ما شاهد یک انتخاب کیفی توسط شهروندان نبوده ایم، واقعیتی که در رشت وجود دارد گسست بزرگی ست که بین گروه های اجتماعی متعهد فعال درشهر با غالب شهروندان دیده میشود. اگر چه در ۴ سال گذشته موارد خوبی از گسترش و انجام فعالیت های مشارکتی در حوزه های مختلف انجام شده اما بدلیل نداشتن ساختار مناسب و نداشتن استراتژی در مدیریت شهری و سازمان های مردم نهاد و گروه های مشارکت کننده، درصد خیلی پایینی از شهروندان آن هم بطور موردی و مقطعی جذب هسته های فعال شدند و هیچ وقت شاهد همه گیر شدن یا جذب درصد قابل توجهی از شهروندان نشده ایم و این یعنی حوزه نفوذ سازمان های مردمی متعهد به توسعه پایدار شهر در حد و اندازه ای نبوده که بتوانند در انتخابات تأثیر بگذارند و موفقیتی درخور کسب کنند.
نکته درخور توجه دیگر که در طول سالهای اخیر در جامعه رشت بوجود آمده، این بوده که گروه هایی از شهروندان بویژه در نسل جوان نسبت به مسائل و اتفاقاتی که در شهر رخ می دهد حساس هستند و این موضوع باعث می شود که برای رسیدن به آرمان جامعه سالم و توسعه پایدار شهری امیدوار باشیم و نتیجتاً بتوانیم به یک حکمرانی خوب شهری دست پیدا کنیم. اگر و فقط اگر مطالبات این شهروندان فعال از شکل پراکنده و احساسی و بدون چارچوب فعلی خارج شود و در مسیر درست و در جهت توسعه پایدار شهر هدایت شوند. واینجاست که فعالین اجتماعی و دلسوزان شهر باید بیشتر از گذشته در بطن جامعه حضور داشته باشند و با بسیج مردم و ذینفعان مختلف و متخصصان شهری و رسانه ها، با افزایش سطح کیفی و کمی مشارکت مردمی از طریق آموزش و آگاهی بخشی در توسعه پایدار شهر نقش پررنگ داشته باشند که نهایتا در دوره های بعد انتخابات؛ با افزایش نفوذ و مقبولیت همگانی یافتن این هسته های اجتماعی متعهد، بتوانند باعث انتخاب افراد بهتر و انتشار لیست های مناسبتر و نهایتا جهت دادن به آرای بشدت سرگردان و احساسی شهروندان رشتی بشوند.

فرهاد علیپور- کارشناس برنامه ریزی شهری – کنشگر اجتماعی

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

 

Share