سامان محمودى

مرثیه اى براى کودکان ما

امروز به مدت یک هفته، ده روز یا حداکثر تا مراسم چهلم این کودک معصوم رگ گردن ما متورم مى شود و خون در رگ هایمان مى جوشد و رنگ صورت از شدت عصبانیت سرخ مى شود ولى بعد از گذشت زمان فراموش مى کنیم آتنا را همانگونه که فراموش کردیم ستایش و بدن سوخته در اسیدش را.

سالها پیش، زمانى که سالهاى کودکى را سپرى مى کردم خوب یادم است که بازى در کوچه با بچه محل ها جزلاینفک زندگى بود هر کوى و محله براى خود داراى حرمت بود تا جایى که جوانان محل حتى جرات در دست گرفتن سیگار در محله خود را نداشتند والدین با خیال راحت به فرزندان خود اجازه بازى در کوچه و محله را مى دادند نه اینکه در آن دوره جرم و بزهکارى وجود نداشت اما معمولا دزدان و تبهکاران افرادى غریبه در آن شهر و یا محل بودند و کمتر کسى بود که در محل خود مرتکب جرم شود، اما امروزه نمى دانم واقعا محیط و جامعه اینقدر نا امن است یا من و امثال من آش را بیش از اندازه شور کرده ایم؟ جایى که پدر و مادر صرفا به دلایل امنیتى اجازه بازى در کوچه را به فرزند خود نمى دهند حرف زدن با غریبه براى کودکان یک خطاى نابخشودنى است کنترل کوچه با دوربین هاى مدار بسته امرى عادى تلقى مى شود و حضور اکثر مردم در شبکه هاى اجتماعى مختلف و با خبر شدن از جرم و بزه هاى مختلف و طریقه و روش روى دادن آنها، راههاى مقابله و جلوگیرى از چنین حوادثى را هم پیش روى مردم قرار مى دهد ولى با همه این اوصاف جامعه نه تنها به سمت و سوى امنیت پیش نمى رود بلکه ناامنى ها روز به روز بیشتر مى شود تا جایى که مجرمین و تبهکاران سوژه هاى  خود را از افراد آشنا و نزدیک انتخاب مى کنند همانطور که پیشتر در پرونده ستایش قریشى شاهد آن بودیم که همسایه دیوار به دیوار مرتکب جنایتى خوفناک شد و امروز در پرونده آتنا نیز مى بینیم دوست و آشناى پدر به کودک خردسال رحم نمى کند ،کمى فکر کنیم گناه این کودکان چیست؟چرا آرزو هاى زیبایشان را پرپر شده مى بینیم؟ فکر نمى کنید یک جاى کار مى لنگد؟ امروز به مدت یک هفته، ده روز یا حداکثر تا مراسم چهلم این کودک معصوم رگ گردن ما متورم مى شود و خون در رگ هایمان مى جوشد و رنگ صورت از شدت عصبانیت سرخ مى شود ولى بعد از گذشت زمان فراموش مى کنیم آتنا را همانگونه که فراموش کردیم ستایش و بدن سوخته در اسیدش را، چرا دنبال راه هاى جلوگیرى از تکرار این حوادث نیستیم؟ چرا دنبال آموزش فرزندانمان نیستیم؟ سند ٢٠٣٠ منطبق بر آیین و شریعت ما نیست؟ چرا به جاى اعتراض به این سند و مصاحبه و همایش و گزارش نمى نشینیم و یک سند مطابق با سنت و شریعت خودمان نمى نویسیم؟ این قربانیان کوچک آینده سازان این مملکت هستند نباید اینگونه مظلومانه از بین ما پر بکشند و نباید با این ترس بزرگ شوند.باید براى آموزش کودکان با وجود حجب و حیاى موجود در خانواده ایرانى راه حلى پیدا شود که آینده سازان فرداى ما ترسو و بزدل نباشند بلکه با صلابت و استوار و شجاع بار بیایند.

سامان محمودى

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share