دیارمیرزا گزارش می‌دهد

عمارت کلاه فرنگی رشت از چشم افتاده است | نیاز عمارت به مرمت مستمر

پیش از زوال همیشگی بناهای ارزشمندی مانند عمارت کلاه فرنگی رشت و قبل از آنکه در تاریخ، گم و به تدریج از حافظه جمعی مردم شهر پاک شود، به ظرفیت های آن به عنوان یکی از سایت های مهم گردشگری توجه کنیم

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا تمنا منصوری: باغ محتشم رشت منزلگاه بنایی است که همه آن را به عمارت کلاه فرنگی می شناسند اما واقعاً چقدر آن را می شناسند؟ دیده اند،به آن توجه کرده اند یا در مورد آن اطلاع دارند؟ بی توجهی نسبت به این بنای تاریخی و فرهنگی و بدرفتاری با آن به ضرر صنعت گردشگری استان گیلان است.
شناخت ما از کلاه فرنگی رشت شاید به شناخت ما از مفهوم «کلاه فرنگی» به عنوان یک سبک معماری محدود شود؛ سبکی که با قدمتی غنی تر و دیرین تر در جهان رایج بوده اما در ایران، یادگار قاجارها است؛ همان ساختمان های تزئینی شاهانه‌ای که معمولاً در میان باغ، پارک یا تفریحگاه‌ها ساخته می‌شدند و معماری آنها نیمی ایرانی و نیمی اروپایی بود.
در جای جای ایران و شهرهای مختلفی از کشور، از قزوین و اراک گرفته تا بیرجند و رفسنجان و تهران و حتی بندرعباس از این دست عمارت‌ها به سبک و سیاق مختلف وجود دارند. رشت، این شهر خلاق خطه گیلان که این روزها چهره بین‌المللی‌اش پر رنگ تر هم شده است، نیز از هنرپروری‌ها و شاید بهتر است بگوییم جاه طلبی های قاجاریان بی نصیب نبوده است. در واقع هنگامی که به فهرست جاذبه های گردشگری این شهر سر بزنید یکی از آیتم ها بدون شک عمارت کلاه فرنگی است که مثل نگین در باغ محتشم رخ می‌نماید. اما آیا واقعیت هم نشان از این دارد؟ آیا با این بنای ظریف مانند یک نگین ارزشمند برخورد می شود؟ آیا کودکانی که در پارک و چند متری آن به بازی مشغول هستند چیزی از تاریخ و قدمت آن به یاد خواهند سپرد؟

نیاز عمارت به مرمت مستمر و تخصیص اعتبار بیشتر

در تنها پژوهش علمی که دو سال گذشته در مورد طرح مرمت و بازسازی عمارت کلاه فرنگی رشت انجام شده بودعوامل طبیعی تخریب این بنا را نفوذ رطوبت به ساختمان عنوان کرده است؛ با این توضیح که نزدیکبودنبنابهرودخانهگوهررودرش به فاصله ۱۵ متر و وجود درختان زیاد در اطراف عمارت کلاه فرنگی در کنار بالا بودن میزان رطوبت کلی شهر رشت و نیز ارتفاع۵۰ سانتی متری کف کرسی از زمین تا در ورودی طبقه اول دست به دست هم می دهد تا رطوبت از طبقه اول به طبقات بالادست نفوذ کند. علاوه بر این، دیواره های بنا پوشیده شده از دیوار آجری است که دور تا دور آن باسیمان کاری و پودر خاک پوشیده شده است و در اثر برخورد باران به اطراف دیوارهای همکف زمینه خراب شدن پودر خاک سنگ و نفوذ باران از این راه به بالا فراهم است.
در کنار این عوامل طبیعی که عمدتاً تحت تأثیر محیط و آب و هوا به تخریب و نابودی تدریجی هرچه سریعتر این بنا دامن میزنند نباید نقش عوامل انسانی را در تسریع روند زوال نادیده بگیریم. کافی است سری به باغ محتشم بزنید تا ببینید عمارت معروف آن نه مانند یک اثر ثبت ملی که در بیشتر نقاط ایران و جهان دارای ارزش و شکوه هستند و شایسته نظارت و مراقبت، که مانند یک ساختمان معمولی به پناه رهگذران برای پارک دوچرخه هایشان یا محل گشتزنی جوانان و بعضاً بساط کردن دکه های معروف گیلانی تبدیل شده است. به این ترتیب دور از انتظار هم نیست که ستون های بیرونی نما که گرداگرد بنا را احاطه کرده اند دچار زدگی، کندگی، پوسیدگی و رنگ و رو رفتگی باشند؛ همان ۱۸ ستون چوبی که بام و بالکن طبقه دوم را روی خود استوار نگه داشته اند.
گفتنی است چهار سال از آخرین مرمت این عمارت می گذرد اما به گفته یاری، مسئول و پژوهشگر کنونی این بنا که به همراه محقق دیگری در بخش کلاه عمارت به تعمیر، مرمت و احیای آثار باستانی مکشوفه از خطه گیلان می پردازند این فرایند مرمت باید مستمر باشد. با گشتی به دور طبقه اول این عمارت، توری هایی را شاهد خواهید بود که روی پنجره های عمارت را پوشانده اند، البته تنها بخش هایی از پنجره ها را.
یاری گفت: دلیل این کار را جلوگیری از شکسته شدن شیشه ها از برخورد توپ رهگذران یا خرابکاری بعضی افراد ناشی انجام دادیم. از قرار معلوم شیشه‎‌های پنجره را نیز خودش به صورت شخصی تهیه و نصب کرده بود و برای تأمین هزینه آنها مدتها منتظر بود. او از کیفیت نامناسب مرمت عمارت گلایه داشت و گفت اعتبار در نظر گرفته شده برای چنین عمارتی بسیار کم است که حتی به تأمین هزینه پروژکتور و تعویض تابلوی سر در عمارت هم نمی‌رسد.

ضعف مدیریت، غفلت از ظرفیت های واقعی این سایت گردشگری رشت

سال گذشته نمایشگاهی در حاشیه عمارت کلاه فرنگی رشت برگزار شد؛ نمایشگاهی که از قرار معلوم به جای ایده اولیه فروش صنایع دستی گیلان در غرفه های خود اجناس معروف به دو هزار تومانی عرضه می شد. در آن زمان شهردار منطقه ۲، یعقوب امیری بود و این کار با انتقادهای فراوانی همراه شد، چرا که متولی اصلی این اقدام سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری بود که به بهانه برگزاری این نمایشگاه با برپایی سازه های بدنما و چادر پیرامون این عمارت تاریخی نه تنها محیط و جلوه بصری منطقه را خدشه دار کرد بلکه نشان از عدم درک صحیح از ظرفیت گردشگری این عمارت و عدم برخورداری از نگاه کلان داشت.
صرف نظر از این سابقه ناخوشایند که مربوط به گذشته است، زمان زیادی از اقدام های غیرقانونی شهرداری برای غملیات عمرانی در پارک محتشم نمی‌گذرد، ساختمانی که قرار بود برای عرضه صنایع دستی در دو طبقه ساخته شود که در نهایت با مخالفت مردم و پیگیری پرونده های قانونی احداث هر گونه ساختمانی در حریم باغ منتفی اعلام شد. بدیهی است که برای احداث چنین ساختمانی اعتباراتی در نظر گرفته شده بود اما آیا سهم میراث فرهنگی و گردشگری موجود ما بیشتر از آن نیست که به جای حفظ داشته ها و بهره برداری های بهینه تر از سایت های تاریخی و مهمی مانند عمارت کلاه فرنگی که زیبایی باغ محتشم مدیون آن است به ساخت ابنیه جدید بپردازیم؟
بی توجهی نسبت به این سایت تاریخی را می توان در عدم وجود یک تابلو که به رسم متداول دیگر آثار ثبت شده ملی در مجاورت یا مدخل بنا نصب می شود و حاوی تاریخچه و شرحی از عمارت است مشاهده کرد. این کار، عمارت کلاه فرنگی را به ساختمانی معمولی تقلیل داده است که گویی نه شناسنامه ای دارد و نه شجره نامه ای. علاوه بر این تابلویی که اکنون بر سر در عمارت نصب است مربوط به زمانی است که این عمارت، به عنوان دفتر ثبت جهانی اشیای تاریخی ماسوله فعالیت داشت. در حال حاضر عمارت کلاه فرنگی به پژوهشکده مرمت و احیا اشیای و آثار باستانی کشف شده از خط گیلان تبدیل شده است و همین موضوع محل نقد و پرسش است که اول، چرا پس از گذشت چند سال از تغییر کاربری، تابلوی آن تعویض نشده است؟ و دوم، چرا کاربری اصلی یک بنای تاریخی به عنوان یک مکان فرهنگی حالا درحال بهره برداری اداری است و چطور این تقلیل کاربری یک عمارت تاریخی با ظرفیت های فوق‌العاده برای گردشگری به فعالیت های اداری و پژوهشی، خود می تواند هم نشان از بی‌توجهی و غفلت از این سرمایه فرهنگی و تاریخی رشت داشته باشد و نیز روند زوال این بنا را تسریع کند؟

یک اثر ثبت ملی که اجازه ورود به آن ندارید!

همانطور که پیشتر گفته شد نمی توان خرابی های وارد آمده به این عمارت را که هر لحظه در کمین آن است تماماً ناشی از عوامل طبیعی دانست. این درحالی است که این عمارت هم مانند دیگر آثار ملی مشمول «قانون حفظ آثار ملی» هستند. ماده ششم این قانون انجام چند کار را ممنوع دانسته و مرتکبین آن را محکوم به پرداخت جریمه نقدی می داند. در بند الف و ب از ماده ششم این قانون، مصوب ۱۲ آبان ۱۳۹۱ این دو خسارت را ذکر کرده است: «منهدم کردن یا خرابی وارد آوردن به آثار ملی و مستور ساختن روی آنها به اندود و یا رنگ و رسم کردن نقوش و خطوط بر آنها و اقدام به عملیاتی در مجاورت آثار ملی که سبب تزلزل بنیان یا تغییر صورت آنها شود.» با اظهار تأسف باید گفت که این دو عمل هم از سوی مردم و هم مسئولین درحال انجام است.
سال ها است که عدم اجازه ورود به داخل عمارت و بازدید از آن برای مردم و احتمالاً گردشگران به امری عادی تبدیل شده است. مسئول کنونی این عمارت ۲۰۰ ساله دلیل این تصمیم را خسارات وارده به آن می داند. به گفته یاری، سال گذشته نمایشگاه سنگ های گران بها به مدت ۴۰ روز در داخل عمارت برگزار شد ولی آنچه عایدمان شد خرابی ها و خسارت های بیشتری بود که بازدیدکنندگان به آن وارد کرده بودند. اما سؤال اینجاست که آیا چاره کار در بستن در این عمارت به روی همگان است؟ آیا مهندسی فرهنگی و آموزش به گردشگران در راستای حفظ میراث، ضمانت بیشتری برای پایدار ساختن رفتار فرهنگی مناسب با آثار به همراه نخواهد داشت؟ این کار انتفاع دوجانبه را موجب می شود؛ نه تنها مردم با شیوه صحیح برخورد با آثار تاریخی و فرهنگی و اهمیت حفظ و نگهداری از آنها آشنا می شوند بلکه عمارت کلاه فرنگی نه مانند یک بنای پیش پا افتاده، که به عنوان یک منبع درآمد برای صنعت گردشگری استان هویت باغ محتشم را بیش از پیش احیا خواهد کرد.

سخن آخر

ظرفیت گردشگری تنها یک عبارت ساده نیست که بتوان به راحتی از آن چشم پوشید. این ظرفیت ها به آسانی و همیشه برای یک شهر و استان فراهم نمی شوند. بهتر نیست پیش از زوال همیشگی بناهای ارزشمندی مانند عمارت کلاه فرنگی رشت و قبل از آنکه در تاریخ، گم و به تدریج از حافظه جمعی مردم شهر پاک شود، به ظرفیت های آن به عنوان یکی از سایت های مهم گردشگری برای گردشگران داخلی و به ویژه بازدیدکنندگان خارجی توجه بیشتری کنیم؟ آیا رشت شایستگی آن را ندارد که نه تنها به غذا و خوراک بلکه به بناهای تاریخی خود بیش از این افتخار کند؟

گزارش و تصاویر: تمنا منصوری 

Share