مازیار صیادی

از نقش اختلافات داخلی جریان اصلاحات تا فهرست جعلی در شکست لیست امید رشت

مشکل اما درجایی بود که ما در «سازمان اصلاحات رشت» با فازهای متعدد رفتاری مواجه بودیم و اساسا یک‌فاز برای اثبات حیثیت دیرینه سیاسی خود تلاش می‌کرد و هر یک از لیدرهای این جریان می‌کوشید از اعتبار چندین و چندساله خود دفاع کند

طی روزهای گذشته تحلیل‌های متنوع و متنوع از چرایی وعدم پیروزی لیست امید اصلاح‌طلبان رشت منتشرشده است که هر یک از تحلیلگران به بخشی از دلایل شکست پرداخته‌اند.

دراین‌بین علاقه‌مندم به‌عنوان یکی از کاندیداهای لیست امید نکاتی را مطرح کنم چه به‌زعم من سایرین درد و رنج شکست را لمس نکردند بلکه فقط شنیدند!تعدادی از افراد به‌عنوان کسانی که از بیرون به ماجرا نگاه می‌کنند نمی‌توانند هارمونی طراحی‌شده و مهندسی ساختاری شکست را به‌طور کامل احساس کنند بلکه فقط نتیجه کار را از راه دور مشاهده کردند.

ولی بنده به دلیل آن‌که در متن این ماجرا بودم لحظه‌به‌لحظه‌ی این کشمکش را مشاهده کردم و شاید تنها کاندیدایی بودم که با کنار هم گذاشتن پازل‌های مختلف، قبل از پایان انتخابات سرنوشت خود را پیش‌بینی کرده بودم.

باید توضیح دهم که تنها کاندیدایی بودم که علی‌رغم اطلاع از سرنوشت خود بدون ستاد و در فضای بیرونی و داخل شهر کار تبلیغاتی را آغاز کردم . البته تیم همراه و کمیته‌های ستاد تبلیغاتی بنده با نگرانی موضوع را دنبال می‌کردند و همیشه موردنقد اعضای ستاد خود واقع می‌شدم که چرا خبری از راه‌اندازی ستاد انفرادی و استفاده مناسب از بنر و پوستر و … نیست.

مشکل اما درجایی بود که ما در «سازمان اصلاحات رشت» با فازهای متعدد رفتاری مواجه بودیم و اساسا یک‌فاز برای اثبات حیثیت دیرینه سیاسی خود تلاش می‌کرد و هر یک از لیدرهای این جریان می‌کوشید از اعتبار چندین و چندساله خود دفاع کند و به‌نوعی به رخ کشیدن کاریزمای نفوذ سیاسی در شهر اولویت اساسی‌شان بود و در این راستا قطعاً میزان رای کاندیدای موردنظر، حکایت از استیلای سیاسی این تفکر در شهر داشت.

این رقبای کهنه‌کار به‌گونه‌ای در ساختار درونی خودشان پیچیده بودند که فقط و فقط به نجات خودشان می‌اندیشیدند و شاید تا حدودی هم حق داشتند !

کافی بود هریک از لیدرهای فاز فاصله‌ای اندک با سایر اعضا لیست داشته باشند و آنگاه این امر منجر به کاهش محبوبیتشان می‌شد. این امر به‌قدری در آنان دلهره ایجاد کرده بود که ناخودآگاه اهداف کلان اصلاحات و حتی انتخابات ریاست جمهوری با محوریت حسن روحانی هم برایشان در حاشیه قرارگرفته بود.

بنده اغلب مواقع این رفتارها را با خونسردی رصد می‌کردم و برایم اظهر المن الشمس بوده که حداقل بنده از تبعات منازعات دوستان جان سالم بدر نمی‌برم.

بی‌نقص‌ترین شیوه دموکراتیک انتخاباتی

و فاز دوم «سندرم تنازع درون اصلاحات» بود که از روز تشکیل شورای عالی اصلاح‌طلبان نسج گرفت و سرانجام هریک از سران دو طیف تلاش داشتند افراد متمایل به خودشان را سر لیست یا افراد وابسته به خود را وارد لیست نمایند و این قصه از ۵۰ نفر به ۲۴ نفر آغاز شد. البته بعد از چند روز هر پنجاه نفر برای رای گیری به صحن علنی دعوت شدند و از دل آن‌ها  یازده نفر با رای اعضای شورای اصلاح‌طلبان معرفی شدند که شاید جز بهترین وبی نقص ترین شیوه دموکراتیک انتخاباتی بوده که هریک از کاندیداها طی یک فرصت برابر از خودشان دفاع کردند و آنگاه مبادرت به رای گیری شد.

عدم دخالت مثمر ثمر شورای اصلاح‌طلبان

سندرم سوم عدم دخالت مثمر ثمر شورای اصلاح‌طلبان در جریان انتخابات بود که لاجرم در فرصت اندک ستاد انتخابات لیست امید و فشردگی کار انتخابات ریاست جمهوری باعث شد که امورات لیست امید کاملاً به حاشیه برود و بسیاری از برنامه‌ها به اجرا درنیاید و حتی ساده‌ترین امور از قبیل سخنرانی‌ها در ستاد کاندیداهای لیست امید از کاغذ فراتر نرود.

ضربات لیست جعلی به لیست امید رشت

دراین‌بین شاهد بودیم که به دلیل فرصت محدود امکان اقدامات موثر و به‌موقع برای تبلیغات و استفاده از ظرفیتی که مثلاً پوستر می‌توانست برای شناسایی لیست داشته باشد هم ممکن نبود.

البته اعلام دیرهنگام صلاحیت‌ها هم  لیست امید را با چالش‌های زیادی مواجه کرد. وقتی حذف دو تن از بانوان لیست مزید برعلت شد و دو روز از زمان قانونی تبلیغات سپری‌شده بود که هنوز سازوکار ستاد برای تبلیغات و برنامه‌ریزی مهیا نبود.

و اما سومین مورد سندرم خطرناک لیست جعلی و مشابه نام لیست امید اصلاح‌طلبان بود که ضربه کاری به بدنه اصلاح‌طلبان فرود آورد و انتقام سختی از اصلاح‌طلبان گرفت؛ آن‌هم با نامی مشابه که مقدمات از هم پاشیدن شیرازه لیست امید را فراهم کرد.

این موضوع هم قطعاً مربوط به‌غفلت اصلاح‌طلبان بود که حتی از در اختیار قرار دادن لیست کف‌دستی در اختیار مردم هم عاجز بودند تا لیست جعلی چنان بین مردم جا خوش کند که تفکیک لیست جعلی و حقیقی  نزد عامه مردم کاری دشوار و غیرممکن باشد.

کلام آخر این‌که ما در بین شکاف فاصله‌های فازهای درون لیست و در درون اصلاحات گرفتار شدیم و نتوانستیم در مدت کوتاه با ملات برنامه‌ریزی این شکاف‌ها را پرکنیم.

مازیار صیادی

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share