محسن فتحی

خزان زود هنگام یاس بوستان رسالت

خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان رسالت، فاطمه‌ی صدیقه، زکیه‌ی مبارکه، راضیه‌ی مرضیه، طاهره‌ی محدثه، حضرت زهرا (سلام الله علیها)، بی‌شک دل‌ها را محزون و خاطر هر انسانی را مکدر و غمگین کرده و آدمی را در ماتم عزا فرونشانده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَه وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فی‌ها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان رسالت، فاطمه‌ی صدیقه، زکیه‌ی مبارکه، راضیه‌ی مرضیه، طاهره‌ی محدثه، حضرت زهرا (سلام الله علیها)، بی‌شک دل‌ها را محزون و خاطر هر انسانی را مکدر و غمگین کرده و آدمی را در ماتم عزا فرونشانده است. شاید این همه نه به این خاطر است که پدر ایشان، حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله و سلم) بود. و نه به این دلیل که وی همسر مولی الموحدین امیر المومنین علی (علیه‌السلام) است. قبول که حسن و حسین (علیهما‌السلام) افضل جوانان بهشت، در دامن چنین مادری پرورش یافته و در کرامت و رشادت و تمام فضایل انسانی شهره‌ی عام و خاص شدند، اما به گمانم همه‌ی این فضائل گرانقدر و بی همتا، گویای بخش ناچیزی از اقیانوس بی‌کران وجود حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) است.

عده‌ای را دیدم که به او حکیمه و عالمه می‌گفتند برخی دیگر شافعه و عده‌ای شاهده‌ صدایش می‌کردند. او در عین صداقت، صالح بودو در عین شرافت، زاهد. می گویند همیشه صائمه و قائمه بود. در کتاب جاماسب شاه زنانش گفتند و در تورات این مروارید را، عابده خواندند. انجیل به وی مخدومه می‌گفت و در ذوهر تاج النساء و در کتاب براهمه شمسه الکبری و در کتاب یوانیان حبیبه الله، این چه گوهری است که خدا هم او را نور نامید [۱]. و چه زیبا گفت آن که او را سماویه و آسمانی خواند.

از حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی پرسیدند که چرا به این دردانه‌ی عالم هستی، زهرا (س) می گویند؟ آن حضرت چنین فرمودند: زیرا که حضرت حق تعالی او را از نور عظمت خویشتن آفرید. و چون به او لباس وجود پوشاند، آسمان و زمین را به نور او روشن ساخت، دیده‌های ملائکه خیره گشته و در برابر خداوند بلند مرتبه به سجده‌افتادند و از هستی و چیستی این نور خیره کننده پرسیدند. حق تعالی به ایشان چنین وحی کرد که این نور، نوری است که از خویشتن آفریده و در آسمان ساکنش ساختم. از عظمت خود خلقش کرده و از صلب نیکو پیامبری از پیغمبران خود که افضل همه‌ی پیامبران است بیرون خواهم آورد. پیشوایان و امامان را که به امر من قیام کرده و مردم را به دین حق، هدایت می‌کنند، و در نهایت خلیفه الله در عالم هستی خواهند شد، در دامن همین نور پرورش خواهم نمود [۲].

این چه دُری است که به ناگه قلم از حرکت باز می‌ایستد و در تعریف زهرای مرضیه‌ی، این یگانه گوهر عظیم ناتوان می‌ماند. شاید به این دلیل است که فاطمه، لیله القدر است. آری امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند که لیله‌ای که در سوره‌ی انا انزلنا آمده است، همان فاطمه و منظور از قدر همان خداست، بی شک هرکس به حق، فاطمه را بشناسد خدا را خواهد شناخت. به راستی چرا او را فاطمه می‌خوانند؟ امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند چون خلق از شناختن او ناتوان (فطموا عن معرفت‌ها) است چرا که خداوند، خود فرمودند: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ* لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ* [قدر/۲ و ۳] و تو چه مى‏دانى شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر و بالاتر است»[۳]

پی‌نوشت:

[۱]. الموسوعه الکبرى عن فاطمه الزهراء، اسماعیل انصاری زنجانی خوئینی نشر دلیل ما، قم ۱۴۲۸ ق، ج‏۱۸، ص:۳۵۵.

[۲]. جلاء العیون، علامه مجلسی، نشر سرور، قم ۱۳۸۲ ش، ص:۱۶۴.

[۳]. تفسیر فرات الکوفى، فرات کوفى ابوالقاسم فرات بن ابراهیم، نشر سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى، تهران ۱۴۱۰ ق، ج ۱، ص ۵۸۲. : ۱۴۱۰ ق

محسن فتحی

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share