فرهاد علیپور

چالش های فراروی جامعه شهری

آمارها به روشنی نشان میدهد با گذشت زمان؛ درصد کسانی که متولدین شهرهای گیلان بودند نسبت به ساکنینی که متولد روستاها بودند کاهش پیدا کرده؛ همچنین زمینهای اشغال شده و ساخته شده درحاشیه شهرها توسط مهاجرین بسرعت رو به افزایش بوده است

چالش های فراروی جامعه شهری و تلاشهای شهرگرایانه سیستم مدیریت شهری گیلان برای جذب ساکنان حاشیه شهرها در فرهنگ شهری

از ابتدای قرن حاضر شاهد گسترش شهرنشینی و افزایش شمار شهرنشینان بوده ایم, این اتفاق در  کشور های توسعه یافته یک قرن زودتر از کشورهای در حال توسعه  و عقب مانده اتفاق افتاد . در ایران، گسترش فیزیکی شهرها و سیاستهای منجر به مهاجرت روستائیان به شهرها بطور محسوس از ابتدای دوره پهلوی اول در حدود ۱۰۰ سال پیش آغاز گردید و هرچه به پایان دوره پهلوی می رسیدیم با شدت گرفتن تمرکز زدایی و استقرار امکانات و خدمات و زیرساختها و مشاغل و قطب های صنعتی در شهرهای بزرگ و اصلاحات ارضی که متاثر از  نظام برنامه ریزی دولت پهلوی ناشی از افزایش چشمگیر درامد های نفتی و انباشت سرمایه در شهرهای بزرگ و صنعتی بود این روند رشد چشمگیری می یابد؛ که پس از انقلاب به جهت مواجه شدن کشور با مشکلات عدیده از جمله جنگ ۸ ساله و تثبیت نظام و فشارهای کشورهای غربی حکومت مرکزی در خدمات رسانی به روستاها کمتر توفیق پیدا کرد و بدلیل شرایط خاص کشور و نیاز به افزایش جمعیت؛ شدت مهاجرت به شهرها و حاشیه  نشینی بشدت افزایش پیدا کرد که این مسئله با شدت کمتر همچنان ادامه دارد؛  مدیریت شهری (دولت و شهرداری)  تا کنون نتوانسته اند در نحوه مواجهه با مسئله اسکان غیر رسمی اقدام عملی همه جانبه نگر و کارگشایی را اجرایی کنند.
استان گیلان با داشتن اقلیم بسیار مناسب برای فعالیتهای کشاورزی و دامداری و معیشت وابسته به زمین؛  از دیرباز  قطب تولیدات کشاورزی و دامداری و صیادی و فعالیتهای وابسته به آن بوده؛ شرایط بسیار مساعد و غنای طبیعت باعث شده هر انچه انسان به آن نیاز دارد بدون جنگ و غارت های معمول در شهرهای مناطق خشک فلات ایران که تحت تاثیر خشکسالی ها ی متعدد بودند؛ از طبیعت دریافت کند؛ امنیت نیز  مزید برعلت بود که زندگی کشاورزی بسرعت در تمام گیلان بویژه جلگه  گسترش پیدا کند و جمعیت روز بروز فزونی یابد با افزایش جمعیت در جلگه گیلان و دست یابی به مازاد محصول کشاورزی  و رونق داد و ستاد؛ ایجاد بازارهای محلی نیاز به تمرکز برای مدیریت بر سرزمین احساس شد، رفته رفته شهرهای کوچک در گیلان ساخته  و گسترش پیدا کرد، روند جمعیت پذیری شهرهای گیلان بعد از انقلاب مشروطه و بطور خاص از دوره پهلوی دچار دگرگونی شد و رفته رفته مهاجرین روستایی جذب شهر شدند ؛ این اتفاق بویژه در شهر رشت مرکز استان به دلیل تمرکز فعالیت ها و مرکزیت اداری استان و خدمات و امکانات و عدم اختصاص امکانات و توسعه  زیرساختها در روستاهای اطراف و شهرهای همجوار چشمگیر بود؛ بدلیل  ضعف مدیریت شهری و نبود قوانین و نظارت لازم؛ مهاجران توانستند از عدم محدودیت قانونی بر ای ساخت و ساز نهایت استفاده را بکنند و باعث رشد قارچ گونه  ساخت و ساز غیرقانونی و غیر ایمن در حاشیه شهر ها  بشوند؛ این اتفاق کم و بیش در تمام شهرهای گیلان مشاهده میشود، اگر چه در شهرهای بزرگتر این معضل زودتر بوقوع پیوست.

در شهرهای رشت و انزلی بدنبال تغییراتی که در شیوه زندگی مردم از صفویه به بعد و با شدت بیشتر از دوره قاجار و مشروطه بوقوع پیوست ؛محل بروز و گسترش فرهنگ شهروندی با معیارها و استاندارد های خاص آن دوران شدند؛ ایجاد  تجارتخانه ها و کاروانسراهای متعدد و رفت و آمد گسترده بازرگانان روس و قفقازی و اروپایی و یهودی؛ صادرات ابریشم  و برنج و خاویارگیلان و  دیگر محصولات شهرهای فلات مرکزی و واردات  کالاهای مدرن اروپایی؛ گسترش مسیرهای جاده ای و آبی و رونق بنادر باعث شد که رشت و انزلی دروازه اروپا نام بگیرند؛ ایجاد تماشاخانه و رونق تئاتر و سینما  و نشر روزنامه ها و نشریات و انجمن های فرهنگی و بانوان و فعالیت های ورزشی باعث شد زندگی شهری و به تبع آن  فرهنگ شهروندی بسرعت دراین دوشهر و تا حدی در آستارا و دیگر شهرها شکل بگیر؛ ایجاد صنایع مختلف از دوره پهلوی در شهر رشت و احداث شهرصنعتی رشت  و توسعه بندر انزلی و اصلاحات ارضی  و ایجاد زیرساختهای متعدد  باعث  مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها بویژه رشت گردید؛ بطوری که  شهر از خدمات رسانی به تمام مهاجرین جدید بازماند  و رفته رفته تعداد تازه شهرنشینهایی  که در فرهنگ شهری بطور کامل جذب نمی‌شدند افزوده شد؛ از طرفی بسیار از شهروندان گیلانی بدلایل مختلف از جمله نبود شرایط و امکانات کافی و لازم مجبور به ترک شهرهای گیلان  و مهاجرت به شهرهای بزرگ کشور و اروپا و امریکا شدند و این باعث شد توان جذب و استحاله فرهنگی شهرها بویژه رشت که با  مهاجرت گسترده روستاییان با فرهنگ خاص خود مواجه  بودند بسیار کاهش پیدا کند.
آمارها به روشنی نشان میدهد با گذشت زمان؛ درصد کسانی که متولدین شهرهای گیلان بودند نسبت به ساکنینی که متولد روستاها بودند کاهش پیدا کرده؛ همچنین  زمینهای اشغال شده  و ساخته شده درحاشیه شهرها توسط مهاجرین بسرعت رو به افزایش بوده و همینک درصد قابل توجهی از مساحت شهرها؛ مربوط به ساخت و سازهای غیرقانونی میباشد؛ مساله اسکان غیر رسمی  و حاشیه نشینی که از تبعات مهاجرت گسترده و خارج از ظرفیت شهرهای گیلان بوده  مایه تشدید اصطکاک گروه های اجتماعی و مانع همسازی  آرام مهاجرین در جامعه شهری شده  و مهاجرین به سمت حاشیه ها سرازیر شدند و با مشکلات متعددی نظیر مسائل بهداشتی؛ عدم دسترسی به آب آشامیدنی سالم؛ نداشتن سیستم دفع بهداشتی فاضلاب, خارج بودن از محدوده خدمات شهری از جمله خدمات انتظامی و ادارات مختلف؛ نبود امنیت کافی؛ و بسیاری دیگر از کمبودهای ناشی از مدیریت ناکارآمد شهری و عدم توانایی مدیریت شهری مواجه شدند؛ که باعث  شد جمعیت پرشمار حاشیه نشین ها ارزشهایی جدا از ارزش های رایج جامعه شهری داشته باشند و دائما در حال نزاع و گارد گرفتن در برابر منافع عمومی شهر و  نظام فرهنگی شهر قرار بگیرند، و این موضوع کماکان در تمام شهرهای گیلان مشاهده میشود؛ و گویا نظام فرهنگی شهر در محاصره ای همه جانبه از سوی فرهنگ ضد شهری مواجه شده و تمام تلاشهای شهرگرایانه نظام مدیریت شهری و شهروندان و جامعه مدنی برای جذب دیگر شهرنشینان حاشیه  شهر  نا کافی می‌باشد.
پیشنهاد میشود برای سرعت بخشیدن به فرایند شهرگرایی و ایجاد حس  تعلق به شهر در ساکنین مناطق حاشیه ای اقدامات زیر انجام شود:

-ساخت مسکن استاندارد و شهرک سازی و احداث مجتمع های مسکونی وارائه تسهیلات به ساکنین حاشیه شهرها از طریق جذب سرمایه گذار و فراهم کردن شرایط انبوه سازی برای تشویق سیستم بانکی

-ایجاد زیر ساختها و ارائه خدمات توسط  شهرداری  و دیگر ادارات  در محلات حاشیه ای از جمله احداث راه و اسفالت کردن آن؛سیستم دفع فاضلاب؛ سیتم دفع آبهای سطحی ؛  امکانات آموزشی، درمانی؛ امکانات تفریحی مانند پارکها و فضای سبز و فرهنگسراها ؛ جمع آوری زباله ها و پاکسازی ابگیرهای فصلی و حرص گیاهان زائد؛  گازرسانی و برقرسانی و توسعه شبکه های مخابرات و اینترنت؛ مستقر شدن و نظارت بیشتر نیروی انتظامی برای آرام سازی مناطق حاشیه ای و جلوگیری از رشد بزهکاری؛  ایجاد مراکز خرید و بازارچه ها
-جلوگیری از بورس بازی زمین  و خرید و فروش زمین های نسقی که بدون توجه به  قوانین شهر سازی باعث میشوند در آینده  مدیریت شهر بشدت گرفتار و درگیر این مناطق شود ؛ اعمال بی کم و کاست قوانین شهرسازی  و برخورد قاطع با متخلفین؛ و همزمان ارائه تسهیلات و مشوقهای لازم برای اسکان در شهرکهای جدید

-توجه جدی به زیرساختها ی روستاها و شهرهای کوچک  اطراف با ارائه آموزش  و دادن تسهیلات و امکانات برای ایجاد جاذبه برای سکونت در  روستاهای مبدا  و پیشگیری از  مهاجرت و همچنین مهاجرت معکوس شهر به روستا

– ایجاد اشتغال و بکار گیری نیروی  جوان و جویای کار بومی مناطق حاشیه ای در فعالیتهای عمرانی شهر

-اعطای بیمه  های درمان

-تشکیل شوراهای محل و کشاندن  فعالیتهای سمن های زیست محیطی خیریه و بانوان و کودکان و …به مناطق حاشیه ای  و مشارکت دادن  هر چه بیشتر ساکنین برای همیاری مدیریت شهری ؛ برگزاری جشنواره ها ی تفریحی و مسابقات ورزشی  با کمک و مدیریت  خود ساکنین

-اسکان و جابجایی اجباری جمعیت  از مناطق فرسوده و حاشیه نشین به مجتمع های مسکونی و رسمیت بخشیدن و قانونی کردن  مالکیت  مردم مناطق حاشیه نشین و آزاد سازی زمینهای  این مناطق و ایجاد بانک زمین  برای توسعه های آینده باتوجه به کمبود شدید زمین درگیلان و جلوگیری  زمین های کشاورزی

-زمینه سازی برای مشارکت ساکنین حاشیه شهرهای گیلان در توسعه سیاسی؛ اجتماعی؛ اقتصادی

منابع:
۱-پور اقایی ؛عبدالله، بررسی و تحلیل اسکان غیر رسمی در شهر رشت و راهکارهای مناسببرای بهبود روند آن؛ ۱۳۸۳
۲-هزارجریبی،؛جعفر،اثر حاشیه نشینی بر وقوع جرایم اجتماعی ؛۱۳۸۸

۳-بریمانی ؛ فرامرز؛ حاشیه نشینی ؛ ناهنجاریهای شهری و راهکارهای تعدیل آن؛۱۳۸۳

۴-نقدی، اسدالله، حاشیه نشینی چالش فراروی توسعه پایدار شهری؛۱۳۸۴

فرهاد علیپور- کارشناس برنامه ریزی شهری

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share