دیارمیرزا گزارش می‌دهد

مروری بر وقایع روزهای پایانی قیام میرزا کوچک با درنگی بر کتاب «گاه‎شمار نهضت جنگل»

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، یکی از رویدادهای مهم سیاسی – اجتماعی در تاریخ معاصر ایران٬ شکل گیری نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک جنگلی است؛ این نهضت اگرچه در رویارویی با حکومت استبدادی زمان خود چندان دیر نپایید و به خاموشی گرایید٬ اما اتفاقات مهمی را در تاریخ گیلان به طور خاص در تاریخ کشور به طور عام رقم زد

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، یکی از رویدادهای مهم سیاسی – اجتماعی در تاریخ معاصر ایران٬ شکل گیری نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک جنگلی است؛ این نهضت اگرچه در رویارویی با حکومت استبدادی زمان خود چندان دیر نپایید و به خاموشی گرایید٬ اما اتفاقات مهمی را در تاریخ گیلان به طور خاص در تاریخ کشور به طور عام رقم زد؛ آنچنان که بررسی و تحلیل تاریخ معاصر ایران بدون اشاره به خیزش جنگل قطع تحلیلی ناقص و ناکافی خواهد بود.

منابعی که تاکنون به بررسی نهضت جنگل پرداخته‌اند خالی از ضد و نقیض‌های معمول نبوده و نیست و همین امر رویکرد مجدد به این نهضت حماسی و واکاوی آن را کاملا ضروری می‌نماید.

کتاب «گاه‎شمار نهضت جنگل» اگرچه زنجیر روزانهٔ رخدادهای آن به یکدگیر متصل نیست اما نخستین کتابی است که رخدادهای این نهضت را به صورت پشت سر هم و با تاریخ و عکس تا آنجا که از پژوهش‌های میدانی و منابع مختلف به دست آمده در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.

کتاب «گاه‎شمار نهضت جنگل»

                                             کتاب «گاه‎شمار نهضت جنگل»

دکتر هومن یوسفدهی نگارنده گاه‌شمار نهضت جنگل در مقدمه این کتاب نوشته است: «نهضت جنگل از آغاز شکل گیری تا امروز٬ بارها و بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم و با تنوع شگفت انگیزی در دیدگاه٬ مورد نقد و داوری قرار گرفته است و اگر بگوییم این تنوع در منظر و نظر٬ از ماهیت این نهضت٬ یعنی تنوع ملیتی٬ قومی و مرامی جنگلی‌ها و تغییر جهت سیاسی آن از «هیات اتحاد اسلام» به «جمهوری سرخ گیلان» سرچشمه گرفته است٬ به خطا نرفته‌ایم. متاسفانه داوری‌های صورت گرفته در مورد نهضت جنگل عمدتا یا با غرض ورزی و بی انصافی همراه بوده یا با شیفتگی و تعصب؛ و در این میان٬ نقش حکومت‌ها را در انحراف اذهانو قلب واقعیت‌ها نباید نادیده فراموش کرد.

اکنون پس ازگذشت یک قرن از آغاز نهضت جنگل و پس از انتشار هزاران برگ اسناد٬ نامه‌ها و خاطرات مربوط به این قیام در ایران و دیگر کشورها٬ وقت آن رسیده که همه پیش فرض‌ها از اذهان زدوده شود و داوری منصفانه و بی‌حب و بغضی در اینباره صورت پذیرد. نخستین گام در این راه تدوین گاه شماری برای تعیین زمان دقیق هر واقعه و مشخص کردن توالی صحیح رویدادهای تاریخی مرتبط و موثر است. محققا این امر راهگشای تاریخدانان و تحلیلگران در فهم درست جریان حوادث و جهت گیری‌های سیاسی افراد و گروه‌ها و حتی کشورها خواهد بود؛ چرا که هر واقعه تاریخی می‌تواند توجیه کننده اقدامات و رویدادهای قبل و بعد از خود باشد».

photo_2016-12-01_18-37-02

یوسفدهی در ادامه نوشته است: «این اثر گاهشمار رویدادهایی است که مقارن با نهضت جنگل در گیلان٬ ایران و جهان به وقوع پیوسته و به زعم گردآورنده٬ بر کم و کیف اقدامات موافقان و مخالفان این نهضت و روند حوادث تاریخی آن دوران موثر بوده است».

وقایع روزهای پایانی نهضت در سال ۱۳۰۰ شمسی را با یکدیگر مرور می کنیم:

هفدهم مهر: رضاخان سردار سپه (وزیر جنگ) از تهران عازم گیلان شد.

نوزدهم مهر: قشون دولت به فرماندهی سردار سپه به امامزاده هاشم رسیدند و در همین روز خالوقربان هرسینی که تاب نبرد در دو جبهه (جنگلی‌ها و قوای دولتی) را نداشت در امامزاده هاشم تسلیم سردار سپه شد و قشون دولتی را به رشت دعوت کرد. (۱۲ صفر ۱۳۴۰ هجری قمری)

بیست و یکم مهر: رضاخان سردار سپه با قوای تحت امر خود وارد رشت شد و احسان الله خان دوستدار و همرزمانش به قصد عزیمت به باکو راهی انزلی شدند. میرزا کوچک خان هم با یارانش به سمت تالش و خلخال عقب نشینی کرد و عده ای از جنگلی‌ها که از جنگ و نبرد خسته شده بودند به تدریج تسلیم نیروهای دولتی شدند (۱۳ صفر ۱۳۴۰ هجری قمری)

photo_2016-12-01_18-30-11

بیست و چهارم مهر: سردار سپه با نمایندگان جنگلی‌ها (ابوالحسین شفاهی و محمدعلی گیلک) توافق کردند که جنگ به مدت ۴۸ ساعت متارکه شود تا نامه‌ای سردار سپه مبنی مبنی بر دعوت میرزا کوچک خان به همکاری به وی تسلیم شود.

بیست و ششم مهر: پیش از پایان مدت متارکه جنگ در نیمه‌های شب بین دسته‌ای از جنگلی‌ها و دولتی‌ها که از متارکه جنگ بی خبر بودند نبرد واقع شد و عده‌ای کشته و مجروح شدند در نتیجه نمایندگان جنگل توسط قوای دولت دستگیر شدند. در همین روز حسن خان ساعدالملک به حکمرانی گیلان منصوب شد.

بیست و هشتم مهر: احسان الله خان دوستدار و همرزمانش پس از دریافت ۵ هزار تومان از دولت مرکزی سوار بر کشتی رهسپار باکو شدند و همزمان قوای دولتی با شلیک توپ وارد انزلی شدند. پایگاه جنگلی‌ها در کسما و فومن به تصرف قوای دولتی درآمد و میرزا کوچک خان به سمت تالش عقب نشینی کرد.

سی‌ام مهر: میرزا کوچک خان در نامه ای اعتراض آمیز خطاب به سردار سپه نسبت به عدم رعایت متارکه جنگ حمله قزاق‌ها به ماسوله و توقف نمایندگان جنگل اعتراض کرد.

یکم آبان: سردار سپه در پاسخ به نامه میرزا کوچک خان با او در خصوص تسلیم به قوای دولتی اتمام حجت کرد و او را به دروغگویی و عهدشکنی متهم کرد.

پنجم آبان: میرزا کوچک خان آخرین نامه خود را که حاکی از نارضایتی و اندوه وی از وضعیت پیش آمده بود خطاب به یکی از دوستانش میرآقا عربانی نوشت و سپس همراه گائوک آلمانی (هوشنگ) و حسن خان آلیانی و ۳۹۰ نفر از یاران بازمانده‌اش رهسپار خلخال شد. به آن امید که از حمایت عظمت خانم فولادلو و برادرانش امیرعشایر شاطرانلو و رشیدالممالک برخوردار شود.

هفتم آّبان: حیدرخان عمواوغلی که در مسجد بیه پیش واقع در جنگل‌های انبوه توسه کله تحت مراقبت ایل آلیانی قرار داشت توسط افراد ایل و از بیم آن که به جنگلی‌ها منتسب شوند خفه شد و در همانجا به خاک سپرده شد.

یازدهم آبان: رضاخان سردار سپه که کار میرزا کوچک خان را تمام شده می‌دانست رشت را به مقصد تهران ترک کرد و محمدقلی خان امیرپنجه رئیس کل قوای فرونت را به جای خود باقی گذاشت تا کشته یا زنده میرزا کوچک خان را به دست آورد. میرزا یوسف خان شبان شفتی با جنگاوران همراهش بر راه‌های کوهستانی رشت مسلط شد و راه جنگلی‌ها را بست. قزاق‌های دولتی هم زیده و ماکلوان و کلرک را تصرف کردند.

بیست وششم آبان: اسماعیل خان جنگلی خواهرزاده میرزاکوچک خان دستگیر و در ماکلوان محبوس شد.

یازدهم آذر: میرزا کوچک خان جنگلی و تنها یار بازمانده و وفادار او گائوک آلمانی در گردنه گیلوان خلخال بر اثر سرما جان سپردند. سر میرزا کوچک خان را از پیکرش جدا کردند و به رشت فرستادند. ولی جسد او را در روستای خانقاه در حوالی گیلوان به خاک سپردند (دوم ربیع الثانی ۱۳۴۰ هجری قمری)

sarboridemirzauntitled

پانزدهم آذر: سر بریده میرزا کوچک خان را به رشت آوردند و ذر سبزه میدان به نمایش عموم گذاشتند و خالوقربان هرسینی که به خاطر تسلیم شدن به سردار سپه به دریافت درجه سرهنگی و لقب «سالار ظفر» نائل شده بود مامور حمل سر بریده همرزم سابق خود به تهران شد.

نوزدهم آذر: خالو قربان در حالی که سر بریده میرزا کوچک خان را به همراه داشت وارد قزوین شد (۱۰ دسامبر ۱۹۲۰ میلادی)

بیستم آذر: خالو قربان سر بریده میرزا کوچک خان را در تهران به رضاخان سردار سپه تقدیم کرد ولی این کار وی به مذاق سردار سپه خوش نیامد (۱۱ دسامبر ۱۹۲۰ میلادی)

بیست و سوم آذر: قرارداد ۲۶ ماده‌ای جامعی بین دولتین ایران و شوروی منعقد شده بود به تصویب مجلس شورای ملی رسید و طبق این قرارداد بانک استقراضی روس با تمام نفوذ و اشیا و محاسبات اموال منقول و غیرمنقول و نیز راه شوسه انزلی – قزوین- تهران و کلیه متعلقات آن به ایران واگذار شد. همچنین کلیه امتیازات  مطالبات دولت روسیه تزاری و اتباع آنها و کاپیتولاسیون لغو شد.

گفتنی است کتاب «گاه‎شمار نهضت جنگل» با قیمت ۲۵ هزار تومان توسط نشر فرهنگ ایلیا روانه بازار کتاب شده است.

Share