دیارمیرزا گزارش می‎دهد

گزارشی مصور از روستاهای کرگانرود تالش/ روایت مردمی که خدا را از یاد نبرده اند

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا دیدن این روستای محروم با حداقل شرایط یک زندگی یک تراژدی و تضاد با شعارهایی است که مردم را صاحبان کشور می خواند. این یک دین بر گرده فردی است که خود را خبرنگار می داند تا پیام مردم روستا را به همه برساند که در اوج نداری هم می توان با خدا بود.

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا زندگی در روستاهای حاشیه و داخل جنگل های هیرکانی گیلان مشکلات و مزایای خاص خود را دارد. روستاهایی که باید زیستن در محدودیت های قانونی و نیازهای رو به فزونی را به گونه ای حل و فصل کنند. یکی از نیازهای این مردم داشتن عبادتگاه است و عبادتگاه های دینی در ادیان مختلف به مکان هایی گفته می شوند که پرستش و مناسک دینی در آنها صورت می گیرد و دارای قداست خاصی در میان پیروان ادیان است. مسلمانان فارغ از هر مذهبی عبادتگاه هایی به نام مسجد دارند و عموما این گونه فضاها دارای بهترین تزیینات، ساختمانها و امکانات است. مردم روستاهایی پی سرا و زورمی در بخش کرگانرود تالش که دوری فاصله آنها را دچار چالش می کند چند سالی است که اقدام به برپایی یک مسجد به صورت چادر عشایری تالش(پوری) کرده اند.

photo_2016-11-07_09-43-13
مسجد امام حسن مجتبی (ع) با چوبهای نازک انعطاف پذیر به هم بسته شده با کفی از سنگ رودخانه و نایلونهای نازک پوشش گلخانه ساخته شده و دارای ۲ قسمت زنانه و مردانه است. مردم این روستا پیش از احداث آن مجبور به پیمودن چند کیلومتر برای رسیدن به نزدیک ترین مسجد در روستای مجاور بودند که تاریکی شب و حضور حیوانات وحشی در محیطی که زندگی آنسان با حیات وحش پیوستگی دارد دور از انتظار نیست.

همه پوشش کف این مسجد فرشهایی است که مردم روستاها از منازل خود با آن هدیه کرده اند و با وجود فقر و کمبودهای مالی خانه خدا را از یاد نبرده اند. تنها فضای ساخته شده با مصالح جدید، سرویس بهداشتی آن است که با سنگ بلوک احداث شده است.

photo_2016-11-07_09-43-19

آن سوی نهری کوچک که این روزها از آب باران لبریز است یک مدرسه نیز قرار دارد که دست کمی از این مسجد ندارد. مدرسه تقوی کوهستان در ابتدای روستای جنگلی پی سرا همان قصه دانش آموزان مدارسی را می گوید که به این زودی ها رنگ مکانیزاسیون و خدمات نوین آموزشی را نخواهند دید. این مدرسه کوچک با ۳ اتاق کوچک، ۲ دوره تحصیلی ابتدایی را شامل می شود. ساختمانی که با سنگ بلوک بنا شده و تنها فضای ورزشی آن ۴ تیرک چوبی و نخ نایلونی بسته شده آن است.

photo_2016-11-07_09-43-39

بیشتر مردم این روستای تالش نشین در فقر زندگی می کنند و جز دامداری، کشت اندک محصولات باغی و برنج در سطحی محدود به کارگری در روستاهای پایین دست مشغول هستند. جاده خاکی روستا و داشتن فقط خط انتقال برق فشار ضعیف و لوله آب تنها نقطه امیدواری این مردم است. پدران و مادران این کودکان مشغول به تحصیل، از بی سوادی خود می نالند و با وجود کمبودها سعی دارند تا فرزندانشان حداقل سوادی برای به دست آوردن یک موقعیت و احقاق حقوق داشته باشند. دیدن روزگار ولی نعمتان انقلاب یک قصه پر غصه است. اما همه این آلام به همین جا ختم نمی شود.

۶ کیلومتر آن سوتر که دیگر جاده ماشین رو وجود ندارد روستایی دیگر قرار دارد. شهید عمران جورابچی تنها شهید روستاست که ساکن روستایی به نام «لتن پرت» با نام رسمی «لتن کورپی» بود که پس از شهادت به دلیل نبود راه دور از زادگاهش در مزار شهدای روستایی دیگر به نام «هره دشت جنوبی» به خاک سپرده شد. همین دوری مزار فرزند، موجب شد تا خانواده این شهید از روستا کوچ کرده و در نزدیکی این مزار اقدام به ساخت یک خانه مسکونی نمایند.

photo_2016-11-07_09-43-45

این روزها حال و روز روستای «لتن پرت» به معنی خانه های با سقف چوبی و پل، به یک منطقه متروکه بیشتر شبیه است. خانواده های زیادی اقدام به کوچ از این مکان نمودند. برای توصیفش  باید از کلمه بسیار زیبا استفاده کرد و آرامش تنها سهم این مردم از زندگی است. اینجا ۱۰ خانوار در خانه هایی با سقف های عمدتا لته پوش، اسکلت چوبی و دیوارهای کاه گلی وجود دارند و ابتدایی ترین خواسته های آنها داشتن راه، برق، آب و سوخت فسیلی و کپسول گاز است. این مردم سخت کوش صدایشان تا سفرهای استانی دولت قبل نیز رسیده و تصویب احداث جاده نتیجه پیگیری های آنهاست که تاکنون محقق نشده است. مدرسه تنها نقطه قوت اینجاست که با وجود گذشت ۲۷ سال از ساخت آن هنوز پابرجاست. کوچ روستاییان موجب کاهش زادآوری شده و مدرسه شهید عمران جورابچی دیگری دانش آموزی برای تحصیل ندارد و سالهاست که خاک بر در و دیوار آن نشسته است.

photo_2016-11-07_09-43-53

دیدن این روستای محروم با حداقل شرایط یک زندگی یک تراژدی و تضاد با شعارهایی است که مردم را صاحبان کشور می خواند. این یک دین بر گرده فردی است که خود را خبرنگار می داند تا پیام مردم روستا را به همه برساند که در اوج نداری هم می توان با خدا بود.

گزارش: طاها عبدللهی

 

Share