شعری که علیرضا بدیع برای بانوی دستفروش فومنی سرود

به گزارش سرویس رصد فضای مجازی دیارمیرزا علیرضا بدیع شاعر برجسته کشورمان در پی سیلی خوردن بانوی دستفروش فومنی از مامور سدمعبر شهرداری فومن با سرودن شعری از وی دلجویی کرد.

به گزارش سرویس رصد فضای مجازی دیارمیرزا علیرضا بدیع شاعر برجسته کشورمان در پی سیلی خوردن بانوی دستفروش فومنی از مامور سدمعبر شهرداری فومن با سرودن شعری از وی دلجویی کرد.
badiuntitled
بدیع در صفحه شخصی اینستاگرام خود با انتشار عکس آن واقعه تلخ و دردناک نوشت:

همین لحظه نظم بداهه‌ای با چشم خون برای مادرم
و این دست که از آستین ضحاک بیرون آمده:

می‌گذارم پا به سن آرام آرام و هنوز
مثل طفلی نو قدم در جستجوی مادرم

با چنین حال و مقالی، هرکجا ظلمی رود
می‌دوم با چشم خون پالا به سوی مادرم

تا روانم را بشویم از پلشتی‌های دهر
چند لحظه می‌نشینم روبروی مادرم

تار خواهد شد جهان در چشم‌های تیره‌ام
کم شود حتی اگر یک تار موی مادرم

تا که خواب خوش به چشمانم بیاید، سال‌هاست
آب خوش پایین نرفته از گلوی مادرم

خم شود میخی که بر پهلوی بی‌بی‌جان نشست
بشکند دستی که سیلی زد به روی مادرم

علیرضا بدیع

Share