نیما حاجتی

ضرورت آمایش سرزمین در توسعه گیلان

شناخت هر سرزمین بر اساس مولفه هایی مورد تحلیل قرار می گیرد که دارای معیارهای خاص اقلیمی، ویژگی های منحصربفرد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… باشد. از اینرو در نظر گفتن تقسیم اراضی سرزمین به انواع فعالیت ها و کارکردها، نیازمند سازماندهی و تهیه نوعی نظام برنامه ریزی می باشد که ضمن رعایت اهداف کلان، زمینه دستیابی به برقراری عدالت اجتماعی را در سطح جامعه مهیا نماید

NimaHajatiشناخت هر سرزمین بر اساس مولفه هایی مورد تحلیل قرار می گیرد که دارای معیارهای خاص اقلیمی، ویژگی های منحصربفرد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… باشد. از اینرو در نظر گفتن تقسیم اراضی سرزمین به انواع فعالیت ها و کارکردها، نیازمند سازماندهی و تهیه نوعی نظام برنامه ریزی می باشد که ضمن رعایت اهداف کلان، زمینه دستیابی به برقراری عدالت اجتماعی را در سطح جامعه مهیا نماید که چنین شرایطی در ادبیات توسعه خودنمایی می کند. عنصر پایداری در توسعه از جمله مواردی است که با حفظ روابط متقابل و رویکرد نظامند سبب پرهیز از تنش، تبعیض و رفتارهای متناقض در ساختار جامعه و ایجاد ثبات در تصمیم گیری هاست و تغییر معادلات را به سوی صاحبان اندیشه سوق می دهد. هر منطقه از جغرافیای سرزمین ضمن رعایت سیاست های کلی، تابع امکانات و موقعیت های ممتاز ژئوپلیتیکی خود می باشد که چگونگی آگاهی از پتانسیل های بالقوه می تواند در طرح های توسعه متوازن در برابر تهدیدهای زیانبار ایستادگی کند. اینجاست که تلاش ها برای داشتن یک برنامه جامع با نام آمایش سرزمین ، سعی داشته تا با ارائه راهبردهایی در زمینه امکان سنجی هدفمند و هماهنگ براساس دانش علمی نسبت به سرزمین، تاحدامکان از وقوع نابسامانی ها جلوگیری کند. آمایش سرزمین معطوف به برنامه ریزی متوازن و ساماندهی مطلوب فعالیت ها در تمامی حوزه های ملی و منطقه ای است که بر مبنای شناخت و نحوه بهره برداری از منابع در کنار پراکنش های جمعیتی و دارا بودن نقشه های اجرایی از شدت ضعف ها کاسته و بر نقاط قوت می افزاید. اما فاز بعدی پروژه مذکور، بصورت تخصصی با تلفیق علوم مختلف در قاب تحلیل سازمان فضایی و برنامه ریزی های مربوطه بسیار حائز اهمیت است و با هدف دستیابی به بالاترین میزان کارآیی مطرح می باشد.

توسعه فعلی گیلان بازتابی از گرایش های اقتصادی – اجتماعی و اعمال سلایق سیاسی متنوع طی دوره های پیشین می باشد که به سختی می توان تناسبی  میان ساختار فضایی استان و دگرگونی های جمعیتی یافت.  زیرا عدم توجه به برنامه‌های بلندمدت و وابستگی سیاست‌گذاران به شاخص های توسعه بخشی و گاهاً سطحی، سد بزرگ توسعه متوازن در دیارمیرزا  بوده است. تمرکز عمده در مرکز استان الزامات پراکندگی صحیح را در فعالیت های کوچک و بزرگ اقتصادی به حاشیه رانده و پیکربندی ساختار سلسله مراتبی را در نظام برنامه ریزی با چالش های جدی روبرو نموده است. هرچند همواره  ارائه آمارهای گاه و بیگاه سوالات بیشماری را در نزد گیلانیان به وجود می آورد! از سویی دیگر تهدیدات ناشی از مخاطرات زیست محیطی به دلیل پیوستگی مرزهای مناطق شهری و روستایی با سرعتی قابل تأمل بلای جان استان عزیزمان شده است که در تضاد آشکار با مبانی توسعه فضایی استان قلمداد می شود.

به هرتقدیر معضل نابرابری در توسعه سبب بروز آثار ناخوشایندی خواهد گردید که برآیند اختلاف سلایق تصمیم گیران و مدیران را در گذر زمان به تصویر خواهد کشید. اما ناگفته نماند که در مسیر توسعه نیازمند آنیم تا اطلاعات پایه ای را به گونه ای جمع آوری و به روز رسانی نماییم که نسبت به بهره گیری از فنون آینده نگری از موازی کاری ها به جد بپرهیزیم. همچنین اگر به درستی کاربری های قابل سرمایه گذاری با فراهم شدن تضمین لازم منطبق برقوانین رایج و به منظور کاهش بار مالی دولت در استان گیلان، در اختیار بخش های خصوصی داخلی و خارجی قرار گیرد، شاهد اصل رقابت پذیری بصورت واقعی خواهیم بود که مهمترین دستاورد آن رونق فضای کسب و کار برآورد می شود. البته اگر طیف های ویژه سعی در جهت دهی مشارکت های بخش خصوصی نداشته باشند که در این باب می توان سخن ها به میان آورد…!

دکتر نیما حاجتی- عضو انجمن آمایش سرزمین ایران

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

tel final1

Share