دلیل موفقیت حاج مهدی افتخاری در انتخابات چیزی جز عشق نبود
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا خاکسار گفت: حاج مهدی مثل دونده سرعتی است که خودش در پیشاپیش همه می دود. هر کس نفس داشته باشه و بتونه پابه پای ایشون حرکت کنه می ماند در غیر اینصورت خودش کنار میرود تا یه نیروی تازه نفس جایگزین شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا خاکسار گفته است:پیکر شفت و فومن را نمی شود از هم جدا نمود آقای افتخاری محصول دو شهرستان است کسی نمی تواند دو شهرستان را از هم جدا کند اگر کسی این کار را انجام دهد خیانت کرده است.
مشروح گفتگوی رضا خاکسار با هفته نامه «راه سوم» را در زیر می خوانید:
آقای خاکسار از خودتان شروع می کنید؟
اینجانب محمدرضا خاکسار متولد ۱۳۴۴ در روستای الله سر از توابع دهستان رودپیش هستم. دوران ابتدایی را در مدرسه گیگاسر طی کردم ولی به دلیل نبود مقطع راهنمایی و دبیرستان در این منطقه، این دو مقطع را در بازارجمعه گذراندم.
سال ۵۷ با اینکه حدودا ۱۴ سال داشتم با سیل جمعیت مردم برای تحقق اهداف انقلاب در راهپیمایی ها شرکت می کردم. سال ۵۸ اولین استارت کاری من با سپاه پاسداران فومن در سالن پیش آهنگی که برای دفاع شخصی در اختیار سپاه قرار داشت در جوار شهیدان علی اصفهانی نژاد و بشیر نظری زده شد. آقای حجت الاف به عنوان مسئول بسیج آن زمان و بنده مربی بودم. سال ۵۹ با شروع جنگ تحمیلی بیشتر عزیزانی که در این کلاس ها آموزش دیده بودند عازم جبهه شدند و خیلی از این بزرگواران شهید شدند و همین امر سبب شد که در سال ۵۹ به عضویت رسمی سپاه نایل آمدم و تا سال ۶۹ در سپاه بودم. در مدت ۱۰سالی که در سپاه بودم حدود ۸۰ ماه را در جبهه های جنگ سپری کردم. اکثر شهیدانی که امروز در گلزار امام زاده میرزا هستند یا در گردان من و یا در کنار من بودن از جمله: شهدای هدایت پناه، ادبی، خدمتگذار، خوش روش و… . در دوران حضور در جبهه جانشین گردان مالک اشتر و فرمانده گردانهای میثم و سلمان بودم. با اتمام جنگ تحمیلی به درخواست آقای سعیدی کیا وزیر راه آن زمان و موافقت محسن رضایی فرمانده کل سپاه، از سپاه به وزارت راه منتقل شدم و مدت کوتاهی در اداره کل راه گیلان و سپس در اداره کل بازرسی راه مشغول به کار شدم. در سال ۷۰ بعد از شهادت یکی از همرزمانم به دست ضد انقلاب که بخشدار مریوان بود فرماندار و استاندار کردستان از من خواستند که تهران را رها کرده و به عنوان بخشدار سرواباد مریوان مشغول به کار شوم. عقل حکم می کرد که نروم چون امکانات و امنیت در تهران قابل مقایسه با مریوان نبود و همچنین به دلیل نزدیکی به وزیر مورد لطف ادارات کل قرار می گرفتم ولی عشق چیزی فراتر از این چیزها بود. مریوان در آن زمان تا ساعت ۱۷در اختیار دولت و از ساعت ۱۷ به بعد دست نیروهای ضدانقلاب بود یعنی ناامنی کامل حکم فرما بود. حدود ۱۸ ماه بخشدار مریوان بودم و بعد از آن در شهرستان بیجار به عنوان بخشدار مرکزی، سپس در سال ۷۲ به عنوان بخشدار مرکزی و معاون فرماندار رودبار، در سال ۷۶ به عنوان معاون فرماندار و سرپرست فرمانداری فومن منصوب شدم. سال ۷۹ برگشتم به اداره کل راه و در قسمت برنامه و بودجه مشغول به کار شدم. در سال ۸۱ به عنوان مسئول حفاظت فیزیکی و آموزشی در سازمان بنادر و کشتی رانی، سال۸۶ به عنوان شهردار رشت و در سال ۸۷ با ۲۵ سال سابقه کاری خودم را بازنشسته کردم (چون جانباز جنگ بودم و می توانستم با ۲۵ سال سابقه کاری بازنشسته شوم).
وضعیت فومن و نحوه پیشرفت، مشکلات و موانع رو در حال حاضر چگونه می بینید؟
ما در بعد گردشگری، صنایع دستی، دامپروری و…حرفهای زیادی برای گفتن داریم ولی متاسفانه به دلیل عدم برنامه ریزی مناسب و مشکلات فراوان هنوز به آن جایگاه واقعی خود نرسیدیم. در بعد کشاورزی متاسفانه تک محصول هستیم. نتوانستیم از منابع طبیعی به نحو احسن استفاده کنیم و در بخش به زراعی به برنامه ششم توسعه که تدوین شده بود برسیم و متاسفانه نسبت به شهرستانهای دیگر بسیار عقب هستیم. متاسفانه در بحث مهار آبهای سطحی موفق نبودیم و هنوز هم در موقع خشکسالی با مشکلات مواجه می شویم و بسیاری مشکلات دیگر که باعث شده از لحاظ توسعه و پیشرفت نسبت به شهرهای دیگر،بسیار عقب تر باشیم.
راه حل این مشکلات را در چه می بینید؟
بهترین راه برای حل این مشکلات مصوبه مجلس در سال ۸۹ است که مجلس مصوب کرد هر شهرستانی برای توسعه و عمران، شرکتی به عنوان شرکت توسعه و عمران آن شهرستان راه اندازی کند. وقتی این شرکت ایجاد شود مردم در تمام زمینه ها اعم از: کشاورزی، دامپروری، صنعت، منابع طبیعی و…. ورود کند و بسیاری از مشکلاتی را که ذکر کردم حل کند. و جمله اقتصاد مقاومتی مقام معظم رهبری را جامه عمل بپوشاند. آن حلقه گم شده اینجا پیدا شد اما چون همچنان عده ای می خواهند از رانت استفاده کنند دوست دارند این حلقه همچنان زیر خاک بماند.
راه سوم: آیا در حال حاضر چنین شرکتی در سطح شهرستان ایجاد شده است؟
حدود ۶ یا ۷ ماه است که یک عده از دلسوزان شهرستان به کمک اداره تعاون و خصوصا آقای فرماندار و حمایت همه جانبه نماینده منتخب مردم فومن و شفت، استارت کار زده شده و اخیرا دفتر شرکت کنار تالار شهید بهشتی دایر شده که مردم می توانند به این مکان مراجعه کنند و فرم ها را دریافت کنن و از طریق بانک توسعه تعاون، سهام خریداری نمایند.
برگردیم به انتخابات مجلس سال گذشته. دلیل حمایت شما از آقای مهدی افتخاری چه بود؟
در جلسه خصوصی که با آقای افتخاری داشتم ایشان برنامه کاری و دغدغه هایش را مطرح کرد. من دیدم همان دغدغه هایی که ایشان مطرح میکنن دغدغه های من نیز هست. به همین دلیل تصمیم گرفتم که هر مقدار توان و امکانات که دارم در اختیار ایشان بگزارم که موفق شوند تا بتوانیم بستر را برای همشهریان خود آماده کنیم و آن مظلومیت پدر بزرگوارش و صداقت حاج مهدی سبب شد که من بیایم و بگویم که در خدمت شما هستم نه برای یک دوره، بلکه برای یک برنامه ۲۰ساله که بتوانیم شهرمون رو آباد کنیم.
آیا فقط گیلک زبانان به افتخاری رای دادند؟
رای آقای افتخاری هم بین گیلک زبانان و هم بین تالش زبانان بود، مردم گیلک و تالش تشنه خدمت صادقانه هستند هر کس دروغ نگوید و به وعده هایش عمل کند مردم دنبال آن شخص خواهند بود. من اعتقاد دارم هرکس قومیت مردم را جدا کند کارش جز خیانت چیز دیگری نیست چون سالیان سال ، قوم گیلک و تالش در کنار یکدیگر زندگی کرده، باهم فامیل شده و فرهنگ و روش زندگیشان در هم آمیخته شده است.
شفت و فومن چطور؟
پیکر شفت و فومن را نمی شود از هم جدا نمود آقای افتخاری محصول دو شهرستان است کسی نمی تواند دو شهرستان را از هم جدا کند اگر کسی این کار را انجام دهد خیانت کرده است.
مردم به چه کسی و چه نوع شخصیتی نیاز داشتند؟
مردم نیاز به فردی داشتند که با رویکرد دانشگاهی و تفکر جمعی بتواند مشکلات را حل کند و حاج مهدی با گفتن این جمله که «اگر من تجربه اجرایی ندارم دوستانی در کنار من هستن که هر کدام کوهی از تجربه هستند» به این نیاز مردم پاسخ دادند و در دل مردم جای گرفت.دیارمیرزا
از برنامه های آقای افتخاری برای ما بگویید؟
حاج مهدی یک برنامه ۴ساله (کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت) تدوین کرده و مسیر حرکت خودش رو مشخص کرده است این طور نیست که مثل سنوات گذشته، نماینده دنبال تعویض آبدارچی ها باشد. ایشان گفته که من اصلا به دنبال تعویض نیستم.
حاج مهدی مثل دونده سرعتی است که خودش در پیشاپیش همه می دود. هر کس نفس داشته باشه و بتونه پابه پای ایشون حرکت کنه می ماند در غیر اینصورت خودش کنار میرود تا یه نیروی تازه نفس جایگزین شود.
برخی اعتقاد دارند سه قطبی شدن انتخابات باعث پیروزی آقای افتخاری شد. نظر شما چیست؟
من اعتقاد به این ندارم حتی نظرم این هست اگر رای مردم تقسیم نمی شد اختلاف آرای ما بیشتر می شد. آقای افتخاری بدون هیچ منابع وارد عرصه انتخابات شد. دلیل موفقیت ایشان در انتخابات چیزی جز عشق و علاقه نبود. بعد از ۳۷ سال انقلاب، یک امید و همدلی در انتخابات شهرستان اتفاق افتاد که نتیجه اش پیروزی حاج مهدی در انتخابات شد.
در این انتخابات و موارد قبل هم بحث خرید رای مطرح شد. علتش را چه می دانید؟
یک عده که در طول ایام همیشه خواستند موج سوار باشند سعی کردن مردم رو گرسنه نگه دارند تا این گرسنگی سبب شود که مردم نیازمند این باشند که به طرف آنها دست دراز کنند. آمار تحت پوشش کمیته امداد خود دلیلی بر اثبات این موضوع می باشد که نشان می دهد که شهرستان ما بیشترین آمار تحت پوشش کمیته امداد را دارا می باشد دلیلش این هست که مردم فقیر هستند. نبود امکانات و شغل سبب شده است که تعداد زیادی تحت پوشش باشند که اگر تحت پوشش نباشند محتاج نان شب خواهند بود.
حل می شود؟ راه حل این مشکل چیست؟
نه… چون اگه قرار بود حل شود در این ۳۷ سال حل می شد. گاهی اوقات یک کاندیدا نزدیک انتخابات می گوید مردم به من رای بدهید شهر را برایتان گلستان میکنم همین شخص به محض اینکه رای آورد دیگه به مردم کاری نداره و هیچ ضمانتی وجود ندارد.
فکر می کنید چه عواملی باید پیروزی آقای افتخاری شد؟
اگر بخواهم خلاصه بگویم:
۱) توکل ایشان به خدا
۲)دعای خیر مردم
۳)صفا و صمیمیت حاج مهدی
۴)حمایت بی سابقه جوانان
۵)حمایت افرادی مانند علی میرزایی، جناب شادمند، دکتر نوری و… که بدون کوچکترین چشم داشت از حاج مهدی حمایت کردند.
می خواهم نظر شما را در این خصوص بدانم که آیا به نظر شما یک فرد دانشگاهی می تواند در عرصه سیاست موفق باشد؟
متاسفانه یکی از معضلات و مشکلات در بحث حزبی همین موضوع است. در سطح بعضی از شهرستانها مشاهده می کنیم که بعضی افراد از سواد کافی برخوردار نیستند. دارای پایگاه علمی و دانشگاهی نیستند همین افراد می آیند و خودشان را تئورسین احزاب معرفی می کنند. از فکرهای دیگران گلچین می کنند و همان را تحویل می دهند. در بعضی جاها که می خواهند بحث کنند می مانند چون از خودشان چیزی ندارند و پایه علمی ندارند. جامعه ما به افکارهای بلند با پایه دانشگاهی مثل دکتر نوری نیازمند هست که هم صداقت دارد هم از بطن مردم هست و هم در دانشگاه در تولید علم ایفای نقش می کند. افراد با این جایگاه علمی تمام بحث های مطرح شده را از جایگاه علمی اثبات می کنند.و حال آیا اینگونه افراد می توانند در عرصه سیاست موفق باشند؟ من اعتقاد دارم باید فرهنگ سازی کنیم و کسانی مثل دکتر نوری که پایه دانشگاهی دارند را حمایت کنیم پشت شان باشیم، بهشون دلگرمی بدیم که صحنه را خالی نکنند که اگر صحنه را خالی کنند، امثال شعبان بی مخ ها هویدا می شوند و سیستم کشور را تغییر می دهند.دیارمیرزا
جایگاه شما در میان احزاب حال حاضر کشور چگونه است؟
من همیشه میانه رو بوده ام… (اصولگرای اصلاح طلب). عاشق رهبر و حامی مردم هستم.
علت انتخاب گل سرخ فومنات چه بود؟
من اعتقاد دارم در جامعه ای که زندگی می کنیم همه جوانان یک نوع گل هستند که دارای محاسن بسیار خوبی هستند و این گل ها نیاز به باغبانی دارند که خودش رو فنا کنه تا گل هایش را همیشه شاداب نگه دارد. اعتقاد دارم اگر بخواهیم یک باغبان خوب برای همشهریان خود باشیم باید هر آنچه که تجربه داریم در قالب زکات تحویل بدهیم. من به این خاطر گل سرخ را انتخاب کردم که بتوانم خدمات بیشتری را برای همشهریانم انجام بدهم و همشهریانم را تشبیه به گل سرخ کردم که هم عطر و محبت دارند و هم سخاوت و مهربانی و هیچ کس از اینها بهتر نیست.
از گل سرخ در طب سنتی استفاده های زیادی می شود و خیلی از رازهای گل سرخ هنوز کشف نشده است در بحث دینی هم من بی بی فاطمه زهرا رو گل سرخ می بینم که یک گل سرخ هم در شکم داشت و اون گل سرخ به دلیل ظلمی که بهش شد پرپر شد.
و حرف آخر
در پایان تقدیر رو تشکر میکنم از راه سوم و آرزوی موفقیت برایتان از خداوند منان خواستارم و به عنوان یک برادر از تمام گروههای سیاسی در سطح شهرستانهای فومن و شفت و همه کاندیداها و حامیانشان می خواهم که در این ۴ سال کنار هم باشیم. تا دیروز رقیب بودیم و هر کدام به دنبال موفقیت کاندیدای مورد نظر خود بودیم اما امروز حاج مهدی افتخاری به عنوان نماینده شهرستان پذیرفته شده و اکثریت آرا را به خود اختصاص داده و در سطح کشور ایشون رو به عنوان نماینده منتخب شهرستانهای فومن و شفت می شناسند. بیاییم کینه و کدورت را کنار بگذاریم و به خاطر فرزندان و آیندگانمان دوستی و همکاری و محبت را جایگزین کنیم. در این فرصت ۴ ساله اگر کمک حال شویم خیلی از مشکلات حل می شود بعد ار ۴سال هرکدام از دوستان اگر دیدند آقای افتخاری باز می تواند کمک حال شود از ایشون حمایت کنند و اگر دیدند که نمی تواند موثر باشد اون زمان فکر دیگری باید کرد. ولی اگر اکنون کنار بایستیم و چوب لای چرخ بگذاریم این چوب لای چرخ آقای افتخاری نمی رود بلکه این چوب لای چرخ خودمان و مردم شهرمان هست.موفق و پیروز باشید.
دیدگاه