بیبیسی کجا را نشانه رفته است؟ / حلقهی انقلابیون را تنگتر نکنیم/باید دایره را بازتر کرد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا تردید ندارم آنها میدانستند که ابراهیم یزدی درباره سندی که به مکاتبهی کارتر و امام اشاره دارد موضع میگیرد و در واقع این موضعگیری صحیحِ دکتر یزدی بازی برد برد برای آنهاست چرا که نشان میدهد اصل موضوع(نامهنگاری) صحیح است و در نهایت در ارایه آن اشتباهاتی صورت گرفته پس مخاطبی که متوجه این حیلهی انگلیسی نشود میتواند به این نتیجه برسد که سند مربوط به میرزاخلیل کمرهای نیز معتبر است و تنها ممکن است این روایت نیز اندکی با واقعیت متفاوت باشد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا جعفر شیرعلینیا نویسنده و پژوهشگر تاریخ انقلاب و دفاع مقدس، پس از پخش مستندی تحریفآمیز از سوی شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی یادداشتی را در اختیار فارس قرار داد. نویسنده «دایرهالمعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی» به بهانه اقدام اخیر این شبکه معاند، از جنگ در حوزه تاریخ و مستندسازی سخن گفته و نوشته است: آرشیو که در واقع انبار مهمات است در ایران از ضعفهای اساسی رنج میبرد و باید در اینباره به فکر سر و سامانی جدی و فوری بود.
متن این نوشتار را در ادامه میخوانید:
یکسال پیش، ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ گفتگویی با رسانهها داشتم که با تیترهایی دربارهی جنگ روایتها و جنگ تاریخنگاری بازتاب یافت. ابتدا به بخشهایی از این گفتگو را که آن روز منتشر شد اشاره میکنم. خبرگزاری مهر بخشهایی از این گفتگو را از قول من چنین روایت کرده است: «اینکه ما دشمن داریم خیلی واضح است. این هم که هر دفعه از یک جای جدید وارد عمل میشوند، واضح است. اما احساس میکنم خیلی زود، دچار جنگ تاریخ خواهیم شد. منظورم جنگ و زدوخورد نظامی نیست چون دوره جنگ نظامی را پشت سر گذاشتهایم. از ابتدای انقلاب تا امروز، دورههای مختلف جنگ از جمله جنگ نظامی، جنگ اعتقادی یا تهاجم فرهنگی را داشتهایم و در حال حاضر در یک جنگ اقتصادی هستیم… اما در جنگ تاریخی که تا چندی دیگر درمیگیرد، با هجوم به تاریخ جمهوری اسلامی روبرو خواهیم بود و موج مستندسازی را خواهیم دید. در حال حاضر مستندسازی میشود ولی موج نیست. مثلا درباره رضاخان کارهایی انجام شد و درباره مقاطع مختلف تاریخ معاصر هم مستندسازی شد. این روزها به شدت به دنبال جمعکردن آرشیو هستند و این مستندهایی که در حال تولید هستند، بهنوعی تست و امتحاناند.»
در این مصاحبه که پیرامون کتابهای منتشرشدهام در نشر سایان، تاریخ زندگی امام خمینی، تاریخ جنگ ایران و عراق و روایتی از زندگی و زمانه آیتالله خامنهای برگزار شد، به جزییات بیشتری در اینباره اشاره کردم که با تیترهای مشابه در خبرگزاریهای دیگر نیز منتشر شد.
این دغدغه را پیش از این مصاحبه، بارها با کسانی که احساس میکردم تاثیرگذار و تصمیمگیر هستند در میان گذاشتهام؛ هرچند نمیدانم تا چه حد حرفهای مرا جدی گرفتهاند و البته به گمانم جدی نگرفتهاند وگرنه رزمندههای این نبردِ تاریخنگاری تا این حد در فشار سنگین نبودند و خلع سلاح نمیشدند. حال امیدوارم این هجوم بیبیسی فارسی در ایام درگذشت امام خمینی برخی را به باور آغاز جنگ برساند.
***
۳۶ سال پیش کسانی آمادگی ارتش عراق برای آغاز جنگ را تذکر داده بودند که چندان جدی گرفته نشد تا اینکه نیمهی شهریور ۱۳۵۹ ارتش صدام رسما درگیریهای مرزی و گلولهباران شهرهای مرزی را تبدیل به لشکرکشی زمینی کرد و زینلکش کرمانشاه را ۱۶ شهریور و میمک در استان ایلام را اشغال کرد و البته اعلام کرد چون این مناطق متعلق به عراق بوده و ایران پس نمیداده، آنها را به زور پس گرفته است. بسیار دیر مسوولان ایرانی هجوم دشمن را باور کردند اما گویا هنوز یک جنگ گسترده را پیشبینی نمیکردند چراکه ۱۷ شهریور در میانهی این دو هجوم هنوز موضوع اصلی کشور سخنرانی افشاگرانهی رییسجمهور بنیصدر در سالگرد ۱۷ شهریور بود و روزهای بعد نیز کشمکشهای این سخنرانی، پررنگتر از خبر ملغیکردن قرارداد الجزایر توسط صدام بود تا اینکه ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ حملهی هوایی سراسری و سپس لشکرکشی زمینی و سراسری آغاز شد و ما وارد جنگی بزرگ شدیم که همزمان با آغازش جدیت آن را باور کردیم.
اگر آن روز عراق اعلام کرد هدفش تنها گرفتن میمک و زینلکش بود امروز بیبیسی فارسی خود، از ادامهدار بودن این جریان میگوید. آنها خود میدانند آنچه ۱۳ خرداد رو کردهاند خریداری ندارد که آقایان دکتر ابراهیم یزدی، عبدالله شهبازی، محمدرضا کایینی و عطاءالله مهاجرانی و… در روزهای گذشته بیاساسبودن این افشاگری تحریفگونه را نشان دادهاند.
به نظر میرسد مدیریت این جریان هماکنون در حال رصد واکنشها برای طراحی جنگی است که سالهاست مقدمات و مهماتش را تهیه کرده است. نگارنده خبر دارد که کسانی در پاریس و لندن در حال نگارش تاریخ جمهوری اسلامی و زندگی امام خمینی و … هستند و گروهی نیز در حال تهیهی مستندهایی پرشمار در حوزههای مربوط به تاریخ جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی. یقینا برخورد با تحریف انقلاب و امام خمینی با بیانیه صورت نمیگیرد. کار رسانهای را باید رسانهای جواب داد.
***
۳۶ سال پیش در حالی جنگ آغاز شد که ارتش بهعنوان مهمترین سازمان نبرد در کشاکش مشکلات بسیاری بود و امروز نیز صداوسیما بهعنوان مهمترین سازمانِ این نبرد جدید با مشکلات فراوانی روبهروست و بهتازگی رییسی را که شاید بیشتر از دو سال وقت صرف انتخابش شده بود در کمتر از دو سال مستعفی دید.
در این نبرد جدید آرشیو و سوادِ تحقیق و نگارش نقشی مهم دارد و انگیزهی تنها، دردی دوا نمیکند. نابهسامانی آرشیو پاشنهی آشیل ماست. آرشیو که در واقع انبار مهمات است در ایران از ضعفهای اساسی رنج میبرد و باید در اینباره به فکر سر و سامانی جدی و فوری بود. در زمینهی سواد تحقیق و نگارش نیز با مشکلاتی مواجه هستیم.
یکی از اساسیترینش تنگکردن هر روزهی حلقهی انقلابیون است. گروهی آن را به تعبیر رهبری به پیر و پاتالها محدود میکنند و عدهای دیگر آن را به عدهای محدود با معیارهای سخت و گاه ساختگی. در حالی که رهبری در سخنرانی سالگرد امام گفتند: «اینکه ما هرکسی خوب حرکت نکرد یا بهطور کامل حرکت نکرد را متّهم بکنیم به غیرانقلابی یا ضدّانقلابی این هم خطا است.»
باید دایره را بازتر کرد و افراد بیشتری را به این نبرد فراخواند تا دشمن از اختلافات داخلی ما سوءاستفاده نکند و چنین بر مبانی تاریخی ما نتازد.
نکتهی مهمتر اینکه در سطح ملی، پشتوانهی پیروزی در این نبرد جدید، اعتماد مردم است. اگر خدای ناکرده اعتماد مردم به روایتهای تاریخی داخلی از دست برود و به حساب روایتهای خارجی و مخالف نظام واریز شود آن وقت حتی اگر تمام آنچه میگویند دروغ باشد، سخت بتوان پیروز این نبرد شد. موفقیتهای ما در جنگ هشتساله نیز سخت وابسته به این اعتماد عمومی بود و این اعتماد عمومی بود که مردم را راضی به زندگی در قناعت میکرد، تا اداره کشور آسانتر گردد و رزمندهها را با کمترین توقع و بالاترین ایثار در جبهه حاضر میکرد تا ضریب پیروزی بالاتر برود اما آنجا که رزمنده دغدغهی درگیری یتی و یونی پیدا کرد اوضاع متفاوت شد. در این میان از بسیاری خواستههای شخصی و جناحی باید گذاشت تا اعتماد عمومی به بالاترین حد برسد و پیروزی در این نبرد را تامین کند.
به گمان نگارنده بیبیسی فارسی با این برنامه و ارایه ضعیف چند سوژه، در حال سنجش میزان اعتماد عمومی در ایران به اینگونه خبرهاست. این سنجش حتی میتواند از راه ساده عضویت در رسانههایی مانند تلگرام صورت پذیرد. اگر تعداد کمی نیز به این خبر اعتماد کنند نشان میدهد که میتوان به افزایش این تعداد امیدوار بود.
تردید ندارم آنها میدانستند که ابراهیم یزدی درباره سندی که به مکاتبهی کارتر و امام اشاره دارد موضع میگیرد و در واقع این موضعگیری صحیحِ دکتر یزدی بازی برد برد برای آنهاست چرا که نشان میدهد اصل موضوع(نامهنگاری) صحیح است و در نهایت در ارایه آن اشتباهاتی صورت گرفته پس مخاطبی که متوجه این حیلهی انگلیسی نشود میتواند به این نتیجه برسد که سند مربوط به میرزاخلیل کمرهای نیز معتبر است و تنها ممکن است این روایت نیز اندکی با واقعیت متفاوت باشد. حال آنکه میرزا خلیل کمرهای همانند دکتر یزدی زنده نیست که موضوع را تایید یا تکذیب کند. در این میان پرداختن و یا تاختن به میرزا خلیل کمرهای دردی را دوا نمیکند. باید دید بیبیسی فارسی کجا را نشانه رفته است.
دیدگاه