سید رضا سید دانش

می نویسم باران؛تو،فاطمه (س) بخوان

می نویسم دریا؛ تو، فاطمه (س) بخوان.  می نویسم باران ، و تو،باز هم ،فاطمه (س) بخوان. که او بانوی سرمدیِ همه ی آب هایِ آینه گون است. بانوی ترنم ها و طراوت ها و رستن ها و شکفتن های ابدی… آب، درهر قطره اش،آینه درهر جلوه اش، سلام و سپاس گوی صفا و صدق […]

می نویسم دریا؛ تو، فاطمه (س) بخوان.

۸۶۷b834b-be0a-4039-8af7-ab46df167b64 می نویسم باران ، و تو،باز هم ،فاطمه (س) بخوان.

که او بانوی سرمدیِ همه ی آب هایِ آینه گون است.

بانوی ترنم ها و طراوت ها و رستن ها و شکفتن های ابدی…

آب، درهر قطره اش،آینه درهر جلوه اش، سلام و سپاس گوی صفا و صدق و اخلاص اوست،

که مادرِ تمام پاکی ها، خواهر تمام خوبی ها، و دخت یگانه ی بزرگی و کرامت هاست.

می نویسم:آسمان و سپیده و صبحدمان، و تواینهمه را، فاطمه (س) بخوان.

که جهان و جان و تمام تپیدن ها از ازل تا ابدالاباد،جاریِ نام جانبخش و جانفزای اوست

 که نور علی نور است وتابنده بر تمامی موجودات و نباتات و جمادات.

هر ذره از جان و جهان،جویای کمال خورشیدیِ اوست و دعا گویِ آن کرم و کرامت بی کرانه اش

 که هر خیری را نخست برای همسایه می خواست، و اول و آخرِ سعادت و بهروزی را برای دیگران می خواست تا خود؛ که خود، با تمام ستم هایی که دید، رها از دنیا بود و از سفره ی آراسته ی دل بستگی ها،آسان برخاسته بود.

آنجا که سخن از رسول رحمت و مهربانی حضرت محمد صل الله علیه وآله وسلم می رود؛ آنجا که ذکر مولای عاشقان به میان می آید(که هر دم می آید) یاد فاطمه علیها سلام، چون ستاره ای تابان می درخشد و این چنین است که جلوه یِ پاکی ی خداوندِ مهرآفرین، نفس به نفس هستی، جاریو ساری است تا تشنه گان محبت را، سیراب و سیراب تر سازد.

پس معنای نام او را، از باران، از دریا، از ماه، و از ستارگان بپرس.

 و اگر در جستجوی عطری از خلقت یگانه اش، در صحرای طلب، سرگردان شده ای، سراغ از یاس و ریحان و نرگس بگیر…

 که این سه ، تو را به سه بهارستان مهمان می کنند، در هر نفس، که نام او را، به نجوا بر زبان آوری…

سید رضا سید دانش –  فعال فرهنگی و رسانه ای
tel final1

Share