گفتگوی نوروزی با علی ربیعی:

رای به روحانی رای به پایان سیاست زدگی و پوپولیسم است/ راندمان وزارتخانه برای حل بیکاری صفر درصد بود/روحانی برخلاف خیلی ها راحت عصبانی نمی شود/زنده باد مخالف من فقط شعار نیست، شعور اصلاح طلبانه است/امنیتی بودن مگر جرم است؟ /برای تکلیف شرعی، اطلاعاتی شدیم

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا چرا نمی گویند علی ربیعی برای دفاع از نظام و حفظ امنیت ملی جانش را کف دستش گرفت و وارد سپاه و وزارت اطلاعات شد؟ هر چند میدانم پشت پرده اتهام امنیتی زدن به کابینه چیست

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا علی ربیعی وزیر رفاه ، کار و اموراجتماعی در گفت و گویی به خلقیات روحانی اشاره کرد، اینکه روحانی عصبانی نمیشود اما نه به این معنی که خیلی راحت با مسائل کنار میآید. آقای روحانی ناراحتی وعصبانیت خود را به نمایش نمی گذارد.rabiei_8443

در ادامه گزیده ای از مهمترین اظهارات ربیعی در گفتگو با اعتماد را می خوانید:

*پیروزی روحانی ماحصل خواست عمومی جامعه برای تغییر است. جدای از دولت مهندس میرحسین موسوی که هژمونی جنگ و مقاومت در برابر دشمن تبدیل به سرفصل باورهای مردم بود و باعث شده بود تا از چپ سنتی تا راست در دولت جنگ کنار هم بنشینند مابقی دولتها بر اساس تغییر خواهی مردم ایران رای آورده اند.

* پیروزی آقای هاشمی، رئیس دولت اصلاحات، احمدی نژاد و روحانی روی سیکل تغییرخواهی مردم است. پس از جنگ مردم آرامش و بهبود زندگی را طالب بودند. تمرکز آقای هاشمی روی بحث توسعه مبتنی بر ادراکی دقیق از همین خواست اجتماعی بود. دولت اصلاحات هم بازتاب خواست مردم و افکار عمومی برای تغییر بود. حتی پیروزی احمدی نژاد را بر خلاف خیلی از تحلیلگران و جامعه شناسان من وابسته به همین تغییر خواهی میدانم. وقتی احمدی نژاد ۳۰ سال انقلاب را هدف گرفت و گفت کاری نشده مردم گمان کردند که اتفاق جدید قرار است خلق شود.

*رای به روحانی رای به پایان سیاست زدگی و پوپولیسم است. مردم از اینکه شعار عدالت به تثبیت فساد انجامید عصبانی بودند، از اینکه دروازه جهان به روی ایران بسته شده خسته شده بودند، از اینکه طبقات نوظهور سرمایه داری بدون هیچ زحمتی متولد می شدند صبرشان به اتمام رسیده بود. به روحانی رای دادند تا تغییری و فرجی در زندگیشان ایجاد شود.

*واقعا فکر نمی کردم که سازمان بازنشستگی را با ۶۰ هزار میلیارد تومان بدهی تحویل مان می دهند راندمان وزارتخانه برای حل بیکاری صفر درصد باشد. واقعیت این است که وقتی گزارش وضعیت دولت به اعضای کابینه ارایه شد همه شوکه شدیم.

*به فساد مزمن نرسیده ایم اما به جایی رسیده ایم که متاسفانه فساد توجیه می شود.

* برخی اوقات می بینیم که گویا طاقت آقای روحانی هم طاق میشود و حرفهایی میزنند که رنگ و بوی عصبانیت و ناراحتی دارد. من با روحانی از دوران قرارگاه خاتم کار کرده ام. ایشان برخلاف خیلیها راحت عصبانی نمیشود.

*عصبانی نمی شود به معنی این نیست که آقای روحانی خیلی راحت با مسائل کنار میآید، نه. آقای روحانی ناراحتی و عصبانیت خود را به نمایش نمی گذارد. رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون درباره روحانی صدق نمیکند. چون ایشان را خوب میشناسم به شما میگویم او مشکلات و ناراحتی هایش را درون خودش نگه میدارد. به قول معروف درون ریز است. سخت می شود فهمید از چه چیزی عصبانی شده. اگرهم جایی حرفی میزند که سر و صدایی به پا میکند تردید نکنید بحث حق الناس است. ایشان روی حق و حقوق مردم بسیار مصر است.

* راهبرد مدیریتی آقای روحانی بر اساس ائتلاف-عقلانیت بود. نیروهای وابسته و منسوب به جناحهای مختلف راحتتر از هر کسی با روحانی کار کردند. در شورایعالی امنیت ملی گرایشهای زیادی بودند.

*آقای روحانی به دنبال اجماع سازی است، یعنی کاری که همیشه در مسوولیتهای مختلف تجربه کرده است.

* وقتی شما با سویه های مختلف و نگاههای گهگاه متضاد روبه رویید برای اینکه ضریب منافع را بالا ببرید ناچار به امتیاز دادن هم هستید. مثلا در قرارگاه خاتم منافع متضادی بود یا در شورایعالی امنیت ملی همینطور اما آقای روحانی سعی میکرد از نیروهای جناحهای مختلف در راستای منافع ملی یک خروجی خوب بگیرد و راندمان منافع را بالا ببرد.

*آقای روحانی خوب بلد است نیروهایی که جناحی هستند را برای پیشبرد اهداف ملی دور یک میز بنشاند. آقای روحانی هیچوقت نیروی حزبی نبوده و کار تشکیلات سیاسی نداشته که این عقبه به کمکش بیاید. اما با به کارگیری نیروهای جناحی منطبق بر منطق راهبرد اجماع-عقلانیت کابینه را چید.

* دولت کنسرسیومی نیست. بیشتر ارکسترازیزاسیونی است. روحانی رهبر این ارکستر است که میخواهد و دارد از سازهای مختلف، یک طنین آرامش بخش برای ملت بیافریند. ایشان به جهت حضور در مسوولیتهای متفاوت و بر اساس تجاربی که در این زمینه دارد بلد است از نیروهای سیاسی مختلف یک برآیند خوب بیرون بیاورد.

* همه وزرا میدانیم که کجا ایستاده ایم، وضعیتمان چیست و کجا باید برویم. شاید سر انتخاب وسیله با هم بحث کنیم اما سر اهداف هیچ اختلاف نظری بین وزرای چپ و راست نیست. آقای روحانی رهبر ارکستر قابل و خوبی است.

* وزرای دولت همه ژنرال اند اما به جهت نابسامانی هایی که از دولت سابق به این دولت به ارث رسیده نمیشود فقط به عنوان ژنرال بنشینیم و نقشه بکشیم و راهبردهای کلان طراحی کنیم که البته این کار را میکنیم. اکثر مواقع همچون ژنرالهایی هستیم که لباس سربازی به تن کرده ایم و وسط میدانیم.

*امنیتی بودن کابینه از آن دسته حرفهایی است که مخالفان دولت بدون منطق سعی میکنند به عنوان نقطه ضعفی به دولت الصاق کنند. مگر چند نفر سابقه فعالیت اطلاعاتی- امنیتی دارند؟ در ثانی امنیتی بودن مگر جرم است؟ سوال من از این کسانی که این برچسبها را به دولت میزنند این است که مگر علی ربیعی و امثال ربیعی ابتدای انقلاب و برای دفاع از خودشان و منافعشان وارد سپاه و نهادهای اطلاعاتی کشور شدهاند؟ من و امثال من برای دفاع از انقلاب و نظام و کشور و حفظ امنیت ملیمان وارد این نهادها شدیم. تکلیف شرعی، اجتماعیمان شد که شدیم اطلاعاتی. این آقایان وقتی میخواهند دولت را تخریب کنند از زاویه معکوس وارد میشوند.

*چرا نمی گویند علی ربیعی برای دفاع از نظام و حفظ امنیت ملی جانش را کف دستش گرفت و وارد سپاه و وزارت اطلاعات شد؟ هر چند میدانم پشت پرده اتهام امنیتی زدن به کابینه چیست اما کسانی که این حرفها را میزنند بهتر است خودشان پاسخی برای این پرسش پیدا کنند که ابتدای انقلاب که نظام با بحران گروهکها و امنیت ملی روبرو بود اینها کجا بودند؟ چرا که همه هم سن و سالان من در آن مقطع برای حفظ انقلاب و جلوگیری از صدمه خوردن به نظام وارد سپاه و نهادهای امنیتی شدند. از سوی دیگر همین جریانها و کسانی که نمیگویند ربیعی مدیر مسوول روزنامه، استاد دانشگاه، پژوهشگر نمونه واستاد دانشگاه بوده برای اثبات اهدافشان کفایت میکند.

*من هنوز به روایتی و از زاویه دیگری هم کار امنیتی میکنم. همین جا که نشسته ام باید با بحران کار و بحران اجتماعی مقابله کنم. فکر میکنید جلوگیری از این بحرانها کار سادهای است؟ آنهم در دولتی که اسیر سوء تدبیرهای دولت سابق است مانند یارانه ها و طرح مسکن مهر.

*فکر میکنید وقتی من به عنوان وزیر به وزارت کار و تعاون آمدم دولت سابق با همه تلاش خود مثل خوشهبندی و غیره توانسته بود چند هزار نفر را از لیست یارانهها خارج کند؟ هیچی. مصایب مسکن مهر را هم بروید از آقای آخوندی بپرسید که چه بلایی سر سرمایه ملی آورده. چرا ما امروز گرفتار ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی هستیم؟ به این علت که بودجه عمرانی و تسهیلات بانکی که دو موتور اقتصاد کشور و کانون انباشت سرمایهای هستند در دولت سابق پیش خور شدهاند و این دولت سوختی برای حرکت نداشته است. منابع مورد نیاز دولت برای ایجاد اشتغال، مقابله با رکود و رونق بازار با طرحهای بیمنطق دولت سابق به گروگان گرفته شده است.

* همه تلاش ما این بوده که دولت ورشکستهای که تحویل گرفتیم را دوباره سرپا کنیم. باید توجه داشت که هدف اول این دولت این بود که مشکلات بیشتر از این نشود و در پس گرایی گرفتار نمانیم.

*کار در وزارت کار راحتتر از فعالیت در وزارت اطلاعات نیست. آن حس وظیفه ای که در سپاه و وزارت اطلاعات داشتم را در حال حاضر مشدد دارم.

*آقای جهانگیری بیشتر از نهاوندیان و حسین فریدون در پاستور قدرت دارد.

* شاید در دولت اختلافاتی تاکتیکی برای رسیدن به اهداف وجود داشته باشد که این اختلافات، حسن است اما اینکه اختلاف منافعی باشد من چیزی ندیدهام و مصداقی ندارم که بگویم.

*من با همه رابطه ام خوب است. کمتر جایی را می توانید پیدا کنید که من بوده باشم و کسی با من بد شده باشد. اما آقای حجتی به دلیل روابط قدیمی ای که باهم داریم صمیمی ترین وزیر کابینه با من است که کنار هم مینشینیم و گاهی هم با هم درد دل میکنیم.

* هویت و ماهیت تفکری من اصلاح طلبی است هر چند اصلاح طلبی من با برخی از اصلاح طلبان تفاوت دارد. به اصلاح طلب بودن خودم هم افتخار میکنم.

* وقتی از «زنده باد مخالف من» حرف میزدیم فقط جملات و عبارات را کنار هم نمی چیدم، باور ذهنی و اعتقاد قلبی ام بود که نوشتم. وقتی پا به وزارتخانه گذاشتم دیدم این نیروها که از نظر سیاسی با من تفاوت دارند قرار نیست چوب لای چرخ وزارتخانه بگذارند و دردسر درست کنند چرا باید آنها را تسویه میکردم؟

*زنده باد مخالف من فقط شعار نیست، شعور اصلاح طلبانه است.

*نامه چهار وزیر درباره بحران رکود را خواندم و این سوال برایم به وجود آمد که این وزرا، وزیر شده اند که برای مشکلات اقتصادی راه حلی پیدا کنند و جلوی رکود و تورم را بگیرند نه اینکه در مقام وزیر هشدار بدهند. ما همیشه از این نامه ها به آقای روحانی می دهیم. یک نامه درون دولتی بود. اما واقعا قرار نبود رسانه ای شود که متاسفانه شد.

tel final1

Share