نوذری

یادداشتی در مورد بامداد ماچیانی

دین به تربیت  اخلاقی  انسان توجه نموده است  هر  نظام اخلاقی سه رهیافت  اساسی  برای رسیدن به مصادیق  فضیلت و رذیلت  اخلاقی مورد تاکید قرار گرفته که عبارتند؛ از عقل ، فطرت (دل) و ولی می باشد. اصول اخلاقی اسلام یک رویه اعتدالی و بدون افراط و تفریط را پیش پای مومنان می گذارد. در […]

دین به تربیت  اخلاقی  انسان توجه نموده است  هر  نظام اخلاقی سه رهیافت  اساسی  برای رسیدن به مصادیق  فضیلت و رذیلت  اخلاقی مورد تاکید قرار گرفته که عبارتند؛ از عقل ، فطرت (دل) و ولی می باشد. اصول اخلاقی اسلام یک رویه اعتدالی و بدmaking-list-0808-lg-5041854ون افراط و تفریط را پیش پای مومنان می گذارد. در مکتب اخلاقی اسلام به قصد و نیت عامل ، عمل اخلاقی توجه شده است و عمل باید با قصد و نیت رضایت خداوند یعنی با اخلاص  انجام گیرد . از سوی دیگر در آیات قرآن  در کنار ، نیت  ایمان و  عمل صالح نیز مورد توجه قرار گرفته است.

دو رکن اساسی داوری در خصوص  علم اخلاق ارزشمندی  و مسوولیت است مراد از مسوولیت اخلاقی، مسوولیت در برابر پروردگار  است و نتیجه آن مجازات و کیفر  اخروی می باشد اسلام از کسی  مسوولیت  می خواهد که دارای قوه تعقل، بلوغ طبیعی ، تحصیل علم و آگاهی ،  عدم اضطرار   و قادر به انجام  آن فعل باشد.

در آموزه های اسلامی نفس دارای ماهیتی  اخلاقی است  و انسان باید خودشکن باشد و تواضع بخرج دهد  و از کبر و  غرور دوری گزیند.

خداوند علاوه بر حب و دوستی خودش، بشر  را به دوستی   مردم تشویق نموده و آن را موجب کمال انسان و سعادت اخروی می داند. در قرآن کریم صفات  حمیده ای چون؛نصیحت ،  خیرخواهی ،  حسن ظن ،  انصاف ؛ جوانمردی و مروت توصیه شده  و از مومنان  خواسته شده از حقد و حسادت پرهیز نمایند.

 عالی ترین  و مهم ترین  صفات نفسانی که در فرهنگ اخلاقی اسلام مورد  تایید قرار  گرفته است  صبر می باشد صبر  عبارت است  از وادار نمودن  نفس به انجام  آنچه که  عقل و شرع  اقتضا می کند و بازداشتن از آنچه عقل و شرع نهی می کنند.[۱]

با توجه به مباحث فوق  می توان گفت  هدف نهایی از اخلاق دین است که انسان را به کمال  و سعادت حقیقی خود که  همانا هدف  اصلیخلقت جهان و انسان است ،  برساند. تفسیر واقعی و تحقق این کمال و سعادت به آن است که انسان به قدر ظرفیت و  استعداد خود ، چه در صفات نفسانی و چه در حوزه  رفتاری ، جلوه گاه اسماء و صفات  الهی گردد ؛  تا در حالی که همه جهان طبیعی  و بی اراده به تسبیح جمال  و جلال خداوندی مشغول اند ، انسان  با اختیار و آزادی خویش ،  مقرب ترین ، گویاترین و کامل ترین مظهر الهی باشد.

با بررسی گزاره های  اخلاقی بر شمرده ، جامعه شناسان ، روانشناسان و  اندیشمندان دینی به تحقیق و پژوهش  در بحث وضعیت اخلاقی در ایران پرداخته اند . برخی از اندیشمندان و محققان و نگارنده بر این اعتقادیم  وضعیت اخلاقی  در جامعه ایرانی در مرحله بحرانی قرار دارد. وضعیت بحرانی با استناد به مواردی همچون؛  رواج رشوه ، دروغ ، خیانت ،  فساد مالی ،  فساد جنسی ، خشونت ، طلاق ، عدم انصاف در قضاوت نسبت به دیگران ،  فقدان مطابقت  گفتار و  عمل ، عدم گذشت و فراموشی  بدی افراد ، دو گانگی شخصیت ،  گسترش روحیه بدگویی ،  تملق و چاپلوسی ، بخل و حسادت ، برتری یافتن  روحیه فردگرایی ،  عدم تحمل نقد دیگران و عدم پذیرش اشتباهات ، خود محوری ، غلبه احساسات بجای عقلانیت ،  غرور کاذب و خود برتربینی ،  آزار ، تحقیر ، تضعیف ,  تخریب دیگران ، رواج  حس  انتقام جویی و بسیاری موارد دیگر که در این مقال  قابل بررسی دقیق هر یک از موارد فوق نیست.

اخلاق در جامعه  ما بی اهمیت شده است به طور مثال  دروغگویی که در همه زمانها  مذموم بود ،  زشتی خود را از دست داده است. مسئله
بی اخلاقی به رسانه ها کشیده شده و رذایل اخلاقی  جای خود را به فضیلت های اخلاقی داده است.

جسم و جان جامعه ما امروز از دردها  و آسیب  های اخلاقی  به غایت  در رنج است،  مردم عادی ما در زندگی روزمره  خود در همه سطوح  این بی اخلاقی  را تجربه می کنند ،  وقتی شماری از مردم  در جامعه احساس ناامنی ، تهدید ، تحقیر ، بی اعتمادی و ناهمدلی می کنند معلول آشفتگی و بحران اخلاق[۲]   در جامعه است .

تقریبا همه  ما از اخلاق خیابانی  ، رانندگی ، فوتبال ، بازار ، دانشگاه ، طبابت ، تجارت ، سیاست ، مدیریت ، مطبوعات و رسانه ، شورمندانه بیمناک و انتقاد داریم.

دکتر سریع  القلم در کتاب « اقتدار گرایی ایرانی ، ریشه توسعه نیافتگی ایران را در مشکلات اخلاقی می داند او متذکر می شود که عموم ما ایرانیان نمی توانیم با هم کار کنیم ، هماهنگ باشیم ، یکدیگر را قبول کنیم ، به هم احترام بگذاریم ، تفاوت یکدیگر را بپذیریم ، یکدیگر  را تضعیف نکنیم ، از هم حمایت کنیم، به بهتر از خودمان افتخار کنیم ، به هم گوش نمی دهیم،  سریع عکس العمل نشان می دهیم ، مسائل فراوانی را کتمان می کنیم، از قبول  واقعیت  شانه خالی می کنیم ، خیلی زود عصبانی می شویم ، در خود انتقادی بسیار ضعیف هستیم ، خود را بیش از اندازه مهم می دانیم و چندین برابر آنچه  که هستیم نشان می دهیم ، در قضاوت نسبت به دیگران منصف نیستیم   خیلی حرف می زنیم   و خیلی کم فکر می کنیم و منافع شخصی را ترجیح می دهیم.

اندیشمندان بر این باورند ریشه های بحران اخلاقی ؛  مسایلی همچون ؛ استبداد تاریخی ، گسترش فقر ، پدیده  جهانی شدن ، ضعف نظام تعلیم و تربیت ،  مدیریت ناکارآمد ، سیاست زده گی ، تقلیل  دین در احکام  شرعی به جای احکام اخلاقی ، تبیین،  دفاع ضعیف و ناموجه از ارزش های اخلاقی و … بر می گردد .

مصطفی ملکیان وضعیت اخلاقی جامعه ایرانی  را از لحاظ قرآن  و روایات  و عقلانی ، معنوی مناسب نمی داند.  او بر این نظر است  مطابق تعالیم قرآن  و احادیث  باید در حق دشمنان  انصاف به خرج دهیم حال آنکه  چنین نیستیم . او رشد  جامعه اخلاقی  را به اجازه کار شرافتمندانه  زندگی  آبرومندانه  می داند که انسان بتواند بدون دغدغه  معیشت به مراقبت از نفس خود و … بپردازد.

آدمی با اخلاق زندگی می کند که عزت نفس  داشته باشد ، جامعه ای که افرادش را تحقیر و  حرمت نفس آنان را کوچک می شمارد دچار بحران اخلاقی می شود .[۳]

بعضی از اندیشمندان ایرانی بر این اعتقادند  علی رغم  همه بحث  ها و موعظه ای که در خصوص اخلاق صورت می گیرد ،  بدلیل  فربه شدن  فقه و احکام شرعی ، احکام اخلاقی از زندگی مردم رخت بربسته است.

یکی از وجوه  دیگری که در خصوص بحران اخلاقی  از سوی محققان مورد توجه قرار گرفته است علاقمندی  ایرانیان در جهت کنترل دیگران و اطاعت از خود می باشد.

ریشه این  تلقی و طرز رفتار به استبداد انباشته تاریخی بر می گردد. هر  چند در دین و آیین ایرانی توجه  به کرامت و منزلت انسانی توجه زیادی شده لیکن در عمل نمود عینی و حقیقی ندارد.

دکتر سریع القلم  بر این باور است ؛ علی رغم بی نظیر بودن ضریب هوشی ایرانیان در سطح جهانی ، بسیاری عمدتا با غریزه و  مشتقات آن زندگی می کنند ؛ عصبانیت ،  هیجان،  لج بازی ، حسد ، تخریب دیگران و جلوگیری از رشد آنها. افراد وقت قابل توجهی را صرف سر در آوردن از امور  خصوصی و غیرخصوصی دیگران اختصاص می دهند  که با مبانی عقلی، روشی و فرآیندی رشد و توسعه بسیار  ناسازگار است.[۴]

گزاره های فوق گوشه کوچکی از تاکیدات اسلامی ، مطالعات نخبگان و پژوهش نگارنده بود که هم بنده و نویسنده مقاله درج شده در رسانه دیار میرزا  می بایست ضمن توجه به مکارم اخلاقی،  آن را در زندگی روزمره خود جاری سازیم.

انقلاب اسلامی ایران که در سال ۵۷ با مشارکت مردم ایران و با معماری بنیانگذار  جمهوری اسلامی، حضرت امام  (ره)  بوجود  آمد پیامها و ارزشهایی  به همراه خود داشت. یکی از پیامهای مثبت  که امام خوبی ها و سپس مقام معظم رهبری بر آن اصرار داشته و دارند ، رجوع  به اخلاق  و معنویت در کنار سیاست  است. امام خمینی (ره)  با اوج گیری رفتارهای برخی تندروهای اوایل انقلاب فرمان هشت ماده ای را صادر نمودند و فصل الخطاب  را در تبعیت  از قانون قرار دادند.  ایشان در تشخیص  افراد و اشخاص به  وضعیت حال آنان توجه می نمود . حضرت امام(ره)   در وقایع  آقای منتظری تا آخرین لحظات عمرش بر مدارا و  نصیحت پدرانه تاکید داشت   و از مسیر اخلاق جدا نیافتاد  و همین رویه را مقام معظم رهبری دنبال نمودند . آیت الله خامنه ای  در جریان برخی تندروهای سال ۸۸ به بعد  نیز تذکراتی به بعضی رفتارهای خلاف اخلاق نمودند.  ایشان این قبیل رفتارها را تایید نمی نمایند که از موارد آن در می گذرم.

مقاله در مورد  فردی نگارش یافته که از جامعه علمی و دینی است که اخیرا این سرای فانی را ترک نموده اند.  ارجاع نویسنده به سوابق قبل و بعد از انقلاب  اسلامی ایشان است که با گمانه زنی همراه بوده است. پیشنهاد می نمایم نویسنده، کتاب «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک استان گیلان » جلد اول و دوم انتشارات مرکز اسناد تاریخی وزارت اطلاعات را به دقت مطالعه نمایند.

ضمن آنکه آن مرحوم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی  با تربیت فرزندانی که هر یک منشا خدماتی برای جمهوری اسلامی هستند و خود نیز دین خود را با انتشار مقالات و فعالیتهای  علمی در نشریات نسیم ، نقش قلم ، آوای  لاله زرد و … و ارتباط  با  شخصیتها و علما دینی نسبت به نظام اسلامی اداء  نموده اند . آن مرحوم اخیرا قرار بود یادداشتها و دست نوشته های مرحوم حجت الاسلام قائمی ابوشهداء منطقه رحیم آباد را بازنویسی،  تصحیح  و به دست انتشار  بسپارند که دست اجل مانع از اتمام این کار گردید.

بجاست  تلاش نماییم ضمن توجه به آموزه های  اخلاقی و فقهی دین مبین اسلام و تشیع علوی ،  به اصول حرفه ای فعالیت رسانه ای ، خبرنگاری و نویسندگی همچون اصل بی طرفی و انصاف پایبند باشیم.

نوذری ، پژوهشگر

[۱]. الراغب اصفهانی ، الحسین بن محمد ، المفردات فی غریب القرآن ،  تهران ، المکتبه ،  المرتضوی لاحیا، آثار المرتضویه ، ص۳۵۱ ؛ نراقی ، ملا  مهدی  جامع السعّادت ، ، قم ، اسماعیلیان ، ص ۱۵
[۲].  مراد از بحران اخلاقی در جامعه این است  که هنجارها و ملاحظات اخلاقی، حاکمیت  و سیطره خود بر زندگی جمعی و مدنی ما را از دست داده  است  و متاسفانه  اخلاق قدرت بر قدرت اخلاقی و اخلاق سیاسی بر سیاست اخلاقی  غلبه یافته است.
۳. سایت  نیلوفر ،  جستارهایی درباره  فرهنگ و زندگی ، گفتگو با استاد مصطفی ملکیان ، جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۵ .
[۴]. سریع القلم  ، محمود ، فرهنگ سیاسی ایران ، تهران ، فرزان روز، ۱۳۸۹ ، ص ۱۵

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share