جنبش دانشجویی پختهتر شده است/سیاستورزی دانشجویان برای کسب قدرت نیست/عده ای فعالیتهای سیاسی دانشجویان را یک معضل در کشور می دانستند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا رضی گفت: گروهی از مدیران بدون توجه به ظرفیتهای دانشگاهها در حل مسائل جامعه، به خود دانشگاه به عنوان یک مسئله نگاه میکردند به عنوان مثال فعالیتهای سیاسی دانشجویان را یک معضل کشور می دانستند در حالی که دانشگاهها محل ارائه راه حل برای معضلات کشور است
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از روزنامه اعتماد ویژه گیلان، هر سال در آستانه روز دانشجو، بحث درباره بایدها و نبایدها و چارچوب فعالیتهای دانشجویی داغ میشود. اینکه چرا ۱۶ آذر روز دانشجو نامیده شده، خود میتواند در شناخت ماهیت جنبش دانشجویی راهگشا باشد. جنبش دانشجویی همیشه در معرض آسیبهایی چون افراط و تفریط بوده است. برای بررسی این آسیبها با دکتر احمد رضی، رییس دانشگاه گیلان گفت و گو کردیم که در ادامه میخوانید.
اساساً ضرورت نامگذاری روزی به عنوان روز دانشجو، چه بوده و آیا آن ضرورتها همچنان وجود دارد؟
ابتدا روز دانشجو را به عموم دانشجویان تبریک عرض میکنم و شانزدهم آذر را که یادآور روح استکبارستیزی، استقلالخواهی، عدالتطلبی و آزادیخواهی دانشجویان است گرامی میدارم. نامگذاریها میتواند یک دلیل اولیه داشته باشد اما در طول زمان دلایل و عوامل دیگری، ضرورت آن را تقویت کند. نامگذاری ۱۶ آذر به روز دانشجو در قبل از انقلاب به مناسبت سرکوب اعتراض دانشجویی به کودتاگران ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و حامیان آنان یعنی آمریکا و انگلیس بود بنابراین منشاء استبدادستیزی و استکبارستیزی داشت با سقوط حکومت استبدادی پهلوی، جنبه استکبارستیزی برجسته تر شد و دانشجویان با تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ و حضور در جبهه های جنگ در دوران، دفاع مقدس آن را استمرار بخشیدند. از آنجا که نظام استکباری پابرجاست و از شیوههای جدید برای سلطه بر کشورها استفاده میکند، هنوز ضرورت اولیه نامگذاری روز دانشجو پابرجاست اما مبارزه با استکبار نیز به اقتضای زمان و شرایط دوران شکلهای جدیدی به خود گرفته است که یک نمونه آن را در دو سال اخیر در قالب دیپلماسی فعال شاهد بوده ایم که توسط گروهی از فارغ التحصیلان دانشگاهها عملیاتی شده است، کسانی که در دوران دانشجویی به شکل مرسوم در استکبارستیزی فعال بودند در مذاکراتی نفسگیر در صدد احقاق حقوق مردم از قدرتمندان جهان شدند و موفقیتهای خوبی نیز به دست آوردند. امروزه، روز دانشجو محدود به وجهه سیاسی آن نیست بلکه روزی است که در آن موفقیتهای دانشجویان در عرصههای مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برجسته و معرفی میشود.
یک نگاه در جامعه سیاسی معتقد است که یکی از اصلی ترین تکالیف دانشجو کنش گری سیاسی است و فعالیت دانشجویی نمی تواند فارغ از فعالیت سیاسی باشد. آیا به این نگاه معتقدید؟ به نظر شما برای کنش گری سیاسی دانشجویان حد و مرزهایی – بجز حد و مرزهای قانونی – باید وجود داشته باشد؟
باید توجه داشته باشیم که شرایط دانشگاهها امروزه بسیار متفاوتتر از گذشته است. در سال تحصیلی جاری حدود چهار میلیون و هفتصد هزار دانشجو در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی تحصیل می کنند؛ این دانشجویان در سطوح مختلف از کاردانی گرفته تا دکتری مشغول به تحصیلاند و علایق، سلایق و دلبستگیهای گوناگونی دارند از این رو نمی توان برای همه آنان یک جور تکلیف تعیین کرد. همیشه گروهی از دانشجویان دغدغه فعالیت سیاسی داشته اند و جزو پیشروترین اقشار جامعه در آگاهیبخشی و ایجاد شور و شوق سیاسی بوده و هستند اما با توجه به افزایش چشمگیر تعداد دانشجویان، نسبت آنان به کل جمعیت دانشجویی کاهش یافته است. فعالیتهای سیاسی در دانشگاههای بزرگ و قدیمی پررونق است و صداهای مختلف در داخل آنها شنیده میشود اما در موارد معدودی که جنجالی میشود بازتاب بیرونی پیدا میکند. فعالیت سیاسی اجتماعی یکی از نیازهای مهم دوران دانشجویی است. دانشجویانی که دغدغه این کار را دارند پس از فراغت از تحصیل اثرگذارتر و توانمندتر ظاهر میشوند و نقشآفرینی آنان در جامعه بیشتر میشود. حد و مرز فعالیتهای دانشجویی نیز ضوابط قانونی است که خوشبختانه وجود دارد و مواردی که باید رعایت شود در آیین نامه های مربوطه پیش بینی شده است.
نگاهی دیگر معتقد است که فعالیت دانشجویی صرفاً باید محدود به امور صنفی باشد. به نظر شما میتوان دانشگاه را از فعالیت های سیاسی دور نگه داشت؟
فعالیت سیاسی جزء لاینفک دانشگاهها در ادوار مختلف بوده است و در آینده نیز همچنین خواهد بود اما امروزه فعالیت سیاسی، تنها عرصه ای نیست که عموم دانشجویان به آن می پردازند. در کنار آن گروهی از دانشجویان مسائل صنفی را دنبال می کنند که در دانشگاه گیلان با برگزاری سالیانه انتخابات، شورای صنفی دانشجویان تشکیل شده است و مسائل صنفی دانشجویان را پیگیری میکند. گروهی نیز در کانون های فرهنگی دانشجویی گرد هم می آیند تا به فعالیتهای گوناگون هنری و اجتماعی و دینی بپردازند گروهی دیگر در قالب انجمن های علمی دانشجویی به فعالیتهای مرتبط با رشته خود میپردازند.
یکی از نکاتی که همیشه کارشناسان به آن اشاره می کنند مساله استفاده یا سوء استفاده از دانشجو از سوی جریان های سیاسی است. چطور میتوان از این آسیب جلوگیری کرد؟
دانشجویان همیشه مورد توجه احزاب و گروههای سیاسی بوده اند و جریانهای سیاسی در ادوار مختلف تلاش کرده اند تا از بین دانشجویان یارگیری کنند و اهداف خود را از طریق دانشجویان و دانشگاه به پیش ببرند. یکی از عوامل آسیبرسان به جنبش دانشجویی نیز همین دخالت جریانهای سیاسی در امور دانشگاهها بوده است؛ زیرا احزاب به صورت حرفه ای به سیاست توجه دارند و هدف آنان کسب قدرت برای ایجاد تحول در کشور است. اما سیاستورزی دانشجویان برای کسب قدرت نیست آنان، اغلب جوانان آرمانخواهی هستند که به فعالیت سیاسی به عنوان وظیفه نگاه میکنند. معمولاً فعالیتهای سیاسی آنان اولین تجربیاتشان است که به شکلگیری و رشد شخصیت سیاسی آنان میانجامد. دانشجویان از اینکه احزاب سیاسی به آنان به عنوان ابزار سیاسی نگاه میکنند بیزارند آنان میخواهند سیاست را در راستای منافع عمومی و به دور از اهداف قدرت طلبانه تجربه کنند. از آنجا که دانشجویان با اهدافی آرمانگرایانه سیاستورزی میکنند و فعالیت سیاسی آنان همچون کنشگران سیاسی حرفه ای نیست و همچنین از آنجا که پس از مدت محدودی فارغ التحصیل می شوند و جای خود را به دانشجویان جدیدتر می دهند جنبش دانشجویی با اُفت و خیزها و فراز و نشیبهایی همراه میشود.
یکی از آسیبهایی که در حال حاضر وجود دارد قطع ارتباط بین دانشگاه و سیستم مدیریت کشور است. یعنی هم سیستم مدیریتی به دانشگاه بی توجه است وهم اینکه انگار خروجی دانشگاه پتانسیل لازم را برای برآوردن نیازهای مدیریتی کشور ندارد. نظر شما چیست؟
چگونگی ارتباط دانشگاه و مدیریت کشور در گذشته دارای فراز و نشیبهایی بوده است و علل و عوامل مختلفی در ضعف تعامل مدیریت کشور با دانشگاهها مؤثرند که نیاز به بحث مستقل دارد اما آنچه مربوط به موضوع این گفتگوی ما میشود این است که گروهی از مدیران بدون توجه به ظرفیتهای دانشگاهها در حل مسائل جامعه، به خود دانشگاه به عنوان یک مسئله نگاه میکردند به عنوان مثال فعالیتهای سیاسی دانشجویان را یک معضل کشور می دانستند در حالی که دانشگاهها محل ارائه راه حل برای معضلات کشور است. دانشگاهها علاوه بر تولید علم مأموریت دارند تا با تربیت نیروی متخصص، به حل تخصصی مسائل جامعه بپردازند که در این زمینه موفق هم بوده اند. خوشبختانه با روی کار آمدن دولت یازدهم این نگاه تا اندازه زیادی اصلاح شده است.
فکر می کنید منحنی بلوغ جنبش دانشجویی طی ۳۷ سال گذشته رو به بالا بوده است؟
منحنی فعالیتهای دانشجویی در چهار دهه گذشته دارای فراز و فرودهای زیادی است که یکی از دلایلش را قبلاً اشاره کردم. البته هزینه های بالای فعالیتهای سیاسی در کشور ما نیز در آن تأثیر داشته است اما جنبش دانشجویی از جهت بلوغ، سیر صعودی داشته است و پخته تر عمل میکند و تلاش میکند به یک گفتمان جامع و پویا نزدیک شود و آرمانخواهی را با واقع گرایی جمع کند و به اقتضائات زمان و مکان در تحلیلهای خود توجه داشته باشد. جنبش دانشجویی میداند که برای استکبارستیزی براساس موقعیتهای مختلف میتوان از شیوه ها و راههای گوناگونی استفاده کرد. براساس تلقی دیپلماسی فعال در دولت تدبیر و امید که توسط گروهی از دانش آموختگان استکبارستیز دانشگاهها دنبال میشود میتواند به احقاق حقوق از دست رفته مردم مسلمان ایران بینجامد و مجموع قدرتمندان دنیا را وادار کند تا به حقانیت خواسته های مردم ایران اعتراف کنند. همچنین فعالان جنبش دانشجویی اغلب به این نتیجه رسیده اند که در گفتمان انتقادی خود در عرصه داخلی بین اصل حاکمیت و مسئولین تفکیک قائل شوند و مراقب مبانی نظام باشند.
این بلوغ ناشی از تغییراتی است که در درون دانشگاهها اتفاق افتاده است. گسترش دورههای تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها موجب شده است تا طول مدت حضور دانشجویان در دانشگاهها بیشتر باشد و تجربه های آنان در پخته تر شدن رفتارهای سیاسی دانشجویان مورد استفاده قرار گیرد. اشتغال گروهی از فارغالتحصیلان که در جنبش دانشجویی فعال بودند در دانشگاهها به عنوان عضو هیأت علمی نیز شرایطی را به وجود آورده است تا دانشجویان جدید از مشاوره آنان برخودار شوند این امر در دانشگاههای بزرگ و قدیمی مشهودتر است.
دیدگاه