کوروش مهیار

برای کتاب مظلوم…

از صندلی چوبی که کمی صدای غژ میدهد از درون کلبه ای کوچک و چوبین بر بالای بالای کوه ماژلان، برخاسته و پتو را از روی پا به کنار زده و رمان بلندی های باد گیر را بر طاقچه گلین و دستی به پنجره بخار گرفته می کشم. شق قطره های ریز و سرد را به پایین می بینم.

از صندلی چوبی که کمی صدای غژ میدهد از درون کلبه ای کوچک و چوبین بر بالای بالای کوه ماژلان، برخاسته و پتو را از روی پا به کنار زده و رمان بلندی های باد گیر را بر طاقچه گلین و دستی به پنجره بخار گرفته می کشم. شق قطره های ریز و سرد را به پایین می بینم.

IMG_2000 از پشت شیشه کوچک کلبه چوبین در تلار بالاخانه ی  این دل کوه های پر جنگل للندیز ماسوله روخان و در سکوت و صدای جویبار تیز و پر خروش پایین و گاه گداری تک وتوک گرگی تنها و سگی عصبی و لرزش شاخه های درختان سبز و طلائی به گوش می رسد . با نیم باز کردن پنجره هوای سرد و سربین اما دلچسب و نمناک جنگل تا تمامی هستی ام رخنه میکند.در این نیمه سرد پاییزی که زردی عمومی روی برگهای این درختان، شنگرفی خاصی بدان ها بخشیده به هفته کتاب و فرهنگ امسال کشورم فکر می کنم.   به صداها و سخنرانی ها و مصاحبه و فلاش دوربین و عکس و فیلم و مصاحبه های تر و تمیز و اطو کشیده و حتی کنار میدانی. فریاد وا مصیبتا که کتاب و کتاب خوانی از دست رفت. به قیمت های پشت کتابها فکر می کنم که آنرا از سبد خرید خانواده ها بیگانه کرده است.  به عنوان و مضامین و تیراز کتاب ها فکر می کنم . اغلب ناشرین ورشکسته و بزور سرپا مانده مبادرت به چاپ کتابهای به اصطلاح آموزشی  درسی ان هم از نوع بی بو و خاصیت سفارش دهندگان و خیل عظیم کتابهای تعبیر خواب و جن و عشقی های روزنامه ای با جلد های زنان ابرو مشکی و قلب و کبوتر و سنجاق و غیره ..  به نمایشگاهای کتاب فورمالیستی و خلوت که با وام بانکی باید بدرون آن داخل شد اگر کتاب های خاص خود را بخواهی .  باید از جلدهای صحافی شده از کاغذهای سفید تعاونی ودولتی خوش عطر که به سفارش حوزه ها و نهادها و دوستان است جهت مطالعه آن چند مدرک عربی و فلسفی هم داشته باشی . خیل عظیم کتاب های کودکان و نوجوانان که با نقاشی های رنگی مسواک زدن و حوله و ادب اداب دارد را تکرار میکند.  به دلارهای افسانه ای فکر می کنم که خرج آلاف الوف و صنایع مصرفی , فحل شدن اداری و واردات انحصارات دیگران باد هوا اشیا و اشیا ومحصولات بنجل چینی و تجربه های تکراری ناموفق می گردد.

از درب چوبین اتاق کلبه به لبه ایوان کوچک پوشیده از چند حصیر بر روی رف آن لحظاتی می نشینم. سرما ی کوهستان به تمامی درونم می پیچد.اندک ستاره های سربین از ورای کوههای دود آلود سرمه ای در ردیفی به چشم میرسند. بخار دهانم را دیگر می توانم ببینم.  اینکه برای هر امر جدی و زندگی ساز و جامعه با ندانم کاری و بی برنامه گی کاریکاتوری از ان جایگزین می شود البته باسپاس از همه دلسوزانی که تلاش خود را نیز کرده اند . دادمان به هواست که چرا اینگونه است وسرنوشت کتاب و قلم و نشر یه این گونه رسید که شد. کشوری که اندیشمندان و شاعران و فیلسوفان آن در لحظه گذار تاریخی خوراک منابع عالم را تامین می کرد اینک برای مصرف مطالعاتی روزانه خانواده خویش در مضیقه باشد.

    آگاه بودن , روشنفکر بودن, در محدوده زنده بودگی با قدرت و تفکر زندگی کردن, سالوس و ریا و ضعف را یاد گیری نکردن و هر چکمه ای را برق نینداختن , مثبت بودن و در سعادت و خوشبختی جمعی شرکت کردن فقط با مطالعه مداوم و یاد گیری تجربه های انسانی از طریق کتابها و انتقال آن به همدیگر است . و اینکه ملتی به فرزانگی بیش از پیش می رسند که مطالعه کار مداومشان باشد.      چون آموزگاری پر فن ** پر راز و پر سخن ** لب بسته ولی روایتگر ** سرشار از داستان هائی شورانگیز ** و چیستان های شگفت آور ** و سعادت  چه سود از این که جاودان نیست .وآنگاه با آخرین نگاه به سیاهی های دود آلود جنگل بدرون کلبه ام در بالای بالای کوههای للندیز در آن هنگام که صدای بلبلان خاموش و آوای شغالان به گوش می رسد به درون کلبه ام می روم و به یاد می آورم  که در شهر و کشورم امار مطالعه هشت دقیقه برای هر فرد می باشد . به کی و چگونه می توان گفت . باید که صبح به شهر و جامعه و کار و تلاش و همگرائی پیوست .  آه ای آرامش دلپذیر در این گرگ و میش کوهستانی . بر خیزم و به صورت آبی بزنم .

 در خنکای نسیم پگاه کوهستانی ماژلان کوه ماسوله –   کوروش مهیار

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

tel final1

 

Share