کوروش مهیار

برای سالگشت مولانا جلال الدین

شمس و قمرم آمد…سمع و بصرم آمد در اولین تجربیات کودکی به نوجوانی چشمم به قران و کتاب حافظ  و مولوی توامان بر رف تاقچه افتاد و این حتما مانند منازل اغلب ایرانیان بوده و باید در خاطر پندار همگان باشد. پس بر خود واجب می نمایم تا که روزش را با آزاداندیشی این شاعر […]

شمس و قمرم آمد…سمع و بصرم آمد

در اولین تجربیات کودکی به نوجوانی چشمم به قران و کتاب حافظ  و مولوی توامان بر رف تاقچه افتاد و این حتما مانند منازل اغلب ایرانیان بوده و باید در خاطر پندار همگان باشد. پس بر خود واجب می نمایم تا که روزش را با آزاداندیشی این شاعر فیلسوف عارف و زاهد و رند و آگاه و آموزگار دوران ها سپاس دارم. downloadکه آثار او حتی منجر به دشمنی و حسادت و گاه فتوای قتلش توسط مغرضین نادان در عصر شاه و دربار می شد. با اینکه به همین لحاظ امنیتی و مشکلات خاص تمایلی به جمع آوری تراوشات ذهنی و دیوان خود نداشت اما این دیوان اشعار نه تنها مطرود و تنها نماند بل به محترمترین و رایج ترین کتب منازل ومراسم و مکانهای مردم  علاقه مند و فهیم مبدل گردید. خواسته ام در این یادداشت خُرد برای بزرگمرد تاریخ تفکرو عرفان ایران ماکه از دهکده ای کوچک و گلین تا به هنوز در قلب و ذهن شیفتگان خویش جا خوش نموده برگ ادبی را خامه چکیده باشم. زندگی پر بار مولانا اثبات داعیانه این موضوع است که می توان سیر تفکر و انتخاب و سرنوشت خویش را تا به پایان در هر جا و زمان و مکانی که هستیم و با هر مقام و منصب ومادیتی که ما را دربر گرفته توشه نموده و بدان پایبند باشیم.مرا هیچ میل و رویه ، به هیاهو برای سترگ نمایی فاضلان ژرف اندیش سده های پیشین و نیاکان که البت برچشمانمان جای دارند نیست، بل برای نسل جوانم اینگونه خطاب است که در هم اکنون با این همه امکانات عظیم و شگرف آموزش و دانایی و بر بستر عمیق چنان بزرگانمان می توان به چنین کلان ایده ها و آرمان های انسانی رسید. آنگونه که بزرگان حالیه غرب کلاه از سر برگیرند. عبث بودن ،پوچی و بهیمی زیست کردن را با چنین پشتوانه هایی به زیر پای شعور فرو هشت. شایان تصریح است که ژرف اندیشان متفکر چون مولانا را که گداختگی و فروزانیت او را در هر بیت بیت بیانیه و مانیفست اشعار او می توان فرا یافت یک پیغامی برای زندگی آگاهانه و هوشیارانه و انسان واره نسل های ما و آینده ایران باید باشد.این بزرگ را نه بعنوان یک مومیایی مقدس افتخار آمیز بلکه یک قدرت پشتوانه ای افتخار آمیز یک الگو باید پذیرفت و به آن سر نهاد.

تویی معنی و بیرون تواسم است

تویی گنج وهمه عالم طلسم است

ترا بر ذره ذره راه بینم

دو عالم  ثم  وجه اله بینم

اگرچه امروز در این عصر شفاف و عریان و باز در جهانی بسر می بریم که مظاهرحیات انسانی نسبت به زمان حافظ از بیخ وبن دگرگون شده ، معرفت و دانش با سرعت باور نکردنی گیگا بایتی بسوی اوج می رود. مردم بیشتر رشته سرنوشت و آزادی های خود را پاس داشته و به دست گرفته اند. مستبدین و جهالت پروران جهانی در منگنه تاریخ بیشتر فشرده می شوند. علم و آگاهی و اطلاعات ساعت به ساعت حاکمیت می یابد. در این دوران ذکر بیان و اقعیت های علمی و اجتماعی مانندگذشته دشوار نیست.بسی شایسته است که از همین دوران ما به جان های روشنی درود و سپاس بفرستیم  که کلام و اشعار ژرفشان در نیمه شب تاریخ علرغم خشم خفاشان ظلمت پرست با تلالو حقایق می درخشیدند. باید که سپاسمند حافظ ها بود که با استخوان سائیدن و بسی رنج بردن درس ومشق آزادگی و نوع دوستی را برایمان سر لوحه کرده و در زندگیمان به خواندن و یادگیری دایمی آن وادار نمودند

 گویا عده ای از مولوی پژوهان و علاقه مندان این بزرگ با دعوت عام به  سوی شهر خوی که مقبره ایشان در آنجا به اثبات رسیده و به خاندانش ابلاغ گشته مراسم خواهند داشت. این مراسم را خوانش اشعاروی و یا شعرهای تقدیمی و موسیقی و همگامی شاعرانی از شاعران آذربایجان غربی همراهی خواهند کرد

امید که این وجیزه خرِدُ که دیر هنگام برای این بزرگوار گرانسنگ نگاشته گردید مقبول طبع شما باشد.

کوروش مهیار

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share