همدردی چهره ها با «آیلان ۳ ساله»;از ستاره یوونتوس تا بازیگران و مجری شبکه باران

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا پاول پوگبا هافبک مسلمان تیم ملی فرانسه و باشگاه یوونتوس نسبت به اقدامات صورت گرفته علیه پناهندگان سوریه واکنش تندی نشان داده است. به نقل از خبر آنلاین؛ پوگبا که یکی از بازیکنان مسلمان دنیای فوتبال است برای آواره ماندن مردم سوریه خیلی ناراحت است. او این عکس معنا […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا پاول پوگبا هافبک مسلمان تیم ملی فرانسه و باشگاه یوونتوس نسبت به اقدامات صورت گرفته علیه پناهندگان سوریه واکنش تندی نشان داده است.

به نقل از خبر آنلاین؛ پوگبا که یکی از بازیکنان مسلمان دنیای فوتبال است برای آواره ماندن مردم سوریه خیلی ناراحت است. او این عکس معنا دار را در فیسبوک خود منتشر کرده و برای آن نوشته است : « مردم کشورهای قطر، امارات، عربستان سعودی، کوبت، عمان و بحرین هیچ محل استقراری به پناهندگان سوریه ندادند. این کشور ها مشکلی را حل نمی کنند بلکه عامل وجود مشکل هستند. آنها باشگاه های منچستر سیتی و پی اس جی را با پول حرام خود خریدند تا این تیم ها نقابی روی صورتشان باشد.»
۱۵-۹-۴-۲۱۴۵۲۸photo_2015-09-04_21-38-20

 نوید محمدزاده بازیگر، با انتشار عکس جنازه این کودک به زبان کردی نوشته است: «آیلان گیان، هناسم، برا گورای بیچگم، خه وت خوش، آرام بخواب شیر مرد کورد.»

الهام پاوه‌نژاد بازیگر اما در اقدامی متفاوت بدون انتشار هیچ عکسی درباره این اتفاق نوشته است: «به بهانه عکس زهرآگین طفل قربانی جنگ… نه توان دیدن دوباره عکس را دارم و نه توان عکس‌های مشابه سازیش که چیزی از زهر تصویر اصلی کم نمی‌کند… خوش به حال سنگ … تورو خدا این بی‌رحمی را آنقدر پخش نکنید که دیدنش عادی شود.»

خدایا خجالت‌زده‌ام

لیلا حاتمی بازیگر سینمای ایران با انتشار یکی از طرح‌هایی که برای آیلان کردی کودک سوری غرق شده در دریا خلق شده‌اند نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد.

این بازیگر با انتشار طرح زیر نوشت: «خدایا خجالت‌زده‌ام». آیلان کردی کودک سوری بود که به خاطر جنگ از کوبانی فرار کرده بود و در دریا غرق شد.
۱۵-۹-۴-۲۳۴۳۴Screen Shot 2015-09-04 at 11.33.08 PM.png
خداحافظ « آیلان»

به گزارش دیارمیرزا مهدی لطفی مجری و نویسنده شبکه باران نیز در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت:نمی خواستم حال خوش روز اول هفته تون رو خراب کنم اما انتشار تصویر تنِ بی جان «آیلان » پسر بچه ی سه ساله سوری که «کوبانی»جنگ زده رو به امید زندگی ترک کرده بود و مدتی بعد در ساحل « بدروم »ترکیه مثل کبوتری کوچک در آغوش مرگ آرمید
حال دلم رو خرابِ خواب کرد
این تصویر که دل همه مردان و زنان آزاده ی عالم رو بدرد آورده تنها انعکاس گوشه ای از جنایات جنگی در حال انجام در این سوی عالمه.جنگ و خونریزی ، بویژه کشتار غیر نظامیان و کودکان از جانب هر کس و با هر انگیزه ای که شروع بشه محکومه
به امید برقراری صلح خداحافظ آیلان
می دونم که در اون دنیا زندگی بی غصه و شادی خواهی داشت.

photo_2015-09-06_12-43-47

دلنوشته مهتاب کرامتی برای آیلان/ مرگ برایش دوست خوبی‌ست

اعتماد نوشت:

۱۱-۳-۱۲-۱۰۱۱۴۱۲_۸۶۱۲۲۶۰۵۴۴_l600باید روی ساحل دراز می‌کشید و به صدای موج‌ روی شن‌ها گوش می‌داد. باید دنبال گوش‌ماهی‌ها می‌گشت و بزرگ‌ترین آنها را در دست‌های کوچکش می‌گرفت و لبخندزنان صدای دریا را می‌شنید. حتی می‌توانست خانه شنی بسازد یا با پاهای برهنه کوچک سرشار از خوشی، به سمت آب بدود و ذوق کند. باید بازی می‌کرد؛ شبیه همه بچه‌های خوشبختی که جهان میدان بازی آنهاست. همه بچه‌هایی که شب‌ها با صدای آرام لالایی مادر و قصه‌های افسانه و پری می‌خوابند و صبح، با جهانی در صلح در آغوش، برای یک روز تازه چشم باز می‌کنند.

شبیه بچه‌هایی که نمی‌دانند جنگ چیست یا صدای ترس را نشنیده‌اند. باید شبیه یک کودک خوشبخت بود؛ سرشار از کودکی، صلح، آرامش، خوشبختی و زندگی. باید تعریف زندگی می‌شد؛ نشانه زنده بودن. مرگ خیلی بزرگ‌تر از آغوش کوچک خوابیده در ساحل است.

مرگ خیلی بزرگ‌تر از دست‌های کوچک بی‌پناه نشسته در ساحل است. مرگ خیلی بزرگ‌تر از کودکی است که همه کودکی‌اش، همه زندگی‌اش را در پناه یک ساحل جا داده و پشت دریاها تنها تصویر جنگ و هراس و درد دارد. دست‌های کوچکش نباید اینقدر بی‌پناه روی شن‌های خیس می‌نشست و دریا آغوشش را برای هراس و مرگ او باز می‌کرد.

اما انگار تنها مرگ، هدیه دست‌های کودکانه‌ای است که زندگی طلب می‌کرد. تنها مرگ عروسک میدان بازی معصومانه او در جهان پر از خشونت و درد است. انگار تنها مرگ است که می‌داند ترس چیست و هرشب با قصه تازه‌ای از هراس خوابیدن یعنی چه. تنها مرگ است که آنقدر دقیق و دوستانه، می‌داند زندگی در جهانی که آدم‌هایش چشم‌ها را به روی هراس و تنهایی کودک وحشت‌زده از ویرانی و جنگ بسته‌اند، یعنی چه.

این مرگ عزیز، این مرگ آرام نشسته در جهان کودکی‌اش، شبیه یک خواب طولانی پر از رویای ماهی‌ها و صدف‌ها، خودش را در آغوش کودک او جا کرده تا جهان، نه از ترس او که از فراموشی خودش در اندوه و غم برود. جهانی که برای صلح، برای زندگی می‌خواستیم و حالا، تنها پناهش ساحل دریایی است که پری‌وار کودک هراسیده‌اش را در آغوش می‌گیرد و تمام. مرگ دوست خوبی است برایش؛ نه آنقدر بی‌وفا که هراس‌های او را نبیند و نه آنقدر فراموشکار که چشم روی تمام سیاهی‌ها ببندد.

مرگ دوست خوبی است، آنقدر که می‌داند در جهانی خالی از صلح، در جهانی با فراموش‌کاری و بی‌تفاوتی آدم بزرگ‌ها، در جهانی که باید مدام و مدام از مرزهایش به سوی ساحلی امن فرار کرد، تنها دوست بی‌ریای کودکی است که هرروز صبح چشم‌هایش را با ترس باز می‌کرد و هرشب با نوای لالایی ترسیده مادر می‌خوابید. مرگ دوست خوبی است، ببنید چقدر آرام سر بر ساحل آرامشش گذاشته و دیگر نه می‌ترسد و نه فرار می‌کند. خواب است، بگذاریم آرام بخوابد و آرام آرام زیرلب زمزمه کنیم: «ما نگاه، ما هیچ».

Share