کافه کتاب دیارمیرزا

«انسان و ایمان» ; تفاوت اساسی انسان با دیگر جانداران در چیست؟!

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،کتاب انسان و ایمان کتابی است فلسفی-دینی که برای همه انسان ها و نفوس مناسب است زیرا در این کتاب از دشواری های فلسفی خبری نیست و در زمینه دینی نیز نه تنها برای مسلمانان بلکه برای تمام افراد جهان نوشته شده است.

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،شهید مرتضی مطهری در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ هجری شمسی در فریمان واقع در ۷۵ کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان گشود از این استاد بزرگ آثار متعددی به یادگار مانده است. وی در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود یا گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت می رسد و روز شهادت این روحانی عالیقدر روز معلم نامگذاری شد.

sci67کتاب «انسان و ایمان» جلد اول از مجموعه کتاب شش جلدی شهید مرتضی مطهری تحت عنوان مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی است که آخرین اثر این شهید بزرگوار  نیز می باشد .این شش جلد کتاب عبارتند از: انسان و ایمان، جهان بینی توحیدی، وحی و نبوت، انسان در قرآن، جامعه و تاریخ و زندگی جاوید یا حیات اخروی البته این مجموعه آثار در اصل هفت جلدی بود که استاد مطهری فرصت نگارش جلد ششم آن یعنی امامت و رهبری را پیدا نکرد و به شهادت رسید. قابل ذکر است که پس از شهادت این بزرگوار شورای نظارت بر نشر آثار استاد شهید مطهری با استفاده از بیانات این شهید کتابی مستقل به نام امامت و رهبری منتشر کرد.

کتاب انسان و ایمان کتابی است فلسفی-دینی که برای همه انسان ها و نفوس مناسب است زیرا در این کتاب از دشواری های فلسفی خبری نیست و در زمینه دینی نیز نه تنها برای مسلمانان بلکه برای تمام افراد جهان نوشته شده است.

این کتاب خود شامل بخش های متعددی از جمله انسان و حیوان؛ علم و ایمان؛ ایمان مذهبی؛ مکتب، ایدئولوژی؛ اسلام، مکتب جامع و همه جانبه می باشد.

شهید مرتضی مطهری در بخش انسان و حیوان کتاب به تفاوت انسان با دیگر جانداران می پردازد و ملاک انسانیت تفاوت عمده انسان با دیگر جانداران می داند.

وی شناسایی و آگاهی حیوان از جهان را تنها به وسیله حواس ظاهره می داند و مشخصات این گونه حواس را اولاً سطحی و ظاهری ثانیاً فردی و جزئی ثالثاً منطقه ای و محدود به محیط زیست حیوان و رابعاً حالی یعنی بسته به زمان حال می داند. شهید مطهری همچنین سطح خواسته های حیوانات را نیز مادی و شخصی و فردی عنوان می کند.۴۰

شهید مرتضی مطهری در ادامه به شعاع، سطح خواسته های انسان و ملاک امتیاز انسان می پردازد و اعتقاد دارد انسان دارای دو زندگی است ۱. حیوانی(مادی) ۲. انسانی(فرهنگی) و همچنین می گوید: یک انسان تکامل یافته فردی است که بر محیط بیرونی و درونی خود تسلط نسبی دارد.

نویسنده در بخش بعد کتاب به رابطه علم و ایمان می پردازد و معتقد است علم; روشنایی، توانایی، ابزار، سرعت، توانستن، نمایاندن، انقلاب برون، جهان آدمی، گسترش افقی، طبیعت ساز، نیروی منفصل است و ایمان; عشق وامید، مقصد، جهت، خوب خواستن، الهام، انقلاب درون، روان آدمی، گسترش عمودی، انسان ساز، نیروی متصل است.

شهید مرتضی مطهری معتقد است, سیانتیسم (علم گرایی محض) نمی تواند انسان کامل بسازد.وی در ادامه در رابطه با جانشینی علم و ایمان نیز مطالبی را ارائه می کند.

بخش سوم کتاب «انسان و ایمان»، ایمان مذهبی است و نویسنده معتقد است تنها ایمان مذهبی قادر است انسان را به صورت یک مومن واقعی درآورد و تنها نیروی مذهبی است که قادر است به ایده ها تقدس ببخشد و حکم آنها را در کمال قدرت بر انسان جاری سازد. وی همچنین در ادامه بهجت و انبساط، نقش ایمان در بهبود روابط اجتماعی، کاهش ناراحتیها را از آثار و فواید ایمان مذهبی می نامد.

بخش چهارم کتاب، مکتب، ایدئولوژی است که در این قسمت به سوالاتی مانند مکتب یا ایدئولوژی چیست و چگونه تعریف می شود؟ چه ضرورتی است که انسان به عنوان یک فرد و یا به عنوان عضو یک جامعه پیرو یک مکتب باشد و به یک ایدئولوژی بپیوندد و ایمان داشته باشد؟ آیا وجود یک ایدئولوژی برای فرد یا جامعه انسان ضروری است؟

بخش پنجم و پایانی کتاب اسلام، مکتب جامع و همه جانبه است که شهید مطهری می فرماید: در اسلام به همه جوانب نیازهای انسانی اعم از دنیایی یا آخرتی، جسمی یا روحی، عقلی و فکری یا احساسی و عاطفی، فردی یا اجتماعی توجه شده است.در ادامه وی به لغزشگاه های اندیشه از نظر قرآن از جمله تکیه بر ظنّ و گمان به جای علم و یقین، میلها و هواهای نفسانی، شتاب زدگی، سنت گرایی و گذشته نگری، شخصیت گرایی اشاره می کند.

بخش های مهمی از این کتاب

*انسان نوعی حیوان است؛ تفاوت عمده اساسی انسان با دیگر جانداران ملاک «انسانیت» اوست و منشأ چیزی به نام تمدن و فرهنگ انسانی گردیده است، در دو ناحیه است: بینشها و گرایشها.

*امروز غالباً دریافته اند که سیانتیسم (علم گرایی محض) و تربیت علمی خالص، از ساختن انسان تمام ناتوان است. تربیت علمی خالص نیمه انسان می سازد نه انسان تمام (محصول این تربیت، ماده خام انسان است نه انسان ساخته شده)، انسان توانا و قدرتمند می سازد نه انسان بافضیلت، انسان تک ساحتی می سازد نه انسان چند ساحتی.امروز همه دریافته اند عصر علم محض به پایان رسیده است و یک خلأ آرمانی جامعه ها را تهدید می کند.

*امروز ماتریالیست ها هم ناچارند مدعی شوند که ما از جنبه فلسفی، ماتریالیست و از جنبه اخلاقی ایده آلیست می باشیم؛ یعنی از جنبه نظری، مادی و از جنبه عملی و آرمانی، معنوی هستیم. اینه چگونه ممکن است انسان نظراً مادی باشد و عملاً معنوی، مشکلی است که خود مادیین باید بدان پاسخ بگویند.

*تفاوت یک ایده مذهبی و غیر مذهبی این است که آنجا که پای عقیده مذهبی به میان آید و به ایده قداست ببخشد، فداکاریها از روی کمال رضایت و به طور طبیعی صورت می گیرد. فرق است میان کاری که از روی رضا و ایمان صورت می گیرد که نوعی انتخاب است، با کاری که تحت تأثیر عقده ها و فشارهای ناراحت کننده درونی صورت می گیرد که نوعی انفجار است. ثانیاً اگر جهان بینی انسانی صرفاً مادی و بر اساس انحصار واقعیت در محسوسات باشد، هر گونه ایده پرستی و آرمان خواهی اجتماعی و انسانی برخلاف واقعیات محسوسی است که انسان در آن هنگام در روابط خود با جهان احساس می کند.

*انسان از بدو پیدایش، لااقل از دوه ای که رشد و توسعه زندگی اجتماعی منجر به یک سلسله اختلافات شده است، نیازمند به ایدئولوژی و به اصطلاح قرآن شریعت بوده است. هرچه زمان گذشته و انسان رشد کرده و تکامل یافته است، این نیاز شدیدتر شده است.

*اسلام به حکم اینکه مذهب است و به حکم اینکه دین خاتم است، بیش از هر مذهب آسمانی دیگر برای برپا داشتن عدالت اجتماعی آمده است و قهراً هدفش نجات محرومان و مستضعفان و نبرد و ستیز با ستم پیشگان است؛ امام مخاطب اسلام تنها محرومان و مستضعفان نیستند، همچنان که حامیان خود را تنها از این طبقه جلب نکرده است.

*اسلام درباره اصول عقاید که وظیفه هر فرد تحصیل عقید صحیح درباره آنهاست تقلید و تعبّد را کافی نمی داند، بلکه لازم می داند که هر فردی مستقلاً و آزادانه صحت آن عقاید را به دست آورد. از نظر اسلام عبادت منحصر نیست به عبادات بدنی مانند نماز و روزه یا عبادات مالی مانند خمس و زکات؛ نوعی دیگر از عبادت هم هست و آن عبادت فکری است. تفکر یا عبادت فکری اگر در مسیر تنبّه و بیداری انسان قرار گیرد از سالها عبادت بدنی برتر و بالاتر است.

نویسنده: صابر عاشری

Share