هادي حق شناس

پیشنهاداتی برای دوران جدید نفتی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا هادی حق شناس در اعتماد نوشت: در ایران هرگاه درآمدهای نفتی افزایش داشت، کشور بیش از آنکه بتواند از محل این درآمدها و فرصت ها استفاده کند با بحران دست به گریبان شد. این مساله تجربه ای است که در چند دهه اخیر بارها تجربه شده است. به طور […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا هادی حق شناس در اعتماد نوشت:

haghshenas902_origدر ایران هرگاه درآمدهای نفتی افزایش داشت، کشور بیش از آنکه بتواند از محل این درآمدها و فرصت ها استفاده کند با بحران دست به گریبان شد. این مساله تجربه ای است که در چند دهه اخیر بارها تجربه شده است. به طور مثال درآمدهای نفتی در دهه ۵٠ شمسی با افزایش چشمگیری روبه رو شد اما به دلیل آنکه این درآمدها آن گونه که باید صرف نشد، تورم کشور دو رقمی شد. چنین اتفاقی در دهه ٨٠ شمسی هم رخ داد و کماکان مشکلات ناشی از آن کشور را درگیر کرده است. به همین خاطر در شرایطی که کشور توانسته در مذاکرات هسته ای به توافق دست پیدا کند، احتمال اینکه در میان مدت مجددا با افزایش درآمدهای نفتی روبه رو شویم محتمل است و این پرسش در ذهن به وجود می آید که آیا باز هم این فرصت از دست می رود یا خیر؟در سال ١٣۵٢ قیمت نفت از دو و نیم دلار در هر بشکه به ١٢٠ دلار رسید و ناگهان درآمدهای نفتی کشور چهار برابر افزایش پیدا کرد: همین اتفاق در دهه ٨٠ هم رخ داد و ناگهان قیمت نفت از بشکه ای حدود ٢٠ دلار به بالای صد دلار رسید اما نتیجه ای که از این افزایش درآمدها برای کشور به بار آمد تورم و بحران های اقتصادی متعدد بود. یعنی با یک بررسی موردی می توان دید که چهل سال قبل با افزایش قیمت نفت اتفاقی افتاد که در دهه ٨٠ باز هم تکرار شد یعنی افزایش چند برابری تورم. در برنامه سوم، چهارم و پنجم توسعه، یعنی طی ١۵ سال گذشته، قرار بر این بود که بخشی از درآمدهای نفتی کشور در حساب ذخیره ارزی یا صندوق ذخیره ارزی نگهداری شود. در برنامه پنجم توسعه قرار بود که در آغاز ٢٠ درصد در آمدهای حاصل از فروش نفت در صندوق ارزی نگهداری شود و این رقم به مرور بالابرود تا جایی که ٣۵ درصد درآمدها در این صندوق نگهداری شود اما این اتفاق رخ نداد و بخش عمده پول نفت صرف ورود کالای مصرفی به کشور شد و باز هم نتیجه لازم از درآمدهای نفتی گرفته نشد. برای بررسی مدل های اقتصادی مختلف می توان از تجارب کشورهای موفق بهره جست. یکی از کشورهای موفق در این زمینه نروژ است. نروژ دارای منابع متعدد نفت و گاز است اما در ۵٠ سال اخیر هیچ وقت درآمدهای نفتی را مستقیما وارد اقتصاد ملی خود نکرد و به جای آن این ارقام را در کشورهای دیگر سرمایه گذاری کرد. دلیل این مساله این است که نفت و گاز ثروت های بین النسلی هستند و آیندگان هم در آن سهمی دارند، به همین خاطر نروژی ها تلاش داشتند پول نفت را تبدیل به ثروت و زیرساخت کنند. همچنین اگر پول نفت و گاز به شکل مستقیم وارد یک اقتصاد شود، به دلیل آنکه ارز مستقیم وارد کشور نمی شود و ابتدا تبدیل به پول ملی می شود و سپس وارد کشور می شود، موجب افزایش نقدینگی می شود که خود یکی از مهم ترین عوامل افزایش تورم است. در نتیجه تلاش نروژی ها بر این بوده که پول نفت را در خارج از کشور سرمایه گذاری کنند. امروزه عربستان سعودی با صادرات روزانه ١٠ میلیون بشکه نفت یا کویت که درآمدهای افسانه ای از نفت دارند، تورم یک رقمی دارند. طبیعی است که در این کشورها به برخی کالاها یارانه هم داده می شود اما اجازه ورود مستقیم درآمدهای نفتی به کشور داده نمی شود. براساس رهنمودهای رهبر انقلاب، توصیه ای که می توان به دست اندرکاران کرد این است که درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز کشور را در خارج از کشور سرمایه گذاری کنند و سود، بهره و بازدهی آن را وارد اقتصاد ملی کنند. البته منظور از وارد کردن سود و بهره حاصل از سرمایه گذاری این است که آن را صرف پروژه های زیر ساختی در کشور بکنند. در چهل سال گذشته هم ثروت های نسل گذشته را به باد دادیم و هم تورم کشور را نتوانستیم تک رقمی کنیم. توقعی که از دولت تدبیر و امید می رود این است که از تجارب دهه ۵٠ و ٨٠ شمسی استفاده کند و برای درآمدهای نفتی کشور طرحی نو داشته باشد.

Share