از گوشه کنار سیاست در گیلان

طرح ابتکاری وِیژه و مدرن شهرداری برای مقابله با روزه خواری+تصاویر/چرا رشت طرح افطار تا سحر ندارد؟/سفر قاری برجسته مصری به گیلان/گزارشی از وضعیت آن اتاقِ مستطیل شکلِ دیالیز/انتصاب مدیران و مشاوران جمعیت فرزندان شاهد

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا بسته خبری ویژه «از گوشه و کنار سیاست گیلان»جایی است که خبرهایی ‌رسمی و غیررسمی استان گیلان ‌بدون توجه به ملاحظه جناح‌های سیاسی برای مخاطبان آماده شده است.

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا بسته خبری ویژه «از گوشه و کنار سیاست گیلان»جایی است که خبرهایی ‌رسمی و غیررسمی استان گیلان ‌بدون توجه به ملاحظه جناح‌های سیاسی برای مخاطبان آماده شده است. در این بسته خبری دیارمیرزا بخشی از مهم‌ترین اخباری که کمتر بدان ها توجه شده است در اختیار مخاطبین قرار می گیرد.

طرح ابتکاری وِیژه و مدرن شهرداری برای مقابله با روزه خواری

در حال گذر از قسمت های مختلف شهر زیبای انزلی بودیم که این پلاستیک های آبی رنگ چشمانمان را به خود جلب کرد. با خود گفتیم حتما کار عمرانی در حال انجام است.اما کمی که جلوتر رفتیم متوجه شدیم بنری بر روی آن پلاستیک نصب شده با این مضمون:«محل غذا خوردن مسافران گرامی در ماه مبارک رمضان»

IMG_9901_resize_resize IMG_9902_resize_resize IMG_9906_resize_resize

چرا رشت طرح افطار تا سحر ندارد؟

IMG_20150621_004922-1024x816-625x498گیلان فردا نوشت:از سال ۱۳۸۸ در تهران طرحی به اجرا در آمد به نام اذان تا اذان. طرحی در راستای توسعه گردشگری و رونق بازار هنر. براساس این طرح مقرر شد سینماها در تهران از زمان افطار تا سحرگاه باز باشند و مردمی که عادت کرده اند به گردش های بعد از افطار مکانی برای گذراندن وقت داشته باشند و سینماها نیز رونقی بگیرند. طرحی که تنها در تهران آن هم بصورت تق و لق به اجرا درآمد و راهی به شهرستان ها باز نکرد.

اما رشت ، شهر مردمان اهل گردش و تفریح است. حتی در ماه مبارک رمضان. کافی است بعد از افطار و مخصوصا بعد از اتمام دو سریال محبوب شبکه ۳ و شبکه ۱ سری به خیابان های شهر رشت بزنید. خیابان های شهر رشت از ساعات باقیمانده به افطار به یک باره خلوت می شود و از ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه شب یعنی پایان سریال پایتخت۴ ناگهان شلوغ می شود. یکی از شلوغ ترین مکان ها پیاده راه علم الهدی است. صندلی های این خیابان تا ساعات پایانی شب مملو از مردم است. پارک ها هم همچنین. خانواده ها از خنکی هوای نیمه شب استفاده می کنند و در پارک ها مشغول بازی و تفریح هستند. کافه ها شلوغ است و جلوی آبمیوه فروشی ها ملت صف بسته اند. در ماه رمضان شاید بازار رستوران ها داغ نباشد اما کافه ها چه از جنس کافی شاپ و چه از جنس کافه های سنتی قلیان سرا مملو از مشتری است.

سینماداران در یک ماه رمضان کار و کاسبی شان افت می کند اما با طرح اذان تا اذان اگرچه ممکن است بلیط هایشان را با تخفیف به مشتریان بفروشند اما سالن های سینمایشان آدم های زیادی را به خود می بیند. مخصوصا در رشت که مردمانش به خوش گذارانی شهره هستند و اهل هنر و فرهنگ هم محسوب می شوند. نمونه اش را در صف های ایجاد شده روزهای سه شنبه جلوی باجه سینماها می توانیم ببینیم وقتی که بلیط نیم بها می شود و صندلی سینماها به شرط نمایش فیلم های خوب پر از تماشاگر می شود. با این اوصاف رشت پتانسیل بالایی برای اجرای طرح اذان تا اذان دارد. مردمانی که به شب زنده داری معروف هستند مطمئنا از این طرح استقبال می کنند. چه کسی بدش می آید که میدان اصلی شهرش در ایام مبارک رمضان مملو از شهروندانی باشد که به بهترین نحو خود را آماده روزداری روز بعد می کنند.

سفر قاری برجسته مصری به گیلان

حجت‌الاسلام ولی عادلی با اشاره به برپایی محافل قرآنی در ماه مبارک رمضان اظهار کرد: حضور قاریان قرآن در گیلان فضای معنوی در این استان ایجاد کرده است.

وی با بیان اینکه در ماه مبارک رمضان قاریان استانی و بین‌المللی مصری در شهرستان‌های گیلان حضور می‌یابند، افزود: محافل قرآنی در این ماه مبارک در بقاع شاخص استان برپا می‌شود.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه گیلان استاد احمد شحات قاری بین‌المللی کشور مصر را میهمان محافل قرآنی این استان دانست و تصریح کرد: با حضور این قاری مصری محافل قرآنی در شهرستان‌های گیلان برگزار می‌شود.

وی رشت،لاهیجان، سیاهکل، لنگرود، رودسر، آستانه‌اشرفیه، املش، شفت، فومن، صومعه‌سرا، رودبار، ماسال، تالش و بندر انزلی را میزبان قاری مصری و قاریان استانی عنوان کرد.

گزارشی از وضعیت آن اتاقِ مستطیل شکلِ دیالیز

IMG_1047-e14350157631191-374x498گیل نگاه نوشت:اینجا پای مرگ و زندگی در میان است. اینجا  کسی دلش برای خانه تنگ نمی‌شود.  اینجا همه چیز به خاطر زنده ماندن است و هویت انسان به ذاتِ دقیقِ «نبرد برای بقا» بر می‌گردد. اینجا همان لامکانی است که یک دستگاه و چند لوله، نفس کشیدن‌ات را به خدا وساطت می‌کنند؛ لوله‌هایی مثل اختاپوس که دور بدن‌ات می‌پیچند و هفته‌ای سه دفعه جان‌ات را نجات می‌دهند. بهتر اگر بگویم، واژه‌ها اینجا از توصیف دقیق “«ضعیت» عاجزند…

در بخش دیالیز بیمارستان رازی،  برای زنده ماندن باید پیه همه چیز را به تن مالید؛ از دردِ مُدام گرفته تا ساعت‌ها خستگی و انتظار. در بخش دیالیز بیمارستان رازی، همه چیز رنگ  تعلیق دارد؛ تعلیقی میان ماندن و مُردن. از نگاهِ خسته‌ی دخترکِ دیالیزی گرفته تا حسِ عجیبِ خوشبختی که اینجا به معنای رهایی از تخت‌هاست. در بخش دیالیز بیمارستان رازی، « ترس » آنقدر پررنگ است که هر دم و بازدمی بوی فرار می‌دهد؛  آدم‌ها اینجا حوصله حرف‌زدن ندارند. همه چیز مانندِ ساعتِ روی دیوار یخ زده و مسافرانِ اتوبوسِ خسته کننده‌ و دیوانه، در انتظار توقفی کوتاه به ستوه آمده اند.

در بخش دیالیز بیمارستان رازی رشت «۴۰» دستگاه  کنار هم قرار گرفته‌اند که دو تای آنها دیگر نای چرخیدن ندارند. به گفته سرپرستار بخش،  ۳۱۶ بیمار ثابتِ دیالیزی  به جز بیماران میهمان وجود دارند که ماهانه نزدیک به ۴۰۰۰ مورد دیالیز انجام می‌دهند. برای زنده ماندن ۳۱۶ بیمار، فقط همین یک مرکز دولتی وجود دارد که آن هم به صورت سه شیفت(صبح، ظهر و شب) هر روز فعالیت می‌کند.

این یعنی برای «هر هشت بیمار»در بیمارستان رازی فقط «یک تخت» در نظر گرفته شده که با استاندارد جهانی “هر سه بیمار، یک تخت” فاصله معناداری دارد. – آدم‌هایی را تصور کنید که آن هفت نفر دیگر را به چشمِ اشغال کننده می‌بینند و برای زنده ماندن به جان هم می‌افتند! – بیمارانِ گُلِ بیمارستان رازی اما، با همین امکانات کم و فرصت محدود، نجیبانه حالِ هم را رعایت می‌کنند و مثل فیلم‌های “کیمیایی” رفیقند. همین حالِ آدم را خوب می‌کند…

اینجا همه نیازمند کلیه هستند. « یا باید پیوند کلیه بزنم و یا باید به طور دایم دیالیز کنم.»

به عنوان یک روزنامه‌نگار حق ندارم احساساتِ شخصی‌ام را واردِ متنِ گزارش کنم، اما ترجیح می‌دهم مانند شهروندی عادی و حق به جانب، غصه بخورم که این جوانِ خوش چهره و مودب حتی در تامین هزینه کرایه تاکسی رفت و آمدش مشکل دارد؛ چه برسد به تهیه هزینه‌های میلیونی پیوند و پیگیری‌های بعد از آن. « هفته‌ای سه مرتبه دیالیز می‌کنم. » هفته ای سه مرتبه دیالیز می‌کند: « اکثر افرادی که می‌خواهند کلیه اهدا کنند مشکل مالی دارند و قیمت گزافی بالایش طلب می‌کنند. وسع ما نمی‌رسد آقا.» این میان اما تجارت شومِ دلالانِ کلیه هم قصه‌ی تلخی دارد که روایت کامل‌اش بماند برای بعد.
بیرون از درهای بخش، پای صحبت مردی نشستم که بیش از بیست سال است دیالیز می‌کند  و هفته‌ای سه مرتبه میهمان این تخت‌هاست. او که پس از بارها اعتراض به مسوولین از گرمای اتاق کلافه شده ، خودش دست به آچار شده است و کولر بخش را تعمیرمی‌کند: «تعداد بیماران زیاد است و تعداد تخت‌ها بسیار کم.» از رفتار پرستارانِ مهربانِ بیمارستان راضی‌ست، می‌گوید: «این بخش روزانه سه شیفت کار می‌کند اما باز هم جوابگو نیست.» او در نهایت از مسوولین خواستار تخصیص اعتبار جهت خرید دستگاه‌های بیشتر و سالن‌ بزرگتر است.

کمی آن‌طرف‌تر بانوی سالخورده ای از مصیبت‌هایش می‌گوید: « سه فرزند دیالیزی  دارم که حتی نمی‌توانم هزینه رفت و آمدشان را بپردازم.» خوب که نگاه می‌کنم،  اینجا همه یک شکل هستند و هم‌بغض: «خیرین به ما کمک می‌کنند اما کفاف خرج‌ها را نمی‌دهد. جانم به لب رسیده. شما بنویس شاید کسی به فریاد رسید…»

آدم‌ها اینجا با چشمانی گود رفته و بسته، خیره به لوله‌ای هستند که زندگی می‌بخشد؛ لوله باریکی که یک سر آن به سیاهرگ و آن دیگری به دستگاه دیالیز متصل است. در چند ساعتی که طول می‌کشد تا خون مسموم وارد دستگاه ‌شود و خون تصفیه شده به بدن برگردد، دنیا دور سرشان می‌گردد. در مغزشان اما، غم یار و دیار جولان می‌دهد و عذابِ جان فرسایِ زندگی تمامی ندارد. حتی تصورش غیر ممکن است! هفته ای سه مرتبه؟  تو چه می‌دانی یعنی چه…

انتصاب مدیران و مشاوران جمعیت فرزندان شاهد و ایثارگر نواندیش خدمتگزار گیلان منصوب شدند

g-192 نیتنا نوشت: دبیرکل جمعیت فرزندان شاهد و ایثارگر نواندیش خدمتگزار استان گیلان در احکام جداگانه‌ای مدیران و مشاوران این تشکل را منصوب کرد.

 « محمد رمضانی مقدم» دبیرکل جمعیت فرزندان شاهد و ایثار نواندیش خدمتگزار استان گیلان در احکامی جداگانه علی رنجبر را به عنوان مدیر اداری و مالی،   جذب و پشتیبانی، عبدالله عموزاد را به عنوان مدیر اشتغال، طرح و برنامه، ولی فریدونی را به عنوان مدیر روابط عمومی، امیر حسین مرادی را به عنوان مدیر تدارکات و پشتیبانی، پویا پوریاری را به عنوان  مشاور فرهنگی و هنری، سامره خداجو را به عنوان مشاور حقوقی و قائم مقام و محسن صفری را به عنوان مشاور رسانه و تولید و سبحان نعمت پور را به عنوان مدیر دفتر این جمعیت در استان منصوب کرد.

Share