سید رضا سید دانش

مهمانخانه ای با ۱۷۵ ستاره

فرشتگان چهارگوشه‌ سفره ای را که به رنگِ آبی است گرفتند و آن را در چهار گوشه جهان پهن کردند . حالا مهمانان در دو نوبت، غروب گاهان و سحرگاهان کنارِ سفره می آیند وُ درچمدانِ شان یک جانماز است وُ یک تسبیح وُ یک شاخه گل یاس سفید .

مهمانخانه ای با ۱۷۵ ستاره

فرشتگان چهارگوشه‌ سفره ای را که به رنگِ آبی است گرفتند و آن را در چهار گوشه جهان پهن کردند . حالا مهمانان در دو نوبت، غروب گاهان و سحرگاهان کنارِ سفره می آیند وُ درچمدانِ شان یک جانماز است وُ یک تسبیح وُ یک شاخه گل یاس سفید .
۳۰۰از کودکی، هرسال من در بهار وُ تابستان وُ زمستان این مهمانان را دیده ام که چشما نِ شان تلالو دریا و لب هاشان ترنمِ باران دارد .
روزی در خُردسالی از مادربزرگم که برای سرسبزیِ شالی ها در خشک سالی، دعا می کرد رازِ آن دریا وُ باران را پرسیدم . مادربزرگ دستم را گرفت وُ کناره پنجره بُرد و آبی یِ بلند راکه شبها تاریک می شد نشانم داد . من بعدها دانستم که نامِ آن آسمان است .
اکنون در میانسالی می دانم که این مهمانانِ هرساله ، سری سپرده به آسمان دارند و دلی که نبض آن در آبی های بالا می تپد .
امسال اما در آستانه سفره آبی، ناگهان باران بارید ومهمانان که هنوز در راه بودند ،از چلچله هایی که آوازشان از آبهای اروند ، متبرک بود شنیدند که باید در غروب گاهان وُ سحر گاهان کنارِ سفره آبی ، ۱۷۵ صلوات بفرستند ، و ۱۷۵ پرنده گرسنه را سیر کنند…

گوینده رادیو که صدایش در باران می آمد، گفت به یُمنِ پرواز ۱۷۵ سینه سرخ با بال های بسته به آبی یِ بلند ، مهمانانِ گرامی، سهمی از دریای چشمان شان رابه آینه ها بدهند، و ترنمِ بارانِ لبها شان را نذر راه مسافرانی کنند که به دیدارِ صاحبِ سفره رفته اند .
این ماه ، من هم مهمان هستم با ۱۷۵ صلوات وُ ۱۷۵ پرنده گرسنه که باید افطاری ام را تمام و کمال به آنها بدهم وُ نذر یاران سفرکرده کنم ، که این رسمِ عاشقان در این مهمانخانه است.

سید رضا سید دانش -فعال فرهنگی ورسانه ای

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share