مرور روزنامه های صبح گیلان:

شمس لنگرودی:پدرم روحانی روشنفکری بود/تقاضای یک میلیارد دلاری نمایندگان شمالی

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا با مرور روزنامه های صبح گیلان همراه ما باشید. شمس لنگرودی که هیچگاه علاقه خود به موسیقی را پنهان نکرده، می گوید: فکر نمی کنم دوباره یک قطعه موسیقی را با آواز خودم منتشر کنم؛ به قول قدیمی ها: «اگه هوسه همین بسه! .»

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا با مرور روزنامه های صبح گیلان همراه ما باشید.

گیلان امروز نوشت: شمس لنگرودی که هیچگاه علاقه خود به موسیقی را پنهان نکرده، می گوید: فکر نمی کنم دوباره یک قطعه موسیقی را با آواز خودم منتشر کنم؛ به قول قدیمی ها: «اگه هوسه همین بسه! .»
او فرزند آیت الله جعفر شمس لنگرودی است که مدت ۲۵ سال امامت جمعه لنگرود را بر عهده داشت. شمس لنگرودی در سال ۱۳۲۹ در لنگرود متولد شد و سرودن شعر را از دهه ۱۳۵۰ آغاز کرد. نخستین دفتر شعرش رفتار تشنگی در ۱۳۵۵ منتشر شد، اما پس از انتشار مجموع ههای خاکستر و بانو و جشن ناپیدا در اواسط دهه ۱۳۶۰ به شهرت رسید. این شاعر در دهه ۱۳۸۰ سا لهای سکوت و کمکاری را که در دهه ۶۰ آغاز شده بود جبران کرد. در این سالها هشت مجموعه شعر از او
منتشر می شود که پنجا هوسه ترانه عاشقانه، رس مکردن دستهای تو و شب، نقاب عمومی است از جمله آنهاست. شمس لنگردوی در دوران کودکی علاقه فراوانی به خوانندگی داشت اما شرایطی به وجود آمد که مانع از رسیدنش به این آرزو شد.

این روزها به چه چیزی فکر می کنید؟
بیشتر به سروده جدیدم منظومه بازگشت می اندیشم. منظومه بازگشت را پس از فوت مادرم در آبان ماه دو سال قبل شروع کردم و اواخر زمستان آن را به پایان رساندم. وجه تسمیه کتاب به منظومه شمسی باز م یگردد که در درون خود چیزی دارد که به درون خود باز م یگردد.
و چرا بازگشت؟
علت استفاده از بازگشت این بود که بعد از فوت مادر متوجه شدم من به لنگرود بازگشت هام و مادرم به خاک. انسان با پیر شدن خاطرات دوران جوانی را زندگی م یکند چرا که آنها دوباره در درونش زنده م یشوند و می جوشند. این شعر از زمان تولدم آغاز می شود و به سن و سالی که هم اکنون در آن قرار دارم می رسد.
هنوز هم در پی دکلمه کارهایتان در یک بسته موزیکال هستید؟
حتما. تصور من این است که در روزگاری به سر می بریم که خواندن شعر در مقایسه با خوانده شدن توسط خواننده برای مردم تاثیرگذاری بیشتری دارد. هنوز در فکر چنین کارهایی هستم و محمد فرمانیان که آهنگسازی ۵۳ ترانه عاشقانه را به عهده داشت در حال کار کردن روی شعرهای دیگر من است.
شما چند سال پیش آواز هم خواندید. ترانه در شب لنگرودی شاعر را یک خواننده با ذوق معرفی کرد. قصد دارید به خواندن ادامه دهید؟
علاقه اولیه من موسیقی بود. حتی در شعرهایم هم به موسیقی کلام توجه فراوانی دارم. به قول ابن سینا و فارابی: جهان نظم موسیقایی دارد. از بچگی دوست داشتم موسیقی کار کنم ولی دلایلی وجود داشت که نشد. همیشه در خلوت م یخواندم و هنوز هم این کار را انجام می دهم.
در جمع دوستان هم گاهی زمزمه می کنم. اما فکر نمی کنم دوباره یک قطعه موسیقی را با آواز خودم منتشر کنم. به قول قدیمی ها: اگه هوسه همین بسه!. البته خواندن یا نخواندنم به سن و سال ربطی ندارد چرا که آدمی نمی داند فردا چه اتفاقی می افتد. اگر یک ملودی و تنظیم عالی اتفاق بیفتد بعید نیست بخوانم. کار من خواندن نیست، دلم خواست بخوانم و خواندم.
چه مشکلاتی بر سر راه شما بود که مانع شد خوانندگی و آواز را به طور جدی پیگیری کنید؟ تا آنجا که می دانم روحانی بودن پدرتان مانع از خواندن شما
شد…
نه اینطور نیست. پدرم روحانی روشن فکری بود و هرگز در کارهای شخصی ما دخالت نمی کرد.نوجوانی من در لنگرودی سپری شد که در آن سال ها اصلا کلاس موسیقی نداشت. ما خودمان ملاحظه پدر را می کردیم. اگر می خواستیم بخوانیم مطمئنا پدر مخالفتی نمی کرد اما مردم ما را خفه می کردند! پدرم اصلا دخالت نمی کرد فقط اهل راهنمایی کردن بود.
این نخواندن هیچ وقت شبیه به حسرت شد؟
نه همه نیازهایم را در شعر دنبال کردم.
به آن نیازها رسیده اید؟
نه به قول نرودا: «برای شعر پایانی وجود ندارد » چرا که آدمی مدام در کشف است.
هنوز هم شعر در زندگی شما جریان دارد. ۵۳ ترانه خاموش پر از احساس و دوست داشتن بود؟
کاملا. اساسا دو دید نسبت به زندگی وجود دارد. یک نگاه نسبت به هستی طلبکارانه است و دیگری سپاسگزارانه. بقیه ماجرا حاشیه است. دید من نسبت به هستی و زندگی سپاسگزارانه است به همین خاطر چنین جریانی در شعرم قابل رویت است.
با این وجود شما همیشه در مقابل رخدادهای سیاسی و اجتماعی پیرامون تان واکنشهای به موقعی از خود نشان داده اید. این اتفاقات حالتان را خراب نمی کند؟
حالم که خوب است اما مسئله اینجا عکس العمل در مقابل اتفاق است. من همان آدم هستم اما باید عکس العمل نشان می دادم. اما وقتی داعش هست و دارد با کوبانی و عراق چنین می کند مگر می شود انتظار داشت حال آدمیان خوب باشد!
img_557877ec6ee14

تقاضای یک میلیارد دلاری نمایندگان شمالی کشور از صندوق توسعه ملی

رئیس مجمع نمایندگان شمال کشور از درخواست یک میلیارد دلاری نمایندگان استانهای شمالی از صندوق توسعه ملی برای توسعه کشاورزی شمال کشور خبر داد.

حجت‌الاسلام علی‌ اکبر ناصری در گفتگو با مهر اظهار کرد: نامه‌ ای از سوی نمایندگان استان‌ های گیلان، مازندران، گلستان و شهرهای فیروزکوه و دماوند از استان تهران تنظیم شده که در آن از مقام معظم رهبری درخواست شده تا با اعطای بودجه یک میلیارد دلاری از محل صندوق توسعه ملی، برای توسعه کشاورزی قطب شمال موافقت فرمایند.

وی با بیان اینکه این درخواست به منظور افزایش اشتغال زایی در حوزه کشاورزی تنظیم شده است، ادامه داد: در راستای توسعه عملیات آب‌ و خاک و یکپارچه‌ سازی آب و زهکشی و کاشت چند مرحله‌ ای زمین‌ های شمال کشور، درخواستی تنظیم شده که در صورت تحقق، می تواند در اشتغال زایی و تولید محصولات کشاورزی در شمال کشور تحول قابل توجهی را به وجود آورد.

رییس مجمع نمایندگان شمال کشور به پیگیری‌ های این مجمع در راستای توسعه استان های شمالی تاکید کرد و گفت: مطالبات مردم شمال کشور، یک مطالبه مردمی و ملی است.

وی افزود: در راستای پیگیری مطالبات به حق مردم در استان های شمالی، در نشستی که با رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی برگزار شد، راه‌ های منتهی به شمال کشور از نظر رفاهی و ساخت‌ و سازهای منطقه‌ ای، ملی و فراتر از کشور برای خلیج خزر یعنی آسیای میانه و خلیج‌ فارس مورد بحث قرار گرفته است.
۷۷۲۴۱ s21ntitled Pag1pdf5 m21

Share