مرعشی: تندروهای اصولگرا شانسی برای ادامه حضور در مجلس نخواهند داشت

سرمایه بزرگ احمدی نژاد،اعتماد به نفس است/برگشتن احمدی‌نژاد به قدرت توهم است

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،حسین مرعشی گفت :مردم هم که با پوست و گوشت و استخوانشان سیاست‌های دولت آقای احمدی‌نژاد را تجربه کردند. همان افرادی که آقای احمدی‌نژاد تصور می‌کرد با دادن یارانه می‌تواند آنها را حامی خود نگه دارد، در صف نخست منتقدان جدی او قرار دارند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،حزب کارگزاران پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ بسیار پویاتر از گذشته فعالیت‌های خود را دنبال می‌کند. این حزب با بهره‌گیری از فعالان سیاسی شناخته‌شده و در کنار آن میدان دادن به جوانان خود درصدد برداشتن گام در مسیر پیروزی است که نزدیک‌ترین میدان برای نیل به این هدف هم انتخابات مجلس دهم است. حسین مرعشی از دستاوردهای سیاسی در سال ۹۳ و همچنین ناکامی‌ها در آن سال می‌گوید و در کنار آن از برنامه‌های حزب کارگزاران برای سال ۹۴ صحبت می‌کند. مرعشی از برخی تندرفتن‌های اصلاح‌طلبان در سال‌های پس از ۷۶ گلایه دارد و نوع رفتار با ناطق‌نوری را مثال می‌زند که متناسب با او نبوده است. بازگشت احمدی‌نژاد را توهم می‌داند. متن کامل گفت‌وگوی حسین مرعشی با «آرمان» در ادامه آمده است که می‌خوانید:

Untitledدر پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیدند که از آقای دکتر روحانی حمایت کنند که عضو رسمی اردوگاه اصلاح‌طلبی نبود. با توجه به گذشت بیش از ۲۰ ماه از آن انتخابات، تصور می‌شود برخی انتظارات اصلاح‌طلبان از دولت محقق نشده است. چرا این امیدها ناامید شد؟
من موافق ناامیدشدن امیدها نیستم. هر کاری سختی‌هایی دارد و در کشور ما با انتخابات‌های ریاست‌جمهوری و مجلس همه چیز عوض و اصلاح نمی‌شود اما بهبودی‌ها آغاز می‌شود. در سال ۹۳ بنیان اجماع و ائتلاف بزرگ اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس آینده پی‌ریزی شد . به نظر من سال ۹۳ سال خوبی بود و تفاهم تقریبا کامل بین شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای مشورتی و سایر نهادها ایجاد شد. اصلاح‌طلبان از پایان سال ۹۳ آماده شدند تا در سال ۹۴ امور عملیاتی مربوط به انتخابات را آغاز کنند. در سال ۹۳ به پیشرفت‌های خوبی رسیدیم و پایه‌های خوبی گذاشته شده من یک ذره هم ناامید نیستم بلکه امیدوارم جناح اصلاح‌طلب و میانه‌رو مجلس دهم را بگیرد چون کمکی برای دولت خواهد شد. البته اگر اصولگرایان هم شانسی برای پیروزی داشته باشند این موضوع مربوط به میانه‌روهای آنها خواهد شد و تندروهای اصولگرا شانسی برای ادامه حضور در مجلس نخواهند داشت. پیش‌بینی بنده این است که مجلس متعادل خوبی را در دور بعد خواهیم داشت به نحوی که اکثریت اصلاح‌طلبان میانه با اکثریت اصولگرایان میانه‌رو شکل خواهد گرفت.
شرایط مشابهی را اصلاح‌طلبان در سال ۷۶ داشتند. یعنی پس از مدت‌ها دوری از قدرت به ریاست‌جمهوری رسیدند و پس از آن مجلس ششم از اکثریت اصلاح‌طلبان تشکیل شد. اکنون هم باید منتظر تکرار تاریخ بود؟
آن تجربه خوش‌سرانجامی نبود. ما در آن زمان مسیری را طی کردیم که نهایتا کار را به آقای احمدی‌نژاد واگذار کردیم و تب زیادی که اتفاق افتاد و سرعتی در اصلاحات که مدنظر برخی دوستان بود نتیجه بدی به‌همراه داشت. نتیجه آن این‌چنین شد که مجبور شدیم صحنه را برای مدتی ترک کنیم. بنابراین اکنون با درس‌گرفتن از همه تجربیاتمان حرکت می‌کنیم.
یعنی خلا عقلانیت در آن سال‌ها وجود داشت؟
نه؛ خلا عقلانیت نبود. غلیان احساسات پاک بود و فکر می‌کردیم با سرعت همه چیز درست می‌شود. اصلاح‌طلبی پذیرش واقعیت تدریجی و گام‌به‌گام بودن است. زمانی که انقلابی بودیم، مرحوم بازرگان می‌گفت که می‌خواهم گام به گام جلو بروم به او می‌خندیدیم و طول کشید تا خودمان متوجه شدیم باید گام‌به‌گام حرکت کنیم. اصلاح‌طلبی اکنون در شرایط تکامل فکری خودش است یعنی تب و لرز خودش را کرده و اکنون در شرایط متعادلی است و فهمیده که جامعه را نمی‌شود یک‌شبه اصلاح کرد، کشور را به ناگاه نمی‌شود ارتقا داد و همه چیز هم در اصلاح‌طلبان خلاصه نمی‌شود. دیگران و نهادهای دیگری هم به صورت موثر حضور دارند. از نظر من رسیدن به این درجه از دانستن‌ها پیشرفت بزرگ و به معنای عمق پیداکردن اصلاحات است. آنچه قبلا انتظار داشتیم و به آن فکر می‌کردیم، شاید اسمش اصلاحات بود اما بیشتر روش‌های جهشی بود
منظورتان نیمه دوم دهه ۷۰ است؟
انقلاب‌ها همیشه فراز و فرودهایی دارند و باید به تکامل برسند. تکاملش این است که غلیان احساسات باید جای خودش را به حکمت و عقل بدهد. ما الان خیلی حکیمانه‌تر از سال ۷۶ حرکت می‌کنیم. این نقطه مثبت کار است.
اما قبول دارید که مخالفان آن روزها دوست‌داشتنی‌تر بودند که شاید دلیلش به شناسنامه‌داربودن آنها مربوط شود؟
بله؛ ما بیش ازاندازه به رقیب فشار آوردیم.
کدام رقیب منظورتان است؟
آقای ناطق‌نوری را می‌گویم. آقای ناطق هیچ خطایی نکرده بود، انتخابات رقابتی را پذیرفت، در آن شرکت کرد، نتیجه را واگذار کرد، واگذاری را هم پذیرفت و به رقیبش که پیروز شده بود، تبریک گفت. آیا ما متناسب با این منش با آقای ناطق‌نوری و هواداران ایشان رفتار کردیم؟ نه؛ طوری رفتار کردیم که جناح اصولگرای اصیل برای دوره طولانی نتوانست در صحنه کشور عرض‌اندام کند و نتیجه این شد که کار به دست نیروهای ناشناخته مانند احمدی‌نژاد و… افتاد که برای کشور مشکلاتی درست کردند. الان اما برای رقیب احترام بیشتری قائل هستیم و از آنها می‌خواهیم که قوی در صحنه حاضر شود و جدی باشد تا چه رقیب و چه ما پیروز شویم، کشور برنده باشد. از نظر من نقطه تعادلی که آقای روحانی باید به دنبال آن باشد، همین موضوع است. معنی تعادل این نیست که رقابت نباشد و معنی تعادل این هم نیست که مدیریت‌ها به مخالفان سپرده شود. چندی قبل آقای روحانی صحبتی داشتند مبنی بر اینکه کسی که ۲۴ خرداد را قبول ندارد نباید در مناصب حساس باشد حرف درستی است که به نظر من آقای روحانی دیر آن را مطرح کرد و باید یکسال و نیم پیش این حرف را قاطع‌تر به مدیرانش می‌زد البته به‌رغم تاخیر اما بیان این موضوع خوب است. معنای تعادل تن دادن به رقابت و پذیرفتن نتیجه داوری مردم است. متعادل‌ترکردن رقابت‌ها بسیار باید مورد توجه باشد به نحوی که هرکس برنده شد، کشور برنده باشد و صفر و صدی نباید کرد.
به نظر می‌رسد درباره ایده‌آل‌هایی صحبت می‌کنید که برای رسیدن به آن مسیر درازی را باید پیمود. بی‌احترامی‌هایی که چند سال اخیر مشاهده می‌شود در گذشته نبود.
بله؛ دقیقا همین‌طور است. اکنون نیروهای تندروی مخالف دولت یازدهم بسیار تندتر از نیروهای مخالف دولت اصلاحات هستند. مخالفان آن روز تا چند سال مراعات دولت اصلاحات را کردند اما مخالفان امروز اصلا مراعات ندارند. من واقعا نمی‌دانم چطور باید با آنها حرف زد و رفتار کرد. یکسری گروه‌ها به عرصه بیایند و وقتی مقامات اجرایی کشور به شهری سفر می‌کند این تندروها در محل ورود به محل سخنرانی این مقامات اقدام به جمع‌آوری عکس‌ها بکنند. تریبون‌دادن به مخالفان دولت در مناسبات رسمی معنی ندارد. وقتی از مردم برای حضور در سخنرانی‌ها یا استقبال از رئیس‌جمهور دعوت می‌شود، مردم با چه انگیزه‌ای باید بیایند؛ بالاخره مردم ۲۴ خرداد ۹۲ این دولت را انتخاب کردند. کارهای ناپسندی می‌کنند و پاسخ ما متناسب با رفتار آنها نیست و آنها را به رقابت دعوت می‌کنیم. فکر می‌کنم که نهادهای موثر باید هوشمندانه‌تر با این گروه‌های تندرو برخورد و جلوی  این گروه‌ها را بگیرند. این تندروها امید دارند، امید به اینکه با اقدامات خود عرصه را برای حضور اصلاح‌طلبان محدود کنند تا در نبود رقیب جدی بتوانند در مجلس حضور داشته باشند که این وضعیت برای جامعه مناسب نیست. اقدامات گروه‌های تندرو برای ایجاد مانع در ورود اصلاح‌طلبان و میانه‌روها به مجلس، ناعادلانه و غیرمفید است. اگر تندروها را تقویت کنیم آنها به شخصیت‌های تاثیرگذار کشور هجمه خواهند برد که در جغرافیای سیاسی ایران بارها نمونه‌های آن را شاهد بودیم. تقویت تندروها به مصلحت هیچ‌کس نیست.
رئیس‌جمهور اسفندماه در سخنرانی‌ای گفت که «در بهمن‌ماه تورم نداشتیم» با توجه به اینکه بسیاری بر این باور هستند که مشکلات اقتصادی کشور کماکان پابرجاست، تورم صفر در بهمن‌ماه را چطور تعریف می‌کنید؟
والا من شاخص‌های بهمن را ندیدم و صحبت‌های رئیس‌جمهور را نشنیدم که بدانم منظورشان چیست. آیا ایشان در مقایسه با بهمن سال گذشته از نداشتن تورم صحبت کردند که اگر اینطور باشد اصلا درست نیست. اگر نسبت به دی‌ماه چنین صحبتی را داشتند حتما ماه بهمن را نسبت به ماه قبل ارزیابی کردند.
برخی انتقاد می‌کنند ادبیات رئیس‌جمهور در برخی مواقع شباهت زیادی به ادبیات آقای احمدی‌نژاد دارد که انتقاداتی به آن وارد بود. شما این شباهت را تائید می‌کنید؟
بله؛ برخی اظهارات مثل ساخت سانتریفیوژ یک جوان که در اسفندماه بیان کردند بوی حرف‌های آقای احمدی‌نژاد را می‌دهد.
تصور می‌کنید آقای روحانی از این کار هدفی دارد؟
گاهی اوقات آقای روحانی کمک می‌کند که یادمان نرود آقای احمدی‌نژاد چه کرد.
یکی از نزدیکان آقای احمدی‌نژاد چند ماه پیش شماره تماس شما را گرفت و گفت که برای برقراری ارتباط با اصلاح‌طلبان درصدد گفت‌وگو با شماست. تماسی گرفت؟
نه. با من تماسی نداشتند.
این گروه چرا درصدد بازسازی خودشان هستند؟
چه اشکالی دارد؟ بگذارید بازسازی کنند.
شعارشان هم این است که بر‌می‌گردیم.
آرزو که بر جوانان عیب نیست.
پس منظورتان این است که آنها فقط تبلیغ بازگشت را می‌کنند با علم امکان‌پذیرنبودن آن؟
این علاقه است دیگر. آنهایی که دچار توهم هستند همیشه در توهم زندگی می‌کنند. شما مخالف این هستید که آنها با توهم زندگی کنند؟ اینکه برخی دچار توهم هستند و می‌گویند ما برمی‌گردیم خوب بگویند اما بر اساس چه مبنای عقلی؟ مردم هم که با پوست و گوشت و استخوانشان سیاست‌های دولت آقای احمدی‌نژاد را تجربه کردند. همان افرادی که آقای احمدی‌نژاد تصور می‌کرد با دادن یارانه می‌تواند آنها را حامی خود نگه دارد، در صف نخست منتقدان جدی او قرار دارند. هیچ تحلیل منطقی و عقلانی‌ای وجود ندارد که کسی بخواهد منتظر برگشتن آقای احمدی‌نژاد باشد. روشن و روشن است که او باز نخواهد گشت. برگشتن احمدی‌نژاد به قدرت توهم است. مگر آقای مشایی نمی‌گفت که در سال آخر دولت آقای احمدی‌نژاد کار به جایی می‌رسد که مردم به خیابان می‌ریزند و می‌گویند آقای احمدی‌نژاد باید بماند؟ این اتفاق رخ نداد.
اما عکس‌هایی در سایت‌های نزدیک به آقای احمدی‌نژاد منتشر می‌شود که نشان از استقبال مردم از ایشان دارد.
بتوانند ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر آدم را جمع کنند که موضوع پیچیده‌ای نیست.
الان احمدی‌نژاد از سوی هیچ نهادی حمایت نمی‌شود؟
نه؛ او دیگر هیچ حمایتی ندارد البته از قبلش هم حمایتی نداشت. احمدی‌نژاد فقط سرمایه بزرگی دارد که « اعتماد به نفس» است. این سرمایه بزرگی است. یک روز آقای احمدی‌نژاد از آقای لاریجانی پرسیده بود که چه کسی را وزیر آموزش و پرورش بگذاریم که اعتماد به نفس را به دانش‌آموزان یاد بدهد؟ آقای لاریجانی به او پاسخ داده بود آن فردی که شما را بزرگ کرد، برای این جایگاه مناسب است. چون اعتماد به نفس بالایی دارید. این اعتماد به نفس و سرمایه  سیاسی و اجتماعی آقای احمدی‌نژاد است. البته هر چیزی که خداوند بخواهد رخ می‌دهد اما از لحاظ تحلیل واقعیت‌ها بازگشت احمدی‌نژاد امکان‌پذیر نیست و نهادهای مربوطه درمورد او و تیمش بسیار قاطع هستند.
برای انتخابات مجلس ،کارگزاران درصدد معرفی چهره‌های جدیدی است؟
ما بر اساس چارچوبی که در مجموعه اصلاح‌طلبان روی آن توافق شد، حرکت می‌کنیم. تصمیمات اصلی برای هر حوزه انتخابیه در درون حوزه به‌وسیله مجمع اصلاح‌طلبان حوزه انتخابیه گرفته می‌شود و به نوعی تنفیذ اختیار به استان‌ها صورت گرفته است. ما در شهرستان‌ها و حوزه‌های انتخابیه، کاندیداهایمان را معرفی  و تلاش می‌کنیم که کاندیدای ما تبدیل به کاندیدای همه شوند اما درنهایت تصمیمی که مجموع اصلاح‌طلبان در حوزه‌های انتخابیه بگیرند، آن فرد کاندیدای کارگزاران خواهد بود.
مثلا شما در حوزه انتخابیه اصفهان کاندیدای کارگزاران را معرفی و تبلیغات زیادی برای جلب‌نظر گروه‌های دیگر می‌کنید تا درنهایت همه روی کاندیدای شما ائتلاف کنند؟
بله؛ ما سعی می‌کنیم اصلاح‌طلبان را قانع کنیم که از کاندیدای ما حمایت کنند.
این نوعی انحصارطلبی است.
چرا این کار را انحصارطلبی می‌دانید؟ بالاخره ما تلاش خودمان را می‌کنیم و دیگران هم تلاش خودشان را بکنند. برآیند آن، رقابت درون جناحی خواهدبود که بعد وارد صحنه اجتماع می‌شویم. همه احزاب این تلاش را خواهند کرد.
در این مقطع منسجم‌ترین حزب اصلاح‌طلب کارگزاران است و به نظر نمی‌رسد رقیبی در درون جریان اصلاح‌طلب داشته باشید.
بالاخره فقط که احزاب نیستند و شخصیت‌ها هم موثر هستند. اصلاح‌طلبان کار خودشان را می‌کنند و فعال هستند. بستگی دارد هر حزبی با چه ظرفیتی کاندیدا معرفی می‌کند.
احزاب تازه‌تاسیس در اردوگاه اصلاح‌طلبی هم ادعاهای زیادی دارند و به نظر می‌رسد در روند تهیه لیست برای انتخابات مجلس با اصلاح‌طلبان اصیل هم‌آوا نشوند. در مورد آنها چه فکری کرده‌اید؟
آنها هم حق دارند فعال شوند، بیایند و بروند. من امیدوارم آنها چارچوب‌های وحدت اصلاح‌طلبان را مخدوش نکنند. اگر در آن چارچوب حرکت کنند، فعالیت آنها چه اشکالی دارد؟

 

Share