ناآرامی های زمان احمدی نژاد از تحریم ها بود/ احمدی نژاد و وزرایش فقط خدمت کردند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،حجت الاسلام محمدرضا میرتاج الدینی، نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس هفتم و هشتم و معاون پارلمانی دولت دهم گفت: آقای احمدی نژاد قصدی برای شرکت در انتخابات مجلس ندارد و در حال حاضر چنین بحثهایی مطرح نشده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،با وجود اینکه دو سال از دولت احمدینژاد گذشته است اما همچنان بحثهایی بر سر دولت نهم و دهم وجود دارد. بر همین اساس گفتوگویی با معاون پارلمانی دولت پاک دستان ترتیب داده شد تا بخشی از حواشی مانده از دولت گذشته بررسی شود. سید محمدرضا میرتاجالدینی که بعد از رفتن احمدینژاد، از معاون پارلمانی دولت به معاونت پارلمانی صداوسیما رفت، علل روی برگردانی اصولگرایان از دولت احمدینژاد را توضیح میدهد. او که این روزها دیگر در مسند معاون پارلمانی صدا و سیما نیست، علت اصلی مشکلات اقتصادی درسالهای پایانی دولت احمدینژاد را تحریمها عنوان کرد؛ تحریمهایی که از نگاه احمدی نژاد کاغذ پارهای بیش نبود. میرتاجالدینی دلیل جدایی از صدا و سیما را حرکتهای انتخاباتی برای مجلس دهم عنوان کرد.
در ادامه گفتوگوی «قانون» با وی را بخوانید:
دولت احمدینژاد به دولت پاکدست معروف شد اما در سال گذشته اختلاسهای زیادی که به دولت سابق مربوط بود، خبری شد و این موضوع با پاکدستی در تضاد است.چه پاسخی دراین مورد دارید؟
این بحث طولانی است و باید مورد به مورد بررسی شود. اما آقای احمدی نژاد و مجموعه وزرا در دوره دولت نهم و دهم پروندهای ندارند وفقط خدمت کردند. حرف هایی که بدون ملاحظه و بدون سند زده میشود بیاخلاقی سیاسی است. مثل موردی که چندی پیش مطرح شد ۷ هزار میلیارد اختلاس شد. بعد اصلاح کردند گفتند رقم آن ۷۰۰ میلیارد بود و بعد از مدتی عنوان شد ۷۰ میلیارد تومان بود و درآخر آقای محسنی اژهای مصاحبه کرد که این اعداد درست نبود و تنها ۷ میلیارد تومان از بانک وام گرفته شده که به نظر میرسد در دریافت وام تخلفی صورت گرفته و اصل پول برگشته است. این نوع حرف زدنها تخریب است، اینکه فساد را به دولت قبلی بچسبانیم قابل قبول مردم نیست. عدهای فساد را رمز تخریب دولت احمدی نژاد انتخاب کردهاند در حالی که چنین نبوده است. زمانهایی رقمهای درشتی اعلام میکنند که آثار سوئی برای نظام دارد. سال گذشته حرف یکی از دولتمردان در مورد اینکه ۷۰۰ میلیارد دلار معلوم نیست در دوره گذشته چگونه هزینه شده است حرف پختهای نبود. آنها بعد از مدتی اعلام کردند، نمیگویم اختلاس شده! مگر میشود یک دلار در مملکت جابهجا شود. هر دلار از فروش نفت به خزانه واریز میشود. همین فردی که امروز رئیس خزانه است، در دولت احمدی نژاد هم مسئول خزانه کل کشور بود، از او سوال کنند ببینند آیا رقمی خلاف هزینه شده است. ریالی از بودجه را نمیتوان بدون مصوبه مجلس برداشت کرد. در کلان حرف زدن و کلی گویی کردن فقط تخریب است، اخلاق سیاسی را رعایت نکردن است. امروز میتوانند حساب و کتاب کنند و اگر ایرادی بود از دولت قبل سوال کنند اما درست نیست اقدامات و خدمات دولت احمدینژاد را زیر سوال ببرند. کسانی که مرتب رقمهای درشتی را در رسانهها اعلام میکنند و دولت قبل یا اصولگرایان را متهم کنند و عدهای هم طرف مقابل را به فساد مالی متهم کنند، نتیجه چنین برخوردها تخریب اصل نظام اسلامی است که دشمنان نظام در صدد آن هستند.
این حرفها از دو طرف اجماع مرکب علیه اصل نظام است که اعتماد مردم را از بین میبرد. اگر کسی تخلف کرده باشد و پرونده فساد مالی داشته باشد چه از جمع اصولگرایان باشد چه اصلاحطلبان، باید با آن برخورد شود. اما اینکه همه را متهم به فساد مالی کنیم، این یک توطئه و نقشه دشمن برای بیاعتماد کردن مردم به مسئولان است. آقای احمدی نژاد معتقد است دولت او دولت پاکیاست،این به این معنی نیست که دولتهای دیگر پاکدست نبودهاند. اکثر مسئولان در همه دولتها پاکدست بودهاند. در این میان ممکن است در ردههای مختلف، خطا، تخلف یا فسادی صورت گرفته باشد، این را به طور کلی نفی نمیکنم.یکی از موانع رشد اقتصادی رخنه کردن فساد در مجاری و شریانهای اقتصادی است که باید از آن جلوگیری شود. ولی بزرگ کردن یک مسئله که نمونهاش را گفتم و سیاسی کردن آن راه و شیوه درستی نیست. این کارها با انگیزههای تخریب صورت میگیرد. در پرونده فساد ۳ هزار میلیاردی،چه اندازه فضا را سیاسی کردند. اما در نهایت حکم قضایی معلوم شد پای دولتمردان در میان نیست و فساد در بخشی از سیستم بانکی صورت گرفته است که بسیاری از مدیران بانکی چه در دولت گذشته و چه در دولت فعلی از آن مبرا شدند و کسانی که در آن پرونده فساد یا تخلف داشتند محکوم شدند. هر کس در هر دولتی مسئول عملکرد و کارنامه خودش است و اگر تخلفی صورت گرفته باشد باید پاسخگو باشد.
چه عاملی باعث شد که اصولگرایان در دو سال آخر دولت دهم، از احمدینژاد فاصله بگیرند؟
اولا همه اصولگرایان نبودند بلکه بخشی از اصولگرایان از دولت آقای احمدینژاد فاصله گرفتند. بخشی از این روی برگردانی هم برمیگردد به کارهای اجرایی و مدیریتی در دولت. معمولا کسی که کار اجرایی انجام میدهد حتما اشکالاتی هم دارد. اصولگرایان هم به برخی موارد در این موضوع با نگاه انتقادی مینگریستند. بخشی دیگر به انتصابات مربوط میشد که این مسئله در هر مجموعهای وجود دارد. بخش دیگر اختلافات به حواشی سیاسی که در دولت ایجاد شده بود بر میگشت. آقای احمدینژاد با دیدگاههای اصولگرایان در برخی قسمتها تفاوتهای سیاسی داشت و این موجب تشدید اختلاف میشد.
بخشی از اصولگرایان ادعا میکنند که احمدینژاد اصولگرا نبوده و نیست. نظر شما در این باره چیست؟
بستگی دارد وقتیمیگویم اصولگرایی و غیر اصولگرایی چه معنایی را دنبال میکنیم. اگر اصولگرایی گروهی و حزبی بگویم، بله آقای احمدینژاد گفته بود که کاندیدای این جریان نیست و مستقل وارد انتخابات ریاست جمهوری شد. سال ۸۴ زمانی که شورای هماهنگی نیروی انقلاب کاندیدای اصولگرایان را انتخاب میکرد به آقای احمدینژاد نرسیده بودند. حتی به آقای قالیباف هم نرسیده بودند، آن زمان آقای لاریجانی رئیس مجلس کاندیدای آنها بود. اگر با این تعریف اصولگرایی را معنا کنیم که یک جریان گروهی است، بله احمدینژاد کاندیدای آنها نبود اما از نظر مفهومی اصولگرایی را معنی و ارزش گذاری کنیم، آقای احمدی نژاد اصولگراست چرا که به ولایت فقیه، آرمانهای انقلاب، استکبار ستیزی و عدالتخواهی اعتقاد دارد حتی بیشتر از همه کسانی که انقلابی هستند این موضوعات را قبول دارد. البته میزان علاقهمندی او به این شاخصها کم و زیاد بود، با این حال اعتقاد داشت. مقام معظم رهبری در سال های آخر دولت احمدینژاد عنوان کردند که شعارهای انقلاب احیا شد، اصولگرایان هم همین را میخواستندو اما اختلاف وجود دارد. اختلاف در داخل هر جریانی وجود دارد. نباید این انتظار را داشته باشیم که همه در یک قالب فکر کنند.
اگر احمدینژاد وارد انتخابات شوند، بازهم اصولگرایان از او حمایت میکنند؟
الان زود است در اینباره قضاوت کنیم. اکنون نگرشها نسبت به سال گذشته تغییر کرده است و چهرههای شاخص اصولگرا از افزایش میزان علاقهشان به احمدینژاد میگویند. البته حرف آخر را مردم در انتخابات میزنند. با وجود اینکه میزان وجوه اشتراکها بین آقای احمدینژاد و طیف عظیم اصولگرایان بیشتر است اگر آنها بخواهند بر افتراق و اختلافها پافشاری کنند همراهی بین آنها شکل نمیگیرد. اما اگر بخواهند روی اشتراکها پافشاری کنند و تلاش بر این باشد که اختلافها را کنار بگذارند و از میزانش کم کنند، همراهی شکل میگیرد. همیشه گفتهام فاصله گرفتن بین احمدینژاد و اصولگرایان دو طرفه بوده و اگر بخواهند به هم نزدیک شوند باید هر دو طرف نسبت به کم کردن اختلاف گام بردارند. هر دو طرف باید جهتها را بر گردانند تا این کار امکان پذیر شود.
آیا احمدینژاد قصد دارد با تغییر موضع در ائتلاف اصولگرایان برای انتخابات دهم شرکت کند؟
آقای احمدی نژاد قصدی برای شرکت در انتخابات مجلس ندارد و در حال حاضر چنین بحثهایی مطرح نشده است. اما میخواهم بگویم که نکات مشترک با اصولگرایان زیاد است و البته این راهبرد را باید ابتدا اصولگرایان تعریف کنند و هر دو طرف نسبت به رفع اشکالات پیش آمده اقدام کنند.
ولی برخی معتقدند سفرهای استانی و تکاپوهایی که احمدی نژاد دارد در راستای فعالیت های انتخاباتی است!
بر اساس صحبتهایی که با ایشان داشتم، میگویم او قصدی برای انتخابات مجلس ندارد و از احمدینژاد رویکرد صریحی برای چنین کاری ندیدم. احمدی نژاد بنا ندارد پرچم جدا گانهای بلند و لیستی منتشر کند.
آیا احمدی نژاد از کسی در انتخابات حمایت می کند؟
احمدینژاد اگر بخواهد وارد شود به صورت فردی از مجموعه نیروهای ارزشی اصولگرا که مورد قبولش است، حمایت میکند. اما به صورت علنی هم از کسی حمایت نخواهد کرد، چنین برنامهای ندارد. البته فعلا که برنامه این است بعدا ممکن است توافقی بین اصولگرایان صورت بگیرد.
قبول دارید امروز جامعه آرامش بیشتری به نسبت سالهای آخر دولت احمدینژاد دارد؟
این نگاه را قبول ندارم. برای ارزیابی دولت احمدینژاد باید دو مقطع تاریخی را در نظر بگیریم. بخش اول، ۶ سال اول و بخش دوم، دو سال پایانی که زمان تشدید تحریمها و فشارهای سیاسی و اقتصادی است. در دوره ۶ سال اول شاهد رشد اقتصاد قابل توجهی بودیم. در آن زمان هم تورم پایین بود و هم کارهای اقتصادی اساسی و بزرگ انجام شد. دولت احمدینژاد در دوره اول کارهایی انجام داد که هیچکدام از دولتهای گذشته نتوانستند انجام دهند. اما در دوسال آخر ما با تحریمهای شدیدی روبه رو شدیم، حتی بانک مرکزی هم تحریم شد. دولت یکسال را توانست مدیریت کند تا اینکه آثار تحریم در جامعه نمود پیدا کرد. این ناآرامی که عنوان کردید بخش عمدهاش مربوط به تحریمها است که خوشبختانه با رویکردهای کلان نظام یعنی رویکرد مقابله با تحریم، اقتصاد مقاومتی و توجه به تولید داخلی مهار شد. ما در دوره دولت هاشمی افزایش دوبرابری را ارز داشتیم که تورم به ۴۵ درصد رسید اما در دولت احمدینژاد در اثر تحریمها افزایش قیمت ارز سه برابر شد اما وقتی دولت را تحویل میداد بالاترین رقم تورم به ۳۴ درصد رسیده بود.
یکی از اصلی ترین شعارهایی که انقلاب داشت، بازگشت اخلاق به سیاست بود. اما این روزها شاهد روند معکوس در این زمینه هستیم و تهمتهای بیسند به افراد زده میشود که هیچ کس هم پاسخگو نیست. دلیل اصلی این رویداد چیست؟
مطلب خیلی مهمی را مطرح کردید. این موضوع آفتی در نظام سیاسی و جامعه ما است که به سرعت باید نسبت به اصلاح آن اقدام کنیم. این با آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی کاملا فاصله دارد و در تضاد است. فعالیتهای سیاسی مقبول و امری لازم در جامعه است ولی اینکه فعالان سیاسی برای مبارزه در جامعه اخلاق سیاسی را کنار بگذارند خطرناک است. اگر احزاب و رقابت سیاسی نباشد جامعه از پویایی میافتد اما تفاوتی بین نظام اسلامی با مکاتب غربی و جریانهای سیاسی دنیا وجود دارد. غرب برای دستیابی به قدرت از مسیرهای نادرستی استفاده میکند و به عبارتی در مکتب سیاسی غرب هدف وسیله را توجیه میکند. اما اسلام به شدت با استدلال هدف وسیله را توجیه میکند، مخالف است و آن را محکوم میکند.
ما برای رسیدن به اهداف مقدس باید از راههای درست و صحیح برویم. تهمت، افترا و رقیب را از میدان به در کردن با هر روش غیر اخلاقی در اسلام پذیرفته نیست. نظام اسلامی برای سیاست نیز الگویی دارد که یکی از شاخصهای آن اخلاقمداری و پرهیز از قدرت طلبی است. امام بارها به حدیث «حب الدنیا راس کل خطیئه» اشاره میکردند و میفرمودند اگر همه انبیاء در شهر جمع شوند اختلافی پیش نخواهد آمد چرا که اختلاف از قدرت طلبی ناشی میشود. اگر رسیدن به قدرت و پیروزی یک جناح از راههای صحیح باشد موجب پویایی جامعه میشود اما اگر قدرت طلبی افراطی شکل بگیرد و از طریقی باشد که هزینههای کلان تبلیغاتی و تهمتهای ناروا زده شود آن پیروزی به معنای شکست اخلاق در جامعه است و فاصله گرفتن از آرمانهای انقلاب اسلامی رخ میدهد.
شما به عنوان نماینده در مجلس هشتم حضور داشتید. گفته میشود نمایندگان آن دوره از قوه مقننه برای ورود به بهارستان پولی دریافت کردهاند. آیا چنین اتفاقی رخ داده است؟
وارد این بحثها نشوید دامن زدن به این موضوعات را به صلاح جامعه نمیدانم. اما کلی میگویم که ستادهای انتخاباتی هزینههایی دارند بنابراین گرفتن پول از ستاد مرکزی کاری طبیعی و عادی است و کار خلافی نیست. اگر نمایندهای بداند از جایی کمک میگیرد که محلش درست نیست نباید بگیرد. اما اگر جای شناخته شده ای به آنها کمک میکند که انتظاری هم در قبال آن ندارد، کمک خارج از عرف نیست و کاری است عادی. نباید فراموش کرد که ستادها بر اساس کمک مردمی و دوستان شکل میگیرد.
خود شما کاندیدای مجلس دهم خواهید شد؟
طرح چنین سوالی کمی زود است. انتخابات پایان سال است و اگر کاری بخواهیم شروع کنیم با مجموعههای مختلف از جمله دوستان در تبریز مشورت میکنم، لطف فراوان از سوی مردم دوست داشتنی تبریز زیاد است. ان شاءا… بعدا اعلام میکنم.
چرا دیگر معاون پارلمانی صدا و سیما نیستید؟
از صدا و سیما جدا شدم تا به فعالیت های انتخاباتی بپردازم.
احمدینژاد بخواهد، شما به نمایندگی از طیف او وارد مجلس میشوید؟
من اگر بیایم با جمع اصولگرایان میآیم و آقای احمدینژاد را هم از جمع اصولگرایان جدا نمیدانم.
وضعیت نشستهای ولنجک چگونه است؟
اوایلی که دولت احمدینژاد کارش تمام شده بود نشستهایی برگزار میشد اما دیگر به آن شکل ادامه ندارد.ولی به هر حال آقای احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور سابق دفتری دارند که بسیاری از اقشار مختلف به دیدن ایشان میروند.
زمان بررسی لایحه بودجه سال ۹۴، نکاتی درباره هدفمندی یارانهها و نحوه اجرای آن در دولت نهم و دهم مطرح شد. چه اندازه روند اجرای هدفمندی تغییر کرده است؟
هدفمندی نباید متوقف شود، تعبیری که آقای مصباحی مقدم از مقام معظم رهبری مطرح کردند حرف درستی بود، هدفمندی یارانهها مانند ساختمانی است که اگر ناقص رها شود از بین میرود. الان نزدیک سه سال است که گام اول این قانون اجرا شده و باید گام دوم آغاز شود. سال آخر دولت احمدی نژاد مجلس با شروع گام دوم موافقت نکرد تا این گام متوقف شد و با شروع دولت آقای روحانی این توقف همچنان ادامه دارد. رفتار و روندی که دولت یازدهم نشان میدهد، حاکی از آن است که این دولت بنایی بر اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها ندارد. بر این اساس دوباره به خط اول برگشتهایم این در حالی است که شرایط برای آغاز و ورود به گام دوم مناسبتر و مهیاتر است . شرایط اقتصادی کشور تثبیت شد و قیمت نفت کاهش یافته است، بنابراین با ملاحظاتی میتوانند گام دوم هدفمندی را بر دارند. اعتقاد دارم رمز موفقیت اجرای هدفمندی یارانهها در دولت احمدینژاد نگاه جبرانی به افزایش قیمتها بوده. دولت احمدی نژاد راه جبرانی فشار و افزایش قیمتها را در نظر میگرفت اما دولت روحانی چنین سیاستی را ندارد. در دولت دهم راههای شناسایی ثروتمندان و کنارهگیری داوطلبانه دیده شده بود اما مجلس اجازه کار به دولت را نداد. نباید فراموش کنیم که هدفمندی یارانهها سه هدف عمده دارد؛ کاهش مصرف سوخت و انرژی، جلوگیری از قاچاق و اجرای عدالت از جمله این اهداف است. با این حساب اگر اجرای این قانون در مرحله اول بماند یا متوقف شود قاچاق افزایش مییابد که اکنون شاهد افزایش قاچاق هستیم. از سوی دیگر با توقف در این قانون، عدالت به معنای واقعی اجرا و عملی نخواهد شد./روزنامه قانون
دیدگاه