روحانی فراتر از انتظاراصلاحطلبان عمل کرده
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا سخنان رهبر معظم انقلاب در این زمینه بسیار هوشمندانه بود. غرب نباید احساس کند مسئولان ایرانی از تفاهم لوزان «ذوق زده» شدهاند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا دکتر فیاض زاهد نویسنده، روزنامهنگار و استاد دانشگاه درباره تاثیر تفاهم لوزان بر فضای مدنی و سیاسی ایران معتقد است: نباید اینگونه تصور کرد که به دلیل اینکه پرونده هستهای ایران به نتیجه رسیده کنشگران سیاسی که در گذشته به حاشیه رانده شدهاند میتوانند به سرعت وارد عرصه سیاسی شوند.
در ادامه متن گفتوگوی «آرمان» با دکتر فیاض زاهد را از نظر میگذرانید.
پس از تفاهم لوزان بین ایران و کشورهای۱+۵موجی از امید مردم کشور را فراگرفته است. به نظر شما آیا امید مردم مبتنی بر واقعیتهای سیاسی و اقتصادی است یا بیشتر جنبه روانی دارد؟
وقتی تودههای مردم به یک باور میرسند حتما نشانههای دقیق آن را دریافت کردهاند. امکان اشتباه یک «فرد» خیلی بیشتر از اشتباه «جمع» است. هنگامی که خرد اجتماعی و عقلانیت جمعی به یک باور میرسد و برخی نهادهای اجتماعی مانند بورس، بازار سکه، بازار مسکن نسبت به یک رویداد واکنش مثبت یا منفی نشان میدهد به این معناست که این نهادهای اجتماعی وخرد اجتماعی نشانههای خاص خود را دریافت کردهاند. در شرایط فعلی هم جامعه ایران به همین نتیجه رسیده که باید به آینده امیدوار باشد. مردم ایران بیش از ده سال با مساله تحریمها دست و پنجه نرم کردهاند. این تحریمها در ابعاد مختلف زندگی مردم را دستخوش دگرگونی کرده بود. احتمالا ایران حدود۳۰۰میلیارد دلار از نتیجه غیرمستقیم تحریمها لطمه دیده است و این رقم قابل توجهی به شمار میرود. ایران برای توسعه یافتگی نیازمند سرمایهگذاری خارجی است؛ این در حالی است که در ۱۵سال گذشته در ایران سرمایهگذاری خاصی صورت نگرفته است. در حال حاضر صنایع نفت و صنایع گاز ما بهشدت نیازمند سرمایهگذاری جدید است. اغلب صنایع ما به شکلهای مختلف تحت تاثیر دو صنعت مهم نفت و گاز هستند. یکی از مهمترین صنایع ما که در سالهای اخیر نیازمند سرمایه جدید است صنعت خودروسازی ماست که تحت تاثیر تحریمها قرار گرفته است. به همین دلیل جامعه به صورت ناخودآگاه به این نتیجه رسیده که اگر تحریمها متوقف شود گشایش اقتصادی به وجود خواهد آمد. با این وجود حداقل بین سه تا شش ماه و حتی یکسال زمان نیاز است که برداشتن تحریمها روی اقتصاد ایران اثر مثبت بگذارد. در سالهای اخیر وضعیت نابسامان اقتصادی جامعه ایران اغلب ناشی از مشکلات سیاسی بوده است. هنگامی که شما مشکلات سیاسی را مرتفع میکنید بهطور طبیعی وضعیت اقتصادی که بیشتر تحت تاثیر مسائل روانی است وضعیت بهتری پیدا میکند.
برخی از منتقدان هستهای معتقدند تفاهم لوزان به سود کشورهای غربی چربش بیشتری داشته است. به نظر شما این تفاهم «برد- برد» بود؟
اگر ما آنچه در گذشته اتفاق افتاده را نادیده بگیریم و فرض کنیم که تیم هستهای ما هماکنون و بدون توجه به گذشته در مذاکرات شرکت کرده من معتقدم که برد بیشتر با غرب بوده است. اما اگر کل پرونده هستهای ایران و آنچه در این پرونده به مانند تحریمها و تهدیدهای امنیتی که ممکن بود به جنگ منجر شود را در نظر بگیریم باید عنوان کرد این تفاهم «برد-برد» بوده است. پس از تفاهم لوزان همه کشورهای جهان ایران را به عنوان یک کشور هستهای خواهند پذیرفت و این دستاورد بسیار بزرگی است. بااین حال پس از این تفاهم ایران تنها در زمینههای آزمایشگاهی دارای توانمندی هستهای خواهد بود و اجازه نخواهد داشت در عرصه«میدانی» فعالیت هستهای قابل توجهی داشته باشد. البته این مساله میتواند نکته مثبتی با خود به همراه داشته باشد و آن این است که ایران در این مدت از نظر علمی و تحقیقاتی به توانمندیهای بالایی دست پیدا کند که با استفاده از آنها بتواند رآکتورهای جدید و مدرنی را راهاندازی کند. اینکه ایران همچنان یک کشور هستهای باقی میماند از نظر پرستیژ سیاسی در عرصه بیناللملی برای ایران بسیار مهم است. از نظر پرستیژ داخلی نیز دارای اهمیت است چرا که اقشار مختلف مردم در داخل کشور به شکلهای مختلف خواهان توافق هستهای با کشورهای۱+۵ بودند. شاید بتوان به جرأت عنوان کرد پروژه هستهای با غرور ایرانیان گره خورده است. اگر قدرتهای جهانی این مساله را به ایران تحمیل میکردند که تمام تاسیسات هستهای خود را تعطیل کند مسالهای تحقیرآمیز بود که غرور ایرانیان را جریحهدار میکرد. به دلیل حافظه تاریخی که ایرانیان از معاهدات عصر قاجار دارند پذیرش چنین مسالهای بسیار سخت و دردناک بود. اما در شرایط فعلی هیچ اختلالی در برنامه هستهای ایران به وجود نیامده است. اینکه ایران از پلوتونیوم به سوی ایزوتوپهای جدید حرکت میکند نوعی انتقال تکنیکی است که در بین افکار عمومی توجیه پذیر است. دستاورد مهم دیگری که پس از تفاهم لوزان به دست میآید این است که تحریمها برداشته میشود. اگر تحریمها ادامه پیدا میکرد و سنگینتر میشد و ما با مشکلات بیشتری مواجه میشدیم. به نظر من مسئولان جمهوری اسلامی به این مساله آگاهی داشتند که ادامه این روند تخاصم آمیز میتوان صدمات جبرانناپذیری به اقتصاد ایران وارد کند. ما باید به این نکته توجه کنیم که تحریمها علاوه براینکه ضررهای مستقیم به ما میزند از جنبههای دیگر و به صورت غیرمستقیم نیز بر زندگی مردم ایران اثرگذار بوده است. یکی از این مسائل مشخص نبودن راههای مراوده اقتصادی ایران با جهان پیرامون به دلیل تحریمهای بانکی است که آینده مبهمی برای گردش مالی ایران در بانکهای جهانی رقم زده بود. تاثیر مستقیم رفع تحریمها بر اقتصاد ایران این است که سرمایهگذاری درایران را امکانپذیر میکند. این یک نکته بدیهی است که بدون سرمایهگذاری خارجی امکان توسعهیافتگی فراهم نیست. این نکتهای است که آقای روحانی نیز بارها به آن اشاره کرده است. آقای روحانی همچنین در یک سخنرانی عنوان کردند «ما خواهان تعامل با همه کشورهای جهان هستیم». این دقیقأ همان نکتهای است که در شرایط فعلی ما به آن نیازمندیم.
سخنان رهبر معظم انقلاب درباره مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
سخنان رهبر معظم انقلاب در این زمینه بسیار هوشمندانه بود. غرب نباید احساس کند مسئولان ایرانی از تفاهم لوزان «ذوق زده» شدهاند. مطمئن باشید اگر کشورهای غربی به این نتیجه برسند که ایران به ناچار پای میز مذاکره آمده است از دادن حداقل امتیاز به ما هم خودداری خواهند کرد. آقای باراک اوباما شاید در ظاهر به عنوان استاد دانشگاه در رشته حقوق فرد محترمی به نظر بیاید اما هنگامی که در منصب ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا قرار میگیرد وضعیت متفاوتی به خود میگیرد. اوباما و جان کری نماینده یک ساختار سیاسی تعریف شده در سطح بینالملل هستند. از دیدگاه اوباما و جان کری تا آنجا که امکانپذیر است خطر هستهای ایران باید کاهش پیدا کند. آمریکاییها باید به این باور برسند که اگر ایران حاضر شده با کشورهای غربی پای میز مذاکره بنشیند تنها به این دلیل است که تلاش میکند امتیازهای جدیدی را با توجه به مناسبات جدید بینالمللی برای خود کسب کند. فرایند برد-برد در مذاکرات به این معناست که ایران به این مساله آگاهی دارد که آمریکا در آینده در منطقه خاورمیانه به ایران نیاز دارد. همچنین آمریکاییها نیز به این مساله آگاهی دارند که ایران به جذب تکنولوژی بیشتر برای توسعه و شرایط بهتر برای بهبود وضعیت اقتصادی خود نیاز دارد. ایران از نظر جغرافیایی یکی از بزرگترین قدرتهای جهان است. همه کشورهای جهان متوجه شدهاند که عربستان سعودی تولیدکننده افکار بنیادگرایی و افراطیگری در منطقه خاورمیانه است. مانیفست و نظام فکری دولت عربستان سعودی مبتنی بر حمایت از وهابیت و جنبش سلفیگری است. هنگامی که باراک اوباما پس از تفاهم لوزان اعلام میکند که ارزش این تفاهم کمتر از توافق آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی نیست یا اینکه به فتوای حضرت آیتا… خامنهای درباره سلاح هستهای اشاره میکند هدف و مقصود خاص خود را دنبال میکند. تمام این جملات با برنامهریزی توسط رئیسجمهور آمریکا عنوان شده است. اوباما با احترام زیاد برای حضرت آیتا… خامنهای به حساسیتها و خطوط قرمز ایران آگاهی دارد. اوباما تلاش میکند این نکته را یادآوری کند که ما از سر عزت و احترام با شما مذاکره میکنیم. این نکته بسیار مهمی است. ایران هم به دنبال این است که طرفین مذاکراه با احترام با هم برخورد کنند. عزت و احترام جزئی از تاریخ ملت ایران است. حضرت آیتا… خامنهای در سخنرانی اخیر خود به یک نکته بسیار مهم اشاره کردند. ایشان گفتند کشورهای منتقد برنامه هستهای ایران در منطقه اگر خودشان میتوانند غنیسازی کنند این کار را بکنند. رسیدن به این مرحله از تکنولوژی و علم هستهای نیازمند نوعی هوش و استعداد بالاست که در هر کشوری وجود ندارد.
در شرایط فعلی قرائتهای مختلفی از برداشتن تحریمهای ایران به وجود آمده است. دکتر ظریف عنوان میکند تحریمها بلافاصله پس از توافق نهایی برداشته خواهد شد و از سوی دیگر وزارت خارجه آمریکا عنوان میکند برداشتن تحریمها منوط به راستیآزمایی فعالیتهای هستهای ایران خواهد بود. به نظر شما برداشتن تحریم چه پروسهای را طی خواهد کرد؟
برداشتن تحریمها سختترین مرحله توافق هستهای ایران و ۱+۵ خواهد بود. تحریمها باید در مرحله راستیآزمایی صورت بگیرد. این در حالی است که راستیآزمایی بهصورت دفعی و یکجا صورت نمیگیرد و پروسه زمانی خاص خود را دارد. اگر آژانس انرژی اتمی فعالیتهای هستهای ایران را تائید کند، تحریمها در تمام سطوح برداشته خواهد شد. قرائتهای مختلف از برداشتن تحریمها بیشتر شیطنتهای رسانهای است و نمیتوان به آن استناد کرد. این احتمال وجود دارد که آمریکا و اتحادیه اروپا بلافاصله پس از توافق نهایی تحریمهای خود را بردارند اما تحریمهای سازمان ملل به راستیآزمایی از فعالیتهای هستهای ایران منوط بشود. مساله تحریمها به صورت قطعی زمانی به شورای امنیت سازمان ملل خواهد رفت که آژانس بینالمللی انرژی اتمی صحت فعالیتهای هستهای ایران را تایید کرده است.
آینده رابطه ایران و آمریکا را با توجه به گفتوگوی مستمر و طولانی وزرای خارجه دو کشور در حین مذاکرات هستهای چگونه ارزیابی میکنید؟
نمیتوان از تاثیرعنصر انسانی در ملاقاتهای مستقیم و آشناییهای نزدیک چشم پوشید و تنها به معنای واژهها و تعابیر بسنده کرد. هنگامی که دو وزیر خارجه ایران و آمریکا به صورت چهره به چهره با هم گفتوگو میکنند به درک بهتری از مسائل دست پیدا میکنند. گفتوگوها میتواند فضای انسانی جدیدی را شکل بدهد که دو طرف گفتوگو، نگرشهای منفی خود را نسبت به همدیگر تغییر داده و به یک نگرش انسانی و مثبت دست پیدا کنند. گفتوگوی مستقیم باعث میشود برخی از سوءتفاهمها و سوءبرداشتهای گفتمانهای دوطرف از بین برود یا در مسیری قرار بگیرد که به یک نتیجه منطقی برسد. طبیعی است که هم آقای ظریف قدرت تاثیرگذاری نسبی در شرایط دولت ایران را دارد و هم جان کری این قدرت را دارد که بر تصمیمات دولت و کنگره آمریکا تاثیرگذار باشد. کارشناسان همواره بر این مساله تاکید داشتند که بدون گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا پرونده هستهای ایران به نتیجه نخواهد رسید. در تاریخ مذاکرات هستهای ما دوبار شاهد نزدیک شدن پرونده هستهای ایران به نتیجه نهایی بودیم. یک بار در دولت اصلاحات و توسط آقای روحانی که آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند پرونده هستهای ایران در آستانه به نتیجه رسیدن بود. در آن زمان آمریکاییها مانع از این کار شدند. جک استراو، وزیر خارجه انگلیس بعدها به صورت رسمی در کتاب خاطرات خود عنوان کرد که این آمریکاییها بودند که نگذاشتند پرونده هستهای ایران به نتیجه مطلوب برسد. مرحله دوم اما زمانی بود که دولت آقای احمدینژاد تلاش کرد با محوریت سه کشور آفریقای جنوبی، ترکیه و برزیل راهحلی برای برون رفت پرونده هستهای ایران از بن بست پیدا کند. در نهایت اما کسی اهمیتی به این طرح نداد و این طرح مسکوت باقی ماند. این مسائل نشان میدهد که تازمانی که ما درباره برخی از پرسشها و ابهامات در ارتباط با دو کشور ایران و آمریکا نتوانیم گفتوگو کنیم، پرونده هستهای ایران به نتیجه مطلوب و دلخواه نخواهد رسید. من معتقدم مذاکرات هستهای ایران یک نقطه عطف در یک مناسبات فوق استراتژیک در عرصه بینالمللی است. آمریکاییها در گذشته فارغ از پرونده هستهای ایران بارها با ایرانیان وارد تعامل و نامهنگاری شدهاند. هماکنون ایران و آمریکا بدون اینکه سیاستهای خود را اعلام کنند با دشمن مشترک داعش در حال جنگ در عراق هستند. ایران و آمریکا در ۵۰سال آینده دو متحد استراتژیک منطقهای و جهانی خواهند بود. من ذوق زدگی بسیاری در بین مسئولان آمریکایی برای گفتوگو با ایران مشاهده میکنم. اگر دقت کنیم متوجه میشویم که حضرت آیتا… خامنهای یک هفته پس از تفاهم لوزان موضع خود را در این باره اعلام کردند اما باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا بلافاصله پس از تفاهم سخنرانی کرد. این نشاندهنده ذوق زدگی مسئولان آمریکایی و اهمیت دادن به مساله ایران است.
ایران و آمریکا اختلافات تاریخی و ایدئولوژیک خود را چگونه مرتفع خواهند کرد؟
برخی از مشکلات ایران و آمریکا شکل تاریخی و ناخودآگاه به خود گرفته است. در شرایط فعلی آمریکا و چین هم اختلافات عمیق ایدئولوژیک و تاریخی با هم دارند اما در عرصه بینالمللی در کنار هم هستند. به نظر من دیوار بیاعتمادی بین ایران و آمریکا در حین مذاکرات هستهای فرو ریخته است. حضرت آیتا… خامنهای بهخوبی به این نکته اشاره کردند که اگر آمریکاییها در این مذاکره تجربه خوبی از خود برجای بگذارند ممکن است در آینده نیز درباره برخی مسائل دیگر با آنها مذاکره کنیم. آمریکا به دنبال یک آلترناتیو برای عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه است. عربستان سعودی نقطه آغاز تمامی افکار بنیادگرایی و افراط گرایی است و به همین دلیل ایران میتواند نقش یک هم پیمان منطقی را برای آمریکا در آینده بازی کند.
برنامه دولت آقای روحانی برای بعد از تحریمها چه خواهد بود؟
آقای روحانی پس از این موفقیت اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و جایگاه و منزلت بیشتری در بین مردم پیدا کرده است. به همین دلیل قدرت چانهزنی آقای روحانی بیشتر از گذشته شده است. ایشان همچنین در مسائل داخلی نسبت به منتقدان و رقبای خود دست بالاتری پیدا کرده است. اگرچه آثار برداشتن تحریمها در کوتاهمدت نمیتواند به اقتصاد ایران کمک کند اما امیدهای ایجاد شده میتواند به دولت آقای روحانی کمک کند. این در حالی است که زمانی که آقای روحانی وارد مرحله دوم انتخابات ریاستجمهوریخواهد شد کشور با نوعی شکوفایی اقتصادی روبه رو میشود که کمک بسیاری به آقای روحانی در انتخابات خواهد کرد. به نظر میرسد مسیر آقای روحانی نسبت به گذشته هموارتر شده و ایشان موفقیتهای بیشتری را در آینده به دست خواهند آورد. شاید یکی از نخستین اقدامات آقای روحانی پس از توافق هستهای تغییر برخی از مدیران میانی خود باشد. آقای روحانی باید به این نتیجه برسد که با این وضعیت کابینه و برخی از استانداران به اهداف خود نخواهد رسید.
توافق هستهای روی فضای سیاسی هم تاثیر خواهد گذاشت؟
توافق هستهای در کوتاهمدت فضای سیاسی ایران را تغییر نخواهد داد.
چرا چنین اتفاقی میافتد؟
نباید اینگونه تصور کرد که به دلیل اینکه پرونده هستهای ایران به نتیجه رسیده کنشگران سیاسی که در گذشته به حاشیه رانده شدهاند میتوانند به سرعت وارد عرصه سیاسی شوند. به نظر من سطح برخوردها افزایش هم پیدا میکند تا این پیام به داخل کشور داده شود که اتفاق خاصی رخ نداده و هیچ چیز تغییر نخواهد کرد و تنها نظام تصمیم گرفته در پرونده هستهای خود نوعی تغییر راهبردی به وجود بیاورد. با این حال جامعه هم ادراکهای خاص خود را از این توافق خواهد داشت. اگر ما گمان کنیم توافق هستهای در بررسی صلاحیت اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس تاثیرخواهد داشت با سادهانگاری به این مساله مواجه شدهایم. اما پس از انتخابات مجلس و تغییر تدریجی فضای اقتصادی و سیاسی تفوق و تسلط نگرش تندروانه در فضای سیاسی ایران ضعیفتر خواهد شد. با این وجود در بلندمدت توافق هستهای سبب قدرتمند شدن نهادهای اجتماعی و مدنی خواهد شد.
تهدیدهای دلواپسان و تندروهای آمریکایی به چه میزان بر توافق هستهای تاثیر خواهد گذاشت؟
دلواپسان اگر اندکی صداقت داشته باشند باید نسبت به انتخاب استراتژی خود در هشت سال گذشته و همچنین در مقابل دولت آقای روحانی از مردم ایران عذرخواهی کنند. با این وجود این عده چنین صداقتی ندارند و به عنوان اقلیت از زبان اکثریت سخن میگویند. به نظر من اتفاقا وجود آقایان رسایی، زاکانی و کریمیقدوسی نوعی مزیت برای آقای روحانی به شمار میرود. زمانی که مردم چنین افرادی را در مقابل آقای روحانی و جریان اصلاحطلبان مشاهده میکنند بدون شک بیشتر حق را به آقای روحانی و اصلاحطلبان میدهند چرا که در رفتار این عده هیچ نوع تعاملی وجود ندارد. دلیل اصلی اینکه آقای روحانی در پیام نوروزی خود به انتخابات مجلس اشاره میکند این است که این روحانی فاضل، سیاستمدار باهوش کمربند خود را برای انتخابات مجلس از هماکنون محکم کرده است. براساس برخی شنیدهها آقای روحانی برای اینکه فشارهای کمتری متوجه خود و دولتش شود بخشی از نیروهای خود را به سمت تشکیل یک فراکسیون مستقل شامل ترکیبی از حامیان دولت و حامیان آقای علی لاریجانی شکل داده است. آقای روحانی با این اقدام از این نکته غافل شده که به این شیوه علاوه براینکه تندرویهای جناح محافظهکار از بازی کنار میمانند، اصلاحطلبان حامی وی هم کنار خواهند ماند. این فراکسیون تلاش میکند افراد متوسط و معتدل و مخالف تفکر تحول خواهانه وارد مجلس آینده شوند. در نتیجه مجلس هماهنگ با آقای روحانی اما متفاوت از شعارهای ایشان درخرداد۲۴ خرداد۱۳۹۲ شکل خواهد گرفت. بنده به عنوان یک اصلاحطلب به صراحت اعلام میکنم که تا این مقطع کنونی آقای روحانی فراتر از انتظار اصلاحطلبان عمل کرده است.
دیدگاه