مرور روزنامه های صبح گیلان:

گردشگران نمک گیر پنیر سیاهمزگی گیلان/اتوبوسی به سوی مرگ!/نساز و بفروش ها

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا پنیر سیاهمزگی بر آمده از دل منطقه سیاهمزگی در گیلان یکی از سوغاتهای بی‌نظیر این استان است که هرچند میزان تولید آن در سالهای گذشته کاهش یافته اما همچنان طرفداران خود را دارد.

اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا با مرور روزنامه های صبح گیلان همراه ما باشید.

زنگ خطر برای محیط زیست گیلان

در سرمقاله خزر می خوانیم:محیط زیست گیلان حال و روز خوشی ندارد و هر روز خبرهای نگران کننده ای از آن شنیده می شود. احتمال قطع درختان جاده رشت – فومن، مرگ هزاران ماهی استخر طبیعی تالش رودبار، به جریان افتادن شیرابه ای از میلیون ها تن زباله مدفون در جنگل سراوان و حالا هم خشک شدن بخشی از تالاب انزلی.
این یک واقعیت است که محیط زیست گیلان به دلیل شرایط اقلیمی این استان، وضعیت شکننده ای دارد. وضعیتی که اگر به آن توجهی ویژه نشود، می تواند به سرعت تخریب شده و عوارض خطرناکی به همراه آورد.
براین اساس باید مشکلات فزاینده زیست محیطی در گیلان را جدی گرفت و آن را نشانه ای از بی توجهی عمومی به محیط زیست دانست.
وقتی عمده مشکلات زیست محیطی گیلان همچون بحران زباله، آلودگی رودخانه ها، نابودی جنگل ها و درختان، سموم کشاورزی، خشک شدن تالاب ها و… با وجود فشار رسانه ای همچنان لاینحل باقی مانده اند، یعنی اینکه محیط زیست در اولویت برنامه توسعه گیلان قرار نگرفته و در حد شعار باقی مانده است و بی گمان در این وضعیت، همه حتی افکار عمومی هم مقصرند.
Pag1pdf19

گردشگران نمک گیر پنیر سیاهمزگی گیلان

گیلان امروز نوشت:پنیر سیاهمزگی بر آمده از دل منطقه سیاهمزگی در گیلان یکی از سوغاتهای بی‌نظیر این استان است که هرچند میزان تولید آن در سالهای گذشته کاهش یافته اما همچنان طرفداران خود را دارد.

پنیر «سیاهمزگی» بر آمده از دل منطقه سیاهمزگی در استان گیلان است. طعم بسیار خوشمزه و درصد چربی بالای این پنیر باعث شده تا این محصول قابل رقابت با انواع محصولات مشابه در داخل و خارج از کشور باشد. هرچند میزان پنیر تولیدی این منطقه نسبت به سال‌های گذشته کاهش پیدا کرده است اما ایرانیانی که سری به گیلان زده‌اند و طعم پنیر سیاهمزگی و نان داغ را چشیده‌اند، هیچگاه نام این پنیر را از یاد نمی‌برند.

منطقه زیبا و گردشگرپذیر سیاهمزگی در شهرستان شفت واقع شده که شامل چند روستای علیسرا، توسه، مَزگَده، خُرمکش و ونه بنه است.

این منطقه که محل تلاقی باغات چای، رودخانه و جنگل است، دارای ییلاقات بکر و بسیار زیبایی است که همه ساله پذیرای گردشگران از نقاط مختلف کشور است.

ییلاقهای سیاهمزگی که مقدمات ساخت پنیر سیاهمزگی در آن فراهم می‌شود به دو بخش دایله سر و آرننگا تقسیم می‌شود. ییلاق‌های پیرامون دایلَه سر شامل مزاچال، آوَرَند، سوتَه، خُورمَه جَئون، سِره، برَ خوار، مَتَّه خونی، زردَه خونی، لاسَه پِشت، بَرَه سر، مِندَران، دایلَه سر، گِنبو، گَزنَه دشت، بَرزَه‌لاشون، می‌نجانی، لوت، زییان دشت و چَرَه مَندَن است.

…این منطقه زیبا سرزمین بزرگانی همچون نقدعلی سیاهمزگی وغلامعلی مجاهد دو تن از مجاهدان دوران نهضت جنگل نیز بوده است.

یکی از فروشندگان اصلی پنیر سیاهمزگی در روستای علیسرای سیاهمزگی می‌گوید: بهره برداری از این پنیر از شهریور شروع می‌شود. هرچند قبل از ماه شهریور نیز دامداران پنیر بی‌نمک تولید می‌کنند که طرفداران زیادی ندارد اما در واقع اصلیترین زمان پنیر شور ۶ماه دوم سال است.

مشتریان پنیر سیاهمزگی از مرکز استان تا شهرستان‌های صومعه سرا، انزلی، رودبار، لاهیجان و رودسر، به دنبال این پنیر به سیاهمزگی مراجعه می‌کنند اما همه این مشتریان دست پر برنمی گردند چرا که علیرغم تولید کم، تقاضا برای پنیر سیاهمزگی زیاد است. غلام مومن‌زاده که با تولید کنندگان اصیل این پنیر ارتباط مستقیمی دارد، توضیح می‌دهد: از لپوندان تا سیاهمزگی حدود ۱۰۰دامدار وجود دارد که به تولید این پنیر می‌پردازند که البته در سال‌های اخیر به دلیل اینکه وضیعت دامداری کمی ضعیف شده، تعداد دامداران کاهش پیدا کرده است.
img_54f20c45b9c54
اتوبوسی به سوی مرگ!
اکبر محبوبی فر در صفحه آخر سوال جواب و ستون چند لحظه زندگی نوشت:سالهاست با او آشنا هستم، اهل سفر و گشت و گذار و مردی خوش مشرب و خوش سفر است؛ حداقل سالی یک بار خانواده را به مشهد مقدس می برد. صادقانه بگویم که خوش زبانی، مهربانی و انسانیت او مثال زدنی است؛ اما نمی گذارد از او سوء استفاده شود، اعتماد می کند؛ اما ساده و زودباور نیست!
دوستم می گفت: چندی پیش برای سفر به مشهد مقدس به تمام تعاونی های شهر سرزدم، برای روزهایی که مد نظر بود بلیط نداشتند تا این که اتفاقی از یک تعاونی اسم و رسم دار چهار بلیط برای سفر به مشهد خریدم، قیمت بلیط ها هم ویژه بود! از این فرصت به دست آمده خوشحال شدم اما وقت مقرر که خواستیم به همراه خانواده سوار اتوبوس شویم شرایط فرق کرد، از اتوبوس بسیار لوکس خبری نبود در ضمن نیمی از صندلی ها هم خالی بود!
بگذریم بعد از یک ساعت تاخیر، اتوبوس از ترمینال بیرون رفت و مسیر جاده کناره را در پیش گرفت اما صد رحمت به اتوبوس های خط واحد، شهر به شهر توقف کرد و به دنبال مسافر گشت و خلاصه اینکه سفر با اتوبوس خیلی سخت گذشت و این ماجرا مرا به یاد فیلم سینمایی “اتوبوسی بسوی مرگ” انداخت! فیلمی که داستانش مفصل است و…
به راستی چرا بعضی از تعاونی ها به قوانین و شرایط تعیین شده پایانه ها احترام نمی گذارند، مقصر کیست؟
گفتم نوروز در راه است خاطرات تلخ را از ذهنت پاک کن چون همه این ها فقط چند لحظه از زندگی است.

نساز و بفروش ها …
رضا صبوری در ستون بی منظور سوال جواب نوشت:گفتم خدا قوت بدهد به این بساز و بفروش های عزیز و خدا کیف پولشون رو چاق تر بکنه که ننه جانمان فرمودن: قبلاً اسم این صنف بساز و بفروش بود ولی الان باید به خیلی هاشون گفت: نساز و بفروش. البته خود این گروه نیز دو دسته اند، از وقتی بهانه سبک بودن سقف ساختمان و در نهایت استفاده از یونولیت به جای خیلی چیزای دیگه در اثر وقوع احتمالی زلزله و ریزش سقف جور شد آدم می ترسه نکنه به جای تیرآهن به بهانه سنگینی از چوب پنبه استفاده بشه ویا نکنه حلب و ایرانیت سنگین بره کنار و برزنت کم وزن بیاد روی کار!
گفتم: خب از دسته دوم بگو! فرمودن: دسته دوم کسانی هستن که اصلاً نمی سازند ؛ یعنی شما پول می دید، برای شما خانه بسازن، مغازه بسازن و… ولی فرداش می بینین چیزی ساخته نشده، البته از حق نگذریم. پنجاه درصد آن را می سازند!
گفتم: یعنی چطور؟ مثلاً تا سقف می سازند و بعد پشیمان میشن؟
گفت: نه، همه را تمام و کمال می سازن ولی جای ساختش فرق می کنه. مثلاً شما یه خونه رو توی رشت پیش خرید میکنین ولی جناب بساز و بفروش میره توی ترکیه می سازه، البته نه برای شما بلکه برای خودش و به نام خودش!
گفتم : یهو می گفتی پول ما رو ور می داره و فرار می کنه، والا اما گردنمون از موهم نارک تره ، ترسیده فردا صنف نساز و بفروش ها از ما شکایت بکنن و ستون ما را تخته کنن!
هرکه عمارتی نوساخت
بعدش آن را به دیگری انداخت
so-10 img_54f20c45b9c54 gh-10 g0-10 ۱۵۹۱۱

Share