طنز جالب روزنامه ها از نامه معاون اول :رحیمی خراب رفاقت شد!

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و به […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و به دست تان  برسانیم تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.

roznamehسیاست روز: نامه سرگشاده ننجون به مدیرمسئول روزنامه سیاست روز (قسمت اول)

جناب آقای مدیرمسئول
من بازی را به شما در صحنه رفاقت باختم. چرا از اول به یک پیرزن آسیب خورده اجتماعی نگفتید که با راه اندازی این ستون قصد داشتید با بوق های استکبار جهانی همنوایی کرده و به شکل «نرم» براندازی کنیم؟

من یک پیرزن بینوا بودم که در کنج آشپزخانه به صورت یک لنگ و یک پا می ایستادم و برای فرزندان و نوه هایم خورشت قیمه و طاس کباب می پختم اما شما پیشنهاد کردید که مشاور جنابعالی باشم و این ستون را راه بیندازم و در شرکت بیمه … اختلاس کنم.

من آنقدر ساده دل بودم که فکر می کردم این شیلنگ که در آبریزگاه روزنامه است فقط کاربرد معمولی دارد اما نمی دانستم قرار است از همین شیلنگ استفاده ابزاری بشود و به صورت ناخودآگاه در آسیاب استکبار جهانی آب بریزیم.

آقای مدیرمسئول!
بنده تا قبل از ورود به این روزنامه اصلا نمی دانستم این آقای «سروش آسمانی» کی هست و با چه اشخاصی ارتباط دارد اما شما یک پیرزن فریب خورده را وادار کردید که وسط فرمایشات ایشان «تک مضراب» بزند و ناخواسته با عوامل موساد ارتباط داشته باشد.

من مثل آدم در خانه ام نشسته بودم و اصلا نمی دانستم «مواضع شفاف» چی چی هست اما شما به بنده حکم دادید و حالا به جای اینکه از مواضعم دفاع کنید خودتان را به آن راه زده اید و مواضع ضعیف بنده را آماج حملات ناجوانمردانه رسانه های مغرض و معاند قرار داده اید.

حالا که آبرو و حیثیت اینجانب به باد فنا رفته خواهشمند است نامه سرگشاده ام را با همان حروف و در همان صفحه منتشر کنید تا لااقل «دق» نکنم.
(ادامه این نامه سرگشاده در شماره های بعد منتشر می شود.)

آرمان: نامه بی اسم و امضا!

محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت دهم در نامه ای سرگشاده با رییس دولت سابق با ایشان درد و دل کرده است و از آنجایی که این نامه حالتی«برو حالشو ببر» در انسان خصوصا طنزنویس ها ایجاد می کند، قصد داریم به صورت مورد به مورد با ایشان گفت وگویی انجام دهیم.

آقای رحیمی: آقای احمدی نژاد بدون اطلاع قبلی طی حکمی بنده را به عنوان معاون حقوقی خود منصوب کرد که به علت اشتغالم در دیوان محاسبات خلاف قانون بود!
من: ما فکر می کردیم که فقط غلامحسین الهام بوده که توی رودربایستی مجبور به قبول زحمت و پذیرفتن عناوین شغلی شده، ظاهرا این موضوع حالت فراگیر داشته.

آقای رحیمی: اعضای هیات دولت دهم شاهد هستند که در زمان معاون اولی بنده از ساعت ۶ صبح تا ساعت ۱۲ شب کار می کردم و همین امر باعث شد که نمایندگان مجلس از بنده تقدیر کنند!
من: مشکل همینجاست، شما اگر عدالت محوری را سرلوحه خود قرار می دادید و مانند دیگر اعضای کابینه عدالت محور جلو می رفتید از ۱۲ شب تا ۶ صبح هم کار می کردید، چون برخی از اعضا اتفاقا در همان ساعت ها فعالیت خود را آغاز می کردند، در ضمن راندومان کاری جنابعالی نشون میده که انصافا روزی ۱۸ ساعت کار برای رسیدن به این چیزایی که شما بهشون رسیدی، لازم بوده!

آقای رحیمی : در سال آخر دولت اصرار بر کاندیداتوری فردی خاص داشت که انگار از جایی به ایشان «الهام» شده بود.
من: غلامحسین الهام اینجا، غلامحسین الهام آنجا، غلامحسین الهام همه جا، بی شک آقای الهام از خدمتگزاران و افراد تاثیرگذار در دولت نهم و دهم بوده اند، آقای رحیمی هم با نظر بنده حقیر موافق است.

آقای رحیمی: سر قضیه خانم دستجردی بنده سکه یک پول شدم.
من: خدا رو شکر که اخراج یک نفر می تواند برای یک نفر دیگر پول به همراه داشته باشد، البته شما شکسته نفسی می فرمایید، سکه یک پول؟ سکه خیلی پول بهتر نبود؟!

آقای رحیمی: بنده تلاش کردم که فساد مالی در بیمه ایران را افشا کنم، اما با یک مهندسی معکوس خودم متهم شدم.
من: از این به بعد حواستون رو بیشتر جمع کنید، این مهندسی معکوس رو برای چنین مواقعی طراحی کرده اند، ظاهرا بی معرفت دوست و دشمن هم حالیش نمیشه، شما که خودتون دکترا دارید، دیگه چرا؟!

آقای رحیمی: سر قضیه کمک یک فرد برای تبلیغات انتخاباتی کاندیداهای اصولگرای مجلس هم که بنده واسطه بودم.
من: با اتفاقات این چند روز ما کلا گیج شده ایم که اصولگراها چه افرادی هستند، اصلاح طلب کیه؟ کسی که توی دولت اصولگرا معاون اوله، توی دولت اصلاحات معاون چندمه؟ کلا اینجا کجاست؟ داستان چیه؟ جریان چیه!؟ بنده کیم!؟

آقای رحیمی: چون دوست دشمن است، شکایت به کجا برم؟
من: در ستون طنز روزنامه آرمان امروز! به شدت پذیرای این قبیل شکایات هستیم، شما شکایت رو بیار، ما دوست و دشمن رو خودمون سوا می کنیم!

Share